هر نعمتی میتواند نقمت و برای استدراج باشد؛ حتی دعاها و ذکرهایی که به صورت روزانه گفته میشود! باید این خطر را جدی گرفت و برای دوری از آن، از برادران دینی التماس دعا داشت و همدیگر را دعا کرد که کسی به صورت ناگهانی به نقمت گرفتار نشود؛….
خداوند سالک را در ابتدا به کنده مینشاند هم گریه به او میدهد و هم خنده، هم او را به سوز مینشاند وهم به ناز و نیاز و راز و نماز و هزار هزار نقش و چهرهٔ گوناگون، و تنها با کسی مینشیند که در هیچ حالتی از خوشی و ناخوشی عرضی برای گفتن […]
اگر سالک به خباثت نفسی آلوده باشد، تنها از یافتههای خود خوشامد خواهد داشت و خود را عقل کل و کل عقل میداند و حتی برای اولیای الهی سند از حق بودن خود را ارایه میکند. چنین نفْسی سخت، قسی و مرده شده است. اگر کسی از سحرگاهان ذکر «سبحان اللّه» را دور بگیرد […]
در وادی معرفت بسیار دیده شده است که خداوند به کسی عنایتی کرده، ولی او به جای کتمان، دکان وعظ و ارشاد باز کرده است. چنین کسی در همانجا متوقف میشود و دیگر رشدی ندارد، بلکه بعدها از بدترین افراد میشود؛ چرا که آن عنایت را لجنمال كرده و بر انانیت و خودخواهی خویش […]
ریاضت محبوبان هجر و حرکت برای وصل؛ آن هم وصول به ذات است. خداوند، محبوبان خویش را نه تنها از فعل و صفت، بلکه از ذات خود فراق میدهد و مفارق میسازد و همین فراق است که برای آنان جانسوز است. ناسوت، زندان فراق مقربان محبوبی است. ولی محبوبی در این مقام، که مقام […]
ناسوت لحظههایی دارد که به فرد بدون هیچ گونه بازرسی اجازهٔ عبور داده میشود؛ آن هم عبوری که ناز وی را میکشند و او را به عشقبازی میخوانند و به عکس، برخی از لحظههای ناسوت نیز هست که هیچ خاصیتی ندارد و در آن لحظه هر عبادت، ذکر ـ هرچند فراوان باشد ـ و ریاضت […]
حضرات ائمهٔ معصومین علیهمالسلام سرسلسلهٔ سادات و سررشتهٔ عرفانند؛ اما دنیای اسلام و بهویژه اهلسنت، بشر حافی را که بیش از یکصد سال بعد به دنیا آمده است، به عنوان عارف میپذیرد، آنان در علوم عقلی، ارسطو را بزرگ میکنند و افلاطون و فارابی را نشان میکنند و در عرفان نیز از بایزید و […]
سالک محبی باید به همهٔ آدم و عالَم محبت داشته باشد؛ وگرنه نمیتواند قدم از قدم بردارد و راجل و درمانده میشود. سالک باید مشق محبت نماید و اندک اندک این معنا را در خود بیاورد که همه را دوست داشته باشد و روابط خود با دیگران را از سر دوستی انجام دهد؛ هرچند […]
سالک باید به احکام شرع اهتمام ورزد و ایمان خود را راسخ نماید و کارهای خود را برای اطاعت مولا و قرب به وجهاللّه انجام دهد، نه برای دریافت عِوض در دنیا یا رسیدن به غَرضی در آخرت! و چنین نباشد که تکلیف را برای مزه، لذت و خوشامدی که دارد، بیاورد، که در این […]
دانش سلوك معنوی آموزش مهمترین قواعد سیر معنوی شیعی و اصول سلوک عرفانی با شیوهٔ اختصاصی محبوبان الهی برای مطالعه كتاب روی لينك كليك نماييد: دانش سلوك معنوي
عرفانی که هماینک در جهان اسلام مطرح است عرفان اهل سنت است که چهرهٔ شاخصی چون محیالدین عربی و شاگرد وی قونوی دارد. ابنعربی خود را ختم عرفان و ولایت و خشت آخر آن میداند. این عرفان به سبب دور بودن از فرهنگ ولایی خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام با گزارههای کلامی اهلسنت آلوده […]
سیر سرخ بینش نوشتهٔ پیش رو سفرنامهای از سیر سرخی است که پایان آن تلاشی بنده و ریختن خون گرم اوست. وصولی که تنها با شناسهٔ «خراب» و رمز ورود «عشق» میتوان آن را یافت. این کتاب گزارشی است از یافتههای روندگانی که بر این مسیر سرخ و در این وادی خون گام مینهند. مسیری […]
عارف، معرفت و حکمت از باطن وی جوشش دارد؛ اما افرادي كه از عرفان چیزی نمیگویند و دست به قلم نمیبرند و در عرفان چیزی نمینویسند بر اين انديشه اند تا در شهرت عرفانی خود باقی باشند و به آبروی آنان لطمهای وارد نشود. من در این عصر، دو نمونهٔ گویا برای این مورد سراغ […]
سالک وقتی عظمت پیدا میکند و اوج میگیرد، از هر فعل و وصفی میگذرد و به «ذات» وصول مییابد. وصول به «ذات» نقطهٔ شروع حیرانی است.
شب نه تنها برای کار دنیا نیست، بلکه تنها اندکی از آن برای خواب قرار داده شده و تنها حضور حق و محضر ولی نعمت را باید در آن فراهم ساخت و این امر نه با خواب به دست میآید و نه با کار میسر میگردد، بلکه تنها راه گشای آن حضور و شهود […]
آن که درد ندارد، درک ندارد و آن که آه و سوز و غم ندارد، اندیشه و کمالی نمیتواند داشته باشد. دلی که آه ندارد تباه است و دلی پر فروغ است که پر سوز و گداز باشد و جان خود را در مقابل همهٔ مصایب و بلایا باز یابد….. انسان بیدرد هرگز کاری […]
محبوبان، دریا دریا معرفت دارند و حتی کمتر از یک قطره از دریای وجود آنان آشکار نمیشود. برای همین است که گفته میشود امام عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) با دینی جدید و نو میآیند؛ دینی که برگرفته از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است، اما فضا برای طرح و ارایهٔ آن در گذشته و در […]
ما بارها گفتهایم برای وصول به حق تعالی حتی به ذات جناب حضرتش هیچ منع و خط قرمزی وجود ندارد و راه باز است، ولی باید از خود، همه چیز را ریخت و رفع تمامی تعینات کرد. خداوند ترسی در خود ندارد که بخواهد برای دوستان خویش شمشیر به دست گیرد و آنان را آب […]
تنظیم عروجها و نزولها در عرفان بسیار مهم است. آنان که اوج گرفتهاند، ثقل ناسوت نمیتواند آنان را زمینگیر کند؛ بلکه کنترل سرعت، سخت میشود و در آن فضا، نیاز به بازدارندههایی است که بتواند چنان سرعت سرسامآوری را مهار کند. در آن فضا روح سالک با ارواح عالم و با پدیدههای جبروتی و […]
سالک باید بداند سالک است و خوراک خود را به تناسب سلوک تنظیم کند؛ همانطور که خوراک کارگر با خوراک اساتید و پزشکان تفاوت دارد. خوراکها مانند آدمها هستند و هر گروه از آن برای کسی تناسب دارد که از آن باید در مهندسی تغذیه سخن گفت. در مراتب متفاوت سیر و سلوک، برنامهٔ غذایی […]
این سالکان مُحبّ هستند که تا صدایی نشنوند به شوق نمیآیند و تا نوایی نخوانند، مست و هوشیار نمیگردند و آنان ضعیفان سلوک و محبان راه هستند. اما محبوبان الهی با شنیدن صوت وحی، الهام و رؤیت، سرمست و شیدا هستند …… موضوع سخن ما در این بخش، مرید و سالک راه الهی […]
خوابهای ارادی از آنجا که از مبادی اولی سیر معنوی انسان میباشد، میتواند اولین مرکز شیطان در دل باشد؛ به این صورت که انسان را در پی تجسس در پنهانیهای مردم وا دارد. این تله از نخستین دامها و تلبیسهای ابلیسی برای متوقف نمودن خواهان کمال و سقوط وی میباشد و در اینجاست که […]
برای سلوک باید شاگردانی را برگزید که طبیعت گرم دارند؛ چرا که همان طبیعتی که دارند، سبب میشود با استاد همراهی کنند و حرارت درونی بر چموشی ظاهری احتمالی آنان فایق میشود و آنان را قابل کنترل میسازد. برای سلوک باید شاگردانی را برگزید که طبیعت گرم دارند؛ چرا که همان طبیعتی که دارند، […]
در محاسبه باید همواره از خداوند و از بندگان او راضی بود و از کسی ناراحتی و گِلهای نداشت و بر کسی خرده و سخریه نگرفت، بلکه حتی امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت را باید از این باب که حکم و امر خدا و قانون شریعت است آورد. حتی در […]
سالک برای اثربخشی ذکر باید تمامی افزودهها را از خود بردارد. برای نمونه، باید لباس راحت و به اندازه داشت و پوشیدن لباسی که نیاز نیست زیانبخش است. از شرایط سلوک، ترک کلفَت، سختگیر نبودن، داشتن مؤونهای سهل و روحیهای سازگار و همکار است که لازمِ آن، دوری نمودن از هر گونه تکاثر، زیادهطلبی […]
کسی که تلویزیون و شبکههای ماهوارهای را میبیند و رادیو هم گوش میدهد و اینترنت را نیز از دست نمیدهد و هر شب به دهها پایگاه نگاهی میاندازد چگونه میتواند قواعد علمی را عالمانه و به گونهٔ اجتهادی استفاده برد و یا سالک موفقی شود. سالک آن است که دل خویش را مانند ظرف […]
کسی که با خواندن نماز شبی، به مردم با چشم بد نگاه میکند و آنان را خواب میبیند و خود را بیدار، این عبادت برای او ثقل و سنیگنی آورده است. برای همین است که سالک نیازمند مربی است تا رهزنهای وی را شناسایی کند و پیش از گرفتاری، آن را تذکر دهد. در […]
کسی که برای مشاهدهٔ پنهانیهای دیگران پرسه میزند فردی متجاوز است و بویی از صفای اهل معرفت نبرده است و کاسبی است هر جایی که غوغایی شدن و شهره گشتن را دوست دارد. اولیای خدا بسیاری از شداید بندگان خدا و مصیبتهایی را که در آینده برای آنان پیش میآید میبینند و مانند مادری […]
اولیای خدا همراهی دیگران با خود را میبینند و خوبیها و بدیهای آنان را مشاهده میکنند، ولی امنیت و آرامش روانی افراد را در مخاطره نمیاندازند و چیزی نمیگویند. سالک رؤیت رمز و همس دارد و پنهانیها را درک میکند و از حق تعالی لذت میبرد و خود را از تفرقه و پراکندگی و […]
محبان، بلندآوازهاند؛ اما بلندی نظر آنان رفعتی بیانتها ندارد. این نظرگاه خُرد، در نگاه به هستِ هست نیز تنگی و قبض دارد.
محبی، با آنکه بنیاد سلوک را بر عشق قرار میدهد، اما در شناخت «عشق» دچار کاستی و کژی است.
دنیا برای محبی زندانی است که به غربت سخت دیوارهای بیگانگی آن گرفتار است و ناسوت، آغوش وی را از معشوق او دور داشته است.
محبی رؤیتهایی مقطعی دارد و در همین رؤیتها نیز به تشویشهای ذهنی و به شگفتی و استبعاد مواجه میشود که آیا این چه بود؟ چه بسا آن موقعیت رؤیتی از دست میرود و محبی هنوز در شگفتی ذهنی و دهشت خود با خویش درگیر میباشد.
محبی در حوادث ناگوار پیرامونی، در سکوت پر از جوش خود فرو میرود و در آن، قصدی جز خویشتن خویش ندارد و صفای صافی او از خودخواستن جدایی ندارد.
