اهمیت استاد در زندگی و در آموزش عشق چنان است که اگر کسی بخواهد به عشق به عوالم مالکوتی بر شود،  حافظان ملکوت نگاه می‌کنند که استاد وی چه کسی بوده است. در سلوک نیز کسی می‌تواند اهل غیب شود که برای آن عوالم روشن باشد از چه کسی دستور گرفته و چه کسی او را پذیرفته است.

مشکلاتی که برای بیش‌تر معرفت‌خواهان پیش می‌آید برآمده از این است که توجه ندارند خوراک معنوی خود را از چه کسی می‌گیرند. گذشتگان همواره بر شخص مربی سرمایه‌گذاری می‌نمودند و نه بر کار؛ از این رو بسیار مراقب بودند تا استادی به‌واقع استاد بیابند و نزد هر کسی زانوی شاگردی بر زمین ننهند. فن‌آوری‌های امروز علوم اولین و آخرین را بر یک دی وی دی عرضه می‌دارد و نظام آموزشی کتاب‌محور نیز شاگرد نمره‌طلب را به استفاده از همان لوح فشرده تشویق می‌نماید و دیگر دمی با شاگرد نیست و نظام استادمحور در حال از دست دادن آخرین رمق‌های خود است و تنها سوسویی کم‌فروغ از آن به ندرت دیده می‌شود. چنین تربیتی با تربیت‌های عشق‌محور مربی ربانی بسیار متفاوت است. متاسفانه نظام دانشگاه که گرته‌برداری از نظام آموزشی غرب است، به کلی از استادمحوری دور افتاده است. دوری از استادمحوری، فرد را به اموری جزیی و محدود به ناسوت دلخوش می‌دارد.

مطالب مرتبط