معناشناسی طَرَب: طرب حالت خفت و خوشایندی است که به نفس دست میدهد. برای نمونه، وقتی سرنشین اتومبیلی که با سرعت زیاد حرکت میکند، ناگاه به سرازیری وارد شود، به سرنشینان حالت خِفّت و سبکی دست میدهد که این حالت را طرب میگویند. طرب به لحاظ روانشناسی به این میماند که انسان ناگاه از سراشیبی […]
تعریف لغوی غنا: «غنا» در لغت، به معنای داشتن، واجدیت و توانمندی است. دارایی یا منقول است که «قنا» نام دارد، یا غیر منقول که «غنا» خوانده میشود. دارایی یا مادی است، یا تجردی. چنین نیست که دارایی فقط در امور مادی منحصر باشد. غنا یعنی توانمندی که هم بر بازوی قوی صادق است که […]
ماده شناسی و اشتقاق فلسفه: فلسفه مرکب از دو کلمهٔ یونانی «فیلیا» و «سافیا» است که در فارسی به معنای دوست داشتن حکمت و دوستدار حکمت است. فیلیا به معنای عشق و محبت و سافیا به معنای فرد و فیلیا و سافیا به معنای دوستدار حکمت است. کسی که دوست دارد بداند و بفهمد و […]
تعریف تفسیر: «التفسیر اظهار المعنی من ظاهر اللفظ». تفسیر بیان ظاهر آیات و به دست آوردن پاسخ پرسشهایی است که در آن وجود دارد و بیانی که از باطن پرده بر میدارد تفسیر نیست. تفسیر را باید بیان ظاهر آیه و کشف پاسخ از پرسش و از متن آیات قرآن کریم و مفسر را شناسای […]
تعریف حکمت: «صیرورة الإنسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی علی طاقة البشریة»؛ آدمی در صورتی که در دانش و در جهت رشد معارف و قوت اندیشه چنان شود که گویی با تمامی اجزا و ذرات عالم آشنایی و همگونی دارد و خود عالمی همانند عالم خارج گردد بدون هیچ حد و مرز خارجی، حکیم میگردد. […]
ماده شناسی موسیقی: گفته شده است موسیقی از «موسی اقاس» است. «موسی» نام یکی از «رب النوع»های سرشار از زیبایی است که در اساطیر گذشتگان از آن یاد شده است. برخی نیز آن را از «موسی و قاس» میدانند. «موسی» به معنای هوا و «قاس» یعنی موزون. بنابراین موسیقی یعنی هوای موزون. برخی نیز در […]
معناشناسی ذکر: «ذکر» به معنای بروز و ظهور و داشتن نمایانی و ابراز است. ذکر، ظهوردهنده و ابرازگر است. ذکر در انسان سبب نمایانی امور پنهان در باطن و راهاندازی و به حرکت واداشتن برای ابراز داشتههای پنهانی و آشکارسازی آنهاست. معنای ذکر، «ظهور» و «بروز» است و فرد با ذکری که دارد، بروزی را […]
معرفی کتاب «آموزش مقامات موسیقی ایرانی» کتاب «آموزش مقامات موسیقی ایرانی» در یک نگاه: کتاب «آموزش مقامات موسیقی ایرانی» عنوان نوشتهای است که آیتاللّه العظمی محمدرضا نکونام آن را به سال ۱۳۴۷ تهیه نمود و بعدها آن را متن آموزشی درس موسیقی خود برای برخی از طلاب حوزهٔ علمیهٔ قم قرار داده بود که هماینک […]
معناشناسی استخاره: استخاره در لغت به معنای خیر خواستن و بهجویی است. همانطور که مادهٔ استخاره از «خیر» است، مادهٔ اختیار هم خیر است، ولی میان این دو تفاوتی هست.استخاره طلب خیر و بهجویی از خداوند است، ولی اختیار طلب خیر به صورت مطلق و نوعی گزینش عقلانی است. گذشته از این، اختیار در تیررس […]
تعریف عرفان: عرفان، دریافت حق بدون هر اندیشه و یا ماهیت و مفهوم است. عرفان، دریافت حق است با هر جلوه و ظهور و بروز. حق است که در نفس هر ذرّه ظهور دارد و «أنتَ الذی تَعَرَّفْتَ إِلی فی کلّ شیء فَرأیتُک ظاهرا فی کلِّ شیء و أنت الظاهِر لکلّ شیء» و این خود، […]
معناشناسی تعبیر: «تعبیر» در لغت به معنای عبور کردن است و تعبیر خواب یا خوابگزاری به معنای عبور و گذر از ظاهر رؤیای شخص است. تعبیر خواب در اصطلاح کوششی در جهت یافت حقیقت رؤیاست. به عبارت دیگر، در تعبیر معبّر یا خوابگزار از ظاهر رؤیا به حقیقت آن رجوع میکند. از این رو، تعبیر […]
تعریف عصمت: عصمت، فضیلتی الهی است که در بعضی از مخلوقات ربوبی تحقّق مییابد و اکتساب و تکاپو و کوشش در بسیاری از جهات این کمال راهی ندارد و با این وجود، کمال و ارزش به شمار میرود. چیستی عصمت: یکی از خصایص عالم ناسوت، نقص و عصیانی است که در آن دیده میشود. روح […]
معنای غیب: غیب، ماورای طبیعت نمیباشد و اساساً ماورا، اصطلاح تامی نیست؛ زیرا هستی، در عین آن که غیب است، شهود محض میباشد و تنها ماده، مشهود نیست و همینطور ماده هم مشهود نیست و خود ماده نیز غیبی است. آنچه از ماده مشاهده میگردد، سطح آن است و سطح آن مشهود نمیباشد؛ زیرا حقیقت […]
معناشناسی ترجیع: ترجیع، غلطاندن صدا در گلو و ایجاد چهچهه است و به آن «تحریر» نیز گفته میشود. هاها در آواز یا چهچهه، معنایی را به ترجیع میآورد. ترجیع صوت: حیوانات ترجیعهای مختلفی دارند. ترجیع در آنان تشکیکی است و قوت و ضعف دارد. بلبل و سوسک از جمله حیواناتی است که ترجیع بسیار بلند […]
ماده شناسی تأویل: تأویل، از «أوْل» به معنای رجعت ـ آن هم رجعتی خاص و ویژه ـ است. راغب گوید: «التأویل من الأول؛ أی رجوع». وی بازگشت را امری عام میگیرد؛ اما ما آن را رجوع خاص میدانیم و آن، بازگشت به اصل است. «موئل» به بازگشتگاه و غایت شیء گفته میشود. بر این اساس، […]
معنای عدالت: عدل به معنای نگاه داشتن اندازه است. عدالت بر اساس توانمندیها قرار میگیرد و موازنهای است که نسبت به افراد ایجاد میشود. دین نیز همین امر را خاطرنشان میشود و میفرماید: «کلّ میسّر لما خلق له»(کنز العمال، ج ۱، ص ۱۱۰). عدالت در نظام احسن، به این است که هر چیزی در جای […]
تعریف سلوک: سلوک حرکت به سوی مجرد و وصول به مجردات است. «مجرد»: انسان در بدن مادی خود محدود نمیباشد و افزون بر آن، بعدی تجری دارد که در بدن مادی وی تصرف میکند و آن را به همین اعتبار «نفس» میگویند. دلیل بر وجود نفس و تجرد آن آگاهی و علم آدمی است که […]
ماده شناسی دین: در لغت عرب، هیأت لفظ «دِین» غیر از هیأت لفظ «دَین» است. اگرچه ماده در هر دو یکی است و در نتیجه مفهوم صوری آن متفاوت میباشد، ماده یکتایی خود را دارد؛ زیرا یکتایی ماده و صورتهای متفاوت گوناگونی خود را در ظرف وحدت عرضه میکند. علم «صَرف»، هر شکل را تنها […]
چیستی نَفْس: انسان در بدن مادی خود محدود نمیباشد و افزون بر آن، بعدی تجری دارد که در بدن مادی وی تصرف میکند و آن را به همین اعتبار «نفس» میگویند. بُعد تجردی انسان: دلیل بر وجود نفس و تجرد آن آگاهی و علم آدمی است که اوصاف ماده را ندارد و بنابراین باید غیر […]
معناشناسی تهییج: تهییج به معنای برانگیختن و هیجانزایی است. تهییج؛ وصف صوت: صوت هم میتواند وصف طربانگیزی داشته باشد و هم ترجیعآوری. افزون بر طرب و ترجیع، صوت میتواند تهییج و برانگیختن نیز داشته باشد. رابطه طَرَب و تهییج: رابطه طرب و تهییج صدا به لحاظ منطقی عموم و خصوص من وجه است؛ زیرا صدایی […]
تعریف تجوید: تجوید ادا کردن حق هر حرف و نیک آوردن آن است با لوازمی که دارد. تجوید و غنا: تجوید از افراد غناست و بعد از آن حاصل میشود. جودت یا تجوید، وصف کلمه است و غنا وصف صوت و آواز است، از این رو غنا بر تجوید پیشی دارد. آواز غنایی میتواند بدون […]
معناشناسی نغمه: نغمه صوت به معنای نازک نمودن آن است. صوت خوب چون با دیگر زیباییها همراه شود و ظرافت و نازکی یابد، نغمه نام میگیرد. نغمه صوت غیر از دل صوت است و آن تیزی صداست. منابع: ۱٫منطق موسیقی/نکونام، محمدرضا، ۱۳۲۷/واکاوی دانش موسیقی، موسیقیدرمانی، فلسفه هنر موسیقی و احکام غناخوانی و مغالطات آن/انتشارات صبح […]
معناشناسی لغو: لغو یعنی کار بیهدف و دور از فایده که خوشایندی در آن لحاظ نمیشود. لغو و باطل: باطل چیزی است که غرض عقلایی و معنوی ندارد، ولی قصد در آن دخالت دارد، اما به مقصود نهایی نمیرسد و غایت آن غیر مقصود است. امور باطل، غرض عقلایی، معنوی و حقی ندارد، نه این […]
معناشناسی لَهو: لهو اشتغال و سرگرمی عام است. لهو و بازداری از وظیفه: لهو در معنای خود بازداری از وظیفه را دارد. بر این پایه، سرگرمی عام اگر عنصر بازداری از وظیفه از آن گرفته شود بهگونهای که انسان را از وظایف الزامی باز ندارد، لهوِ بدون اشکال است؛ مانند مسابقات، شادمانی ها و موسیقی. […]
معناشناسی لَعِب: لعب از لعاب است. لُعبه، لعاب، لعب همه از یک باب است. لعاب آبی است که از دهان کودک به هنگام خواب خارج میشود. بازی نیز لیز است و از این جهت به بازی «لعب» گفته می شود. کودک وقتی به بازی مشغول میشود این چنین است و از او کار میریزد. مبدء صدور […]
ماده شناسی آزادی: آزادی واژهای پهلوی از مصدر زادن است. آزاد از ریشهٔ زادن، معنای بروز و اظهار را دارد. در قدیم، کسی را «آزاد» میگفتهاند که بر اساس نظام طبقاتی آن زمان در خانوادهای اشرافی زادهشده و نجیبزاده و دارای پدری آزاد و والاتبار باشد. عنوان «آزاد» برای شخص، پایگاه و موقعیت اجتماعی او […]
معناشناسی انقلاب: واژهٔ «انقلاب»، مفهوم تغییر، دگرگونی و تحول آگاهانه را میرساند و صورت و شکل و محتوای خود را با حرکت و جنبش همراه ساخته است. این تحول و تغییر در جهت، شکل و محتوا، فاعل و غایت از آگاهی و بینش رهبری و ارادهٔ عمومی سرچشمه میگیرد و با هر شکل و محتوایی […]
معناشناسی کشف: کشف، رؤیت غیب است و در صورت و معنا حاصل میشود. رؤیت نسبت به مشاهده در بیداری استعمال میشود. دیدن در بیداری از عالم خاطره شروع میشود و تا کشف و وحی که نهایت مرتبهٔ آن است ادامه دارد. چیستی کشف: وصول به غیب در بیداری به دو امر نیاز دارد: یکی قوت […]
معرفی ناسوت: ناسوت شامل عالم طبیعت، اجسام، جسمانیات و زمان و تمام خصوصیات مادی میشود که به جهات گوناگون بر عالم ماده اطلاق میگردد. ناسوت؛ مرکز ثقل عوالم: پدیدههای هستی پیچیده به عوالم پیشین و پسین هستند اما مرکز ثقل تمامی عوالم، «ناسوت» است که مقام جمعی تمامی عوالم است. عالم ذر از عوالم مادی […]
ماده شناسی فقر: فقر از ماده فقر به معنای شکستن است. «فَقَرَ ظَهری» اشاره به همین معنا دارد. فقیر را نیز از این بابت فقیر می گویند. بنابراین فقر نوعی تنگی، کاستی و شکستگی است که فرد به آن دچار می شود. از این رو، فقر صفتی است که در فرد وجود دارد و امری […]
واژهشناسی جامعه: مادهٔ «جمع» به معنای ارتباط و عُلقه یافتن است. «جامعه» به معنای «مُرتبِط» است. این ارتباط یا طبیعی است؛ مانند نظام جنگل که هر گروه حیوانی را نظمی خاص میبخشد. یا غیر طبیعی و برآمده از ارادهٔ گروهی خاص. در معنای واژهٔ «جامعه» باید دقت داشت که هر واژه فقط میتواند برای یک […]
معناشناسی مُحِبّ: حُب؛ گرمی حرکت است و مُحِبّ کسی است که حرارت حاصل از این حرکت، برای رسیدن به مطلوب، جان و روح او را فرا گرفته و در وی ایجاد محبت نموده است. چیستی محبّت: کسی که زنده است و آگاهی و شعور دارد، مطلوب پیدا میکند و طالب میشود و برای رسیدن به […]
تعریف محبوب: «محبوب» کسی است که مورد محبت است و در اصطلاح عرفانی به شخصی گفته می شود که نعمت خاص حق تعالی بدون سبب و از طریق عنایت خاص به وی رسیده است. کسی که بدون سبب، قرب پیدا میکند «محبوب» است و آن که به اسباب تمسک میکند و ریاضت و ندبه و […]
محبوب (بخش اول) ماجرای محبوبان: اگر آدمی بخواهد آن سوی عشق به حق را معنا کند، هنگامهای خواهد بود. عشق، ماجرای محبوبان است و حتی آن را در محبان نمیتوان سراغ گرفت. محبان هماره سرگرم زحمت و در غرقاب ریاضتاند، و این عشق است که در محبوبان است. زجر و سوز و غم برای محبوبان […]
تعریف اسلام منظور از دین اسلام، دینی است که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله آورده و «اسلام» اصطلاح خاص است که بر شریعت آن حضرت اطلاق می شود. همان که آیه شریفه: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» از آن سخن می گوید و شریعتی فرد و متشخص است که دیگر تکرار نمی پذیرد […]
تعریف رؤیا: رؤیا همان رؤیت و دیدن در خواب را میگویند. رؤیت نسبت به مشاهده در بیداری استعمال میشود. چیستی رؤیا: یکی از حقایق وجود انسانی و مواهب الهی رؤیا و دیدن خواب است و چنین استعدادی کمالی بلند از کمالات فعلی آدمی است. هنگامی که انسان در بستر خود خوابیده است، او در خواب […]
معناشناسی حق: «حق» در اصل، لغتی عبرانی، به معنای «پایدار و ثابت» است و در عربی «حک» گفته میشود. حق را در زبانهای تازی به معنای «قانون» یا عصاره و افشرده نیز به کار میبرند. تعریف حق: «فرایندی است چارچوبدهنده و ملازمهساز میان دو لحاظ یا بیشتر، که از هستی و نحوهٔ آفرینش و نهاد […]
معناشناسی رقص: در کتابهای لغت، «رقص» به معنای جوشش، شتاب گرفتن (خبب) و درخشیدن آمده است(۱). «رقص فی الکلام»؛ یعنی تند صحبت کرد و در سخن گفتن سرعت گرفت. «رقّص وأرقص» به معنای به رقص درآورد. «رقّاص الساعة»؛ پاندول ساعت است. رقص، نوعی از بازی دانسته شده و به معنای پایکوبی آمده است. رقص در […]
معناشناسی باطل: باطل چیزی است که غایت نهایی و مقصود آن تحقق نپذیرفته استو غرض عقلایی و معنوی برای آن نیست، ولی قصد در آن دخالت دارد و غایت آن غیر مقصود و غرضی خَلقی و از سنخ هوسهای نفسانی میباشد. باطل به معنای امر بدون غایت و هدف نیست، بلکه باطل یعنی کوتاه و […]
چیستی شعر: «شعر»، حقیقتی است شناختهشده برای تمامی افراد بشر با هر گویشی که دارند و «ندای دل» آدمیان است که افشا میشود. اگر فیلسوف، حقیقتی به نام تفکر و اندیشه را زبان عقل و خرد خویش میداند و آن را به نگارش میآورد، کسی هم به شعر میگراید که «دل» داشته باشد و او […]
معناشناسی قیامت: قیامت یکی از اسمای عالم آخرت و از «قام، یقوم، قیاما» و «قیامة» به معنای برخاستن است که حکایت از ظهور کامل میکند. «تا»ی آن برای «دفعه» و «مره» میباشد که دلالت بر وقوع دفعی مشخصّی دارد. واژه قیامت در قرآن کریم: این اسم در حدود هفتاد بار در قرآن کریم آمده که […]
چیستی مرگ: روح، حقیقتی تعینی است که به شراشر بدن تعلق دارد. آدمی چنین نیست که ناگاه بمیرد؛ بلکه مرگ هر انسانی تدریجی است و همانند چراغی پیهسوز میماند که سوخت آن آرام آرام تمام میشود. انسان از همان لحظهای که به دنیا میآید در سرازیری مرگ است و هر لحظه به قبر نزدیکتر میشود. […]
چیستی خواب و بیداری: بهطور ساده میتوان گفت: هنگامی که قوای بدنی و نیروهای مزاجی و روحی در انسان و حیوان و دیگر موجوداتی که خواب دارند، به حواس ظاهر توجه پیدا میکند و بر ظاهر چیره میشود، بیداری بدن محقق میشود و آنگاه که این عوامل به علل گوناگونی از حواس ظاهر رو میگرداند […]
واژه شناسی انسان: انسان از ریشه اُنس است. اُنس همان الفت بین شی و شی دیگر است. گاهی هر دو شی دارای عقل و احساس هستند و گاهی هم تنها شی مبدا. بی عقل و احساس ممکن نیست و دست کم باید احساس را داشته باشد اگر چه عقل نباشد. به عنوان نمونه حیوانات چنیناند […]
معنای عشق: حب؛ گرمی حرکت، و عشق؛ سرعتِ در حرکت و نقطهٔ جوش آن است. محبت حفظ اوصاف داشته و عشق حفظ ذات و حقیقتِ داشته و شوق؛ کسبِ نداشتهها و جنبش برای رسیدن به اوصاف است. عشق و محبت دارای جهت فاعلی است و حراست را میطلبد؛ بر این اساس، عشق، فاعلِ ذات و […]
تعریف علم: مراد از علم، قدرت تصوّر حقیقت پدیدهها و تصدیق احکام و لوازم آن هماهنگ با واقع و به تناسب توان انسانی است. علم و عمل: چنانچه گفته شد مراد از علم، قدرت تصوّر حقیقت پدیدهها و تصدیق احکام و لوازم آن هماهنگ با واقع و به تناسب توان انسانی است. عمل نیز ممارست […]
معناشناسی عبادت: عبادت هر پدیده مسیر طبیعی اوست که طی میکند. عبادت نسبتی شریف با حق تعالی دارد و فروتنی و تواضع در پیشگاه حق است. عبادت از معانی اضافی است و چون به حق ارتباط دارد شرافت پیدا میکند. برای یافت معنای عبادت و عبد باید روح معنای آن را دید و چنین نباشد […]
چیستی نبوغ: نفس در سیر کمال علمی خود نخست به خیالپردازی میرسد و سپس به توهمزایی و بعد از آن به عقلورزی. گاهی نفس، قدرت ظهور در حواس ظاهری را مییابد و از آن بروز میکند و گاهی در خیال میافتد و گاه در قوهٔ عاقله خود را نشان میدهد که هر کدام از این […]
چیستی معرفت: در منطق، معرفت را به «باور صادق موجه» معنا میکنند. معرفت همان باور و اعتقاد است که اگر ارزش صدق داشته باشد، مهم نیست از چه راهی حاصل شده است. تفاوت علم و معرفت: تفاوت معرفت با علم در این است که علم، امری کلی است و معرفت، امری جزیی. متعلّق معرفت، امور […]
معناشناسی عقل: عقل، علم نخست آدمی و زمینهٔ ظهور علم دوم و اکتسابی است که وصول به کمالات فعلی را تحقّق میبخشد. عقل، هویتی است در انسان که عامل تشخیص صلاح و فساد و اقتدار و خویشتنداری نفس در مقابل ناپسندیهای زندگی مادّی و معنوی باشد و وسیلهٔ تحصیل سلامت و سعادت بشر است. چیستی […]