جناب خواجه حافظ شیرازی اصول باورهای عرفانی خویش را که برآمده از عرفان محبی ابنعربی است، در این غزل آورده است.
محبی پیروزی و شکست و هجران و وصول را برآمده از طالع و از بخت میداند و خود را به طور کامل تسلیم سرنوشتی مبهم میسازد.
تفسیر غزل بند زلف نگار محبی را با سختی و محنت و رنج و با ریاضت درهم پیچیدهاند. محبی مشتاق است، نه عاشق؛ از این رو در بلاپیچی و مشکلات سلوک، رنجور و خسته میشود.
محبی را موجهای سرکش فناساز بلاهای اودیه فرا میگیرد. او دیرزمانی در ماتمسرای نفْس خویش به شیون دوری از محبوب، قطره قطره آب میشود.
محبی که بخت خود را با اقبال تحصیل خویش و کارنمای تلاش گشا مییابد و وادی وادی محنت و بلا را بهویژه در اودیه نفس پیموده است، قرب نمییابد؛
محبی در هستیشناسی خود، نظام مشاعی عالم، و اقتضاءات حاکم بر ناسوت را نمیشناسد و میپندارد، کسی را که در صبح ازل، دولت دادهاند، به صورت مطلق و به گونه تخلفناپذیر، آن را تا شام ابد، بهسختی و به ضرورت و لزوم، خواهد داشت:
محبی، عنایات حقتعالی را «دام» تعبیر میکند. شراب یقظهبخش سلوک و عشوهها و دلبریهای محبوب، محبی را برانگیخته میسازد اما او نمیتواند بر رفع ناخوشایندهایی که برآمده از نفس خود اوست دل دهد.
محبی بسیار میشود که نقش پیشینه و داشتههای موهبتی و نیز استعدادها و قضا و قدر و اقتضاءات و اسم ربی حاکم بر هر کسی و به طور کلی نظام مشاعی هستی را مورد التفات قرار نمیدهد و از آن، غفلت میکند.
محبی خود را امانتدار میپندارد؛ ودیعهداری که گویی مالک عطایای حق گردیده است و آن را با داعیه خویش و با رصد حسودان و بدخواهان، برای بهرهبری خود به پروردگار میسپرد:
آیت الله محمدرضا نکونام | برشی از متن کتاب حرمت دار محبی، بندگان خدا را تقسیم میکند و اندکی را مست عاشق و برخی را مدعی ظاهرگرا و خصم خود قرار میدهد و امید دارد آنان در رنج تکبر و زحمت خودخواهی خویش بمیرند:
محبی وصول به حقیقت و معرفت ندارد؛ بهویژه تا این زمان که آموزههای کلامی متأثر از اهلسنت بهویژه عرفان کلامی ابنعربی بر محبان چیره بوده است ـ و محبان استادی بزرگتر از ابنعربی به خود ندیدهاند ـ
اهمیت استاد در زندگی و در آموزش عشق چنان است که اگر کسی بخواهد به عشق به عوالم مالکوتی بر شود، حافظان ملکوت نگاه میکنند که استاد وی چه کسی بوده است. در سلوک نیز کسی میتواند اهل غیب شود که برای آن عوالم روشن باشد از چه کسی دستور گرفته و چه کسی او […]
در عرفان محبی چنین گفته میشود که حق تعالی خود را پنهان میکند و محجوب میدارد تا سالک مشتاق در هجری که مییابد زجر ببیند و اذیت شود و او نیز ملاحظهٔ محبوب میکند و ناز او میکشد و زهر هجر سر میکشد و نالهٔ فراق سر میدهد. در حالی که هجر برآمده از خود […]
معرفت نظری است که به عمل ارزش میدهد و معیار سنجش و ارزیابی آن میشود. ارزش هر عملی به اندیشهٔ آن عمل است؛ از این رو هم در فلسفه و حکمت و هم در عرفان، ارزش عرفان عملی و نیز ارزش حکمت یا فلسفهٔ عملی به عرفان نظری و فلسفهٔ نظری است. بر این اساس، […]
اخلاق عرفانی که در آن از معرفت حق، وصول به حق، رؤیت حق، حضور حق و قرب به حق سخن گفته میشود و موضوع و محور در آن «حق تعالی» است و تمامی عبادتها برای قرب به خداست، برترین شیوهٔ اخلاق است که جایگاه ارزشی خود را در میان جامعه و حوزه باز نیافته است. […]
لازم است سالک مسیر خود را تشخیص دهد تا بداند به کجا میرود. در مسیر نیز نیاز به مباشر و عشق دارد که همان استاد معنوی اوست؛ همانطور که قرآن کریم تنها پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را به عنوان الگو معرفی مینماید: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»( احزاب / ۲۱). سالک در استفاده […]
راه حق و زندگی در عصر امروزی زندگی بر محور احکام الهی در این زمانه که عصر غیبت امام معصوم علیهالسلام است سخت شده است، از همین روست که در برخی از روایات داریم خداوند به مؤمنان این عصر اجر مضاعف میدهد. به نظر من، خداوند در روز قیامت به کسانی که در این زمان […]
عرفان عملی بر آن است تا صاحب استعداد سلوک را بر اساس قواعد و اصول خود برای رسیدن به دل، یافت غیب و زیارت و رؤیت حقیقت شخصی وجود سیر دهد. این سیر در فرهنگ شیعه مسیری مشخص دارد اما روح معرفتطلبی بشر سبب شده است راههای گوناگون و متشتتی برای آن ترسیم گردد […]
اصلی که در این آیه ی مبارکه ما به آن توجه داریم سیر و سلوک در تحقّق و استکمال ایمان به خدا و قیامت در نفس مؤمن است که در آیهٔ شریفه تحت دو دلبستگی از آدمی قرار داده شده است: دلبستگی به مال و دلبستگی به جان که عزیزترین متاع ناسوتی است و […]
« فاینما تولوا فثم وجه الله » عارف امری جز نفی ندارد و تنها اهل حق است و دل از غیر برکنده و بیدل پی حضور اوست؛ بی آنکه دام و دانه یا چاه و راه و حور و قصور در نظر آرد. عارف با نیستی خود، پدیداری از مقام اطلاقی حق دارد. سالک هر […]
حق «وما خلقت الجنّ و الانس إلاّ لیعبدون»( انس و جن را نیافریدم مگر آن که مرا عبادت کنند. ذاریات/۵۶) سر داد تا همه بدانند که وظیفهٔ عبد چیست و جز عارف چه کسی مییابد که جز حق غایت نیست و این خود بی ترک خود و عبودیت در بر حق میسر نمیشود و نشانهٔ […]
«آَمِنُوا کمَا آَمَنَ النَّاسُ»( بقره / ۱۳). باید مردمی بود و مردم، همان بندگان حقمحور خدا هستند، نه دنیاطلبان قدرتمحور.
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الاْءِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلاَّ الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»( عصر / ۲ ـ ۳).
عرفان، دریافت حق بدون هر اندیشه و یا ماهیت و مفهوم است. عرفان، دریافت حق است با هر جلوه و ظهور و بروز. باید دانست اهمیت سیر آدمی در خودشناسی است. انسان نخست باید خود را بشناسد که از محبان است یا از محبوبان یا هنوز هیچ یک از این دو صفت در او […]
معرفت در عرفان، نوری است که قلب را فرا میگیرد و دل را باز و گسترده مینماید. عمل از مراتب معرفت و نماد آن است و این معرفت است که شکل کردار، گفتار و رفتار به خود میگیرد؛ همانطور که در مثل گفته میشود: «از کوزه همان برون تراود که در اوست». عمل هر […]
مرید، مانند غریقی است که در دریای مراد افتاده است. وقتی میبیند سر به زیر آب دارد و در حال خفهشدن است، خوف او را میگیرد و وقتی به بالا میآید، امید به نجات مییابد و به رجا میافتد. او میان مردن و زندگی مراد ـ که جمعیت دارد ـ در دَوَران است. مراد، جمعیت […]