بیستم دیماه، سالروز میلاد بابرکت ولی محبوبی حقتعالی،حضرت آیت الله العظمی محمدرضا نکونام (مدظله العالی) گرامي باد…. خاطرات حوزوی آیت الله محمد رضا نکونام خاطرات سیاسی آیت الله محمدرضا نکونام خاطرات کودکی و نوجوانی آیت الله محمدرضا نکونام خاطرات معنوی و عرفانی آیت الله محمدرضا نکونام خاطرات و زندگینامه (كتابها) خاطرات و زندگینامه (مقالات) عكس […]
ستارهای بینشان مادرم نود و پنج سال سن داشت که از دنیا رفت. گاهی دلتنگش میشوم و زندگی او را مرور میکنم. او باعزت زندگی کرد. وقتی از دنیا رفت، هفتادوهشتهزار تومان پول از او بهجا ماند. گاهی شخصی میلیاردها تومان پول در اختیار دارد یا مدتی شوکت اجتماعی دارد، اما وقتی از دنیا میرود، […]
«محبوبان» عنوان گروهی از اهل معرفت است که سیر آنان به صورت عنایی، موهوبی و دهشی از ناحیه حقتعالی است. در برابر آنان، گروه عمده سالکان راه حق و سائران الهی هستند که «محبان» نام دارند. محبان با تلاش، کوشش و ریاضت، راه وصول به جناب حق را طی میکنند و سیر آنان از پایین […]
نمایهٔ آثار حضرت آیتالله العظمی نکونام(مد ظله العالی) ـ آتش دلربا ـ آتش قهر ـ آتش ولا ـ آدینهٔ الست ـ آزاداندیشی حوزویان و استبداد طاغوتیان ـ آزادی در بند ـ آسودکردار صفا ـ آسودگار شوخ ـ آسیبهای اجتماعی ـ آشیان پاکی ـ آفتابه ـ آفرینش انسان و ماتریالیسم ـ آموزش مقامات موسیقی ایرانی […]
اساتید کمتر از سه دهه، رغبت به استاد داشتم و در بیست سالگی خود را از همه و همه کس فارغ دیدم، ولی در همین مدت، اساتید فراوانی در رشتههای گوناگون مرا یاری کردند. اساتیدی که هر یک امت و قیامتی بودند. آیاتی الهی، بیناتی ربانی از مشاهیری چون آیتاللّه الهی قمشهای، آیتاللّه شعرانی، […]
جز علوم صوري، آنچه به طور مداوم و بي وقفه مرا از طفوليت تا حال به خود مشغول داشته، حضرت حق، حقايق معنوي، علوم رباني، علم تعبير و ولايت، رموز اسما و صفات الهي و انس و حضور باطني با قرآن كريم بوده است. اين كه هم اينك با كتابهاي من مخالفت مي شود و […]
تمامی خاطرات ذکرشده در این کتاب، دیدههای مستقیم خودم میباشد. من در این کتاب از شنیدهها نقل نمیکنم، بلکه دیدهها یا تجربههای خود را میگویم…..
من در زاهدان بر آن بودم تا ادیان و مذاهب مختلف را حول یک محور یعنی مسجد جمع کنم؛ برای همین، هم به مدرسهٔ اهلتسنن میرفتم و هم به معبد سیکها. البته سیکها ما را دعوت کرده بودند، بلکه خودم نیز میخواستم ما را دعوت کنند. در آن زمان، یعنی پیش از سال شصت، بر […]
من آزاد زندگی میکنم؛ بهطوری که همین حالا که بیش از شصت سال سن دارم، خودم رانندگی میکنم. هنوز گواهینامه نگرفته بودم که کورسی تمرین میکردم. همانطور که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خود اسب سوار میشدند، حالا هم حتی یک مرجع باید خود راننده باشد. من در لباس پوشیدن هم آزاد هستم.
برخی بدخواهان وقتی میخواهند از من نام ببرند، به من میگویند او «المدعی» است. یکی از شطحها و هذیانهای من