ماده شناسی عالَم: «عالم» لفظ جمع است و بر یک مجموعه اطلاق میشود نه بر یک فرد؛ همانطور که پدیدهها هیچ یک مفرد ندارد و آنچه فرد دانسته میشود مجموعهای از عوالم گوناگون است. هر ذرهای قابل شکافته شدن به ذرههاست، ذرههایی که هر یک درهای است. این اصلی فرد است که هیچ پدیدهای مفرد […]
معنای کفر: کفر به معنای پنهانسازی دانه در دل خاک است و کافر کسی است که خدا را در عقیدهٔ خود پنهان میکند نه آن که به انکار آن رو آورد وگرنه کسی نیست که قایل به خدا نباشد. کفر و بریدگی: کفر، شرک، الحاد و عناد با حق تعالی انواع گوناگون و افراد مختلف […]
معناشناسی نیّت: نیت، امری باطنی است که از اراده، اختیار و قصد آدمی سرچشمه میگیرد. نیت و قصد: فرق نیت با قصد این است که قصد، ارادهٔ انجام فعل است، ولی نیت، افزون بر اراده و تصمیم، گونهای تعیین هدف و جهت فعل را نیز لحاظ میکند؛ بر این پایه، میتوان گفت: صاحب نیت، چهرهای […]
تعریف ارتداد: ارتداد به معنای مردود شدن در پی جدا شدن و بریدگی از یک مکتب یا مرام و خروج غیر قانونی از مرزهای دیانت بوده و همانند استعفای بدون مجوّز برای سازمانها یا بیرون بردن غیر قانونی سرمایه یا فرار مغزها از یک کشور است. مسلمانی که منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآله شود یا […]
تعریف اجتهاد و مجتهد: بر تخصص علمی حوزویان اطلاق «اجتهاد» میشود و متخصص در علوم حوزوی «مجتهد» نامیده میشود. آنان بر پایهٔ تنزل علم و عدالت از مقام وحی و عصمت، ولایت ظاهری را برای مجتهد صاحب شرایط قایل میباشند. تعریف فقه: فقه به معنای درک غرض گفتهپرداز است؛ بر این پایه، نیازمند زبانشناسی است؛ […]
معناشناسی یقظه: یقظه نخستین باب سلوک معنوی است که نقشی اساسی و ریشهای در تحقق آن دارد و سلوک بدون آن انجام نمیشود. فرد بیدار به گونهٔ وصفی «یقظان» است و «یقظاء» صورت مؤنث آن است. یقظه به معنای «توجه» و انتباه است. برخاستن از خواب مصداق غالبی آن است و منحصر به این مورد […]
تعریف توبه: توبه فعل و وصف نفس است و این نفس است که باید بازگشت و رجوع داشته باشد. توبه برگرداندن نفس از غیر حق است؛ هر چیزی که باشد. توبه همانند برگرداندن غذای مسموم از معده و شستن معدهٔ کردار از کردههای مسموم است. همانطور که تهوع امری غیر طبیعی است؛ زیرا نای برای […]
تعریف محاسبه: محاسبه برای گذشتهٔ آدمی است و آمار و ارقام کارهایی که بر آدمی رفته است را نمودار میسازد و نحوهٔ کنترل آن را نشان میدهد. محاسبه سبب تحکیم توبه و عهد قلبی و عزیمت میشود و توبه کننده را تقویت مینماید و به ثبات میرساند تا پیمانی را که با توبه آورده است […]
معناشناسی توحید: توحید از باب تفعیل است. توحید یعنی به واحد رسیدن که برای رسیدن به آن انسان را با تیزی ذبح میکنند. ما اگر با توجه به دانش معناشناسی به واژه «توحید» نظر بیفکنیم و ویژگیهای روانشناسانه آن را در نظر بگیریم، توحید پر از تیزی و پیچ و خم است و چینش حروف […]
تعریف انابه: چهارمین منزل باب بدایات، «انابه» است. فرد بیدار بعد از توبه از کاستیها و محاسبه برای تحکیم توبه، نیاز به توبهای خاص دارد تا به وسیلهٔ آن به سوی خداوند بازگشت کند و «انابه» عهدهدار آن است. بر این پایه، انابه را باید رجوع و توبهٔ خاص نامید. توبهای که بعد از محاسبه […]