شب نه تنها برای کار دنیا نیست، بلکه تنها اندکی از آن برای خواب قرار داده شده و تنها حضور حق و محضر ولی نعمت را باید در آن فراهم ساخت و این امر نه با خواب به دست میآید و نه با کار میسر میگردد، بلکه تنها راه گشای آن حضور و شهود حق، است…..
رابطه شب و خواب
شب، و روز، خواب و بیدار، از عوارض دایمی و جداناشدنی حیات انسانی است و در این امر بحثی نیست؛ اما موضوعی که قابل طرح است این است که رابطهٔ این دو واژهٔ دوگانه با هم چگونه است؟ آیا روز، فقط برای کار و شب، تنها برای خواب است یا این دو آمیخته به هم میباشد؟ نوشتار حاضر بر آن است تا به این مهم پاسخ دهد.
روز و شب
آنچه مسلم است و از آیات قرآن استفاده میشود این است که روز برای کار و کوشش و فعالیت و ارتزاق و معاش میباشد. قرآن کریم میفرماید: «و جعلنا النهار معاشاً»؛ ما روز را برای معاش قرار دادیم»[۱].
بنابراین، کوشش شبانه اضطراب و دگرگونی روانی را به دنبال دارد؛ اگرچه دنیای فعلی به آن گرفتار میباشد.
موضوعی که قابل دقت میباشد این است که شب فقط برای خواب و آسایش آدمی نیست؛ بلکه برای آرامش و فراغ اوست. قرآن کریم میفرماید: «هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه»[۲]؛ شب ظرف ثبات و سکون است و «و جعلنا اللیل لباسا»[۳]؛ شب لباس است و «وجعلنا نومکم سباتا»[۴]؛ خواب زمان ثبات و استراحت است و این دو با هم برابر است؛ یعنی شب با خواب، برابر نیست؛ زیرا خواب در روز نیز ثبات و استراحت را به دنبال دارد و منحصر به شب نمیباشد؛ همان طور که خواب قیلوله-/ که در شرع مستحب است-/ چه پیش از ظهر باشد یا بعد از ظهر- مؤید همین بیان است.
«وجعلنا النهار معاشا»[۵]؛ هرچند حق تعالی روز را برای کوشش و معاش قرار داده است، منافاتی با خواب اندک ندارد، بلکه سزاوار و مستحب میباشد، ولی شب این گونه نیست که تنها برای خواب باشد و یا کسب معاش در آن روا باشد و در شرع چنین امری پیش بینی نگردیده جز وقتی که کسب معاش شبانه و یا امر ضروری دیگری، لزوم قسری داشته باشد و استحبابی از این جهت در برداشت نیست؛ هرچند ممکن است، مصالح دیگر، استحسان این امر قسری را ایجاب کند که بحث دیگری است.
در اینجا این سؤال پیش میآید: اگر روز برای معاش است، ولی خواب هم در آن استحسان، بلکه استحباب دارد و شب، با خواب برابر نیست و کار و معاش در آن استحسان طبیعی ندارد، پس در شب چه باید کرد و شب برای چیست؟
در پاسخ این پرسش باید گفت: اساسیترین هدف در خلقت شب، یافتن آخرت و استکمال نفس و جان آدمی و بیداری و ارضای مؤمن و تخلیه و تحلیهٔ درون و روان آدمی است. شب نه برای کار دنیاست و نه چندان برای خواب؛ زیرا آرامش نه از کار دنیا به دست میآید ونه خواب آدمی را صاحب آرامش میسازد.
شب برای قیام و قعود در مقابل حق و برای صیقل دادن جان مؤمن و زدودن و رفع زنگارهای روزانه میباشد و هر فردی میتواند از این نعمت بیبهره نباشد.
شب نه تنها برای کار دنیا نیست، بلکه تنها اندکی از آن برای خواب قرار داده شده و تنها حضور حق و محضر ولی نعمت را باید در آن فراهم ساخت و این امر نه با خواب به دست میآید و نه با کار میسر میگردد، بلکه تنها راه گشای آن حضور و شهود حق، است.
(۱)- نبأ/ ۱۱
(۲)- یونس/ ۶۷
(۳)- نبأ/ ۱۰
(۴)- نبأ/ ۹
(۵)- نبأ/ ۱۱
براي مطالعه بيشتر به كتاب زير مراجعه نماييد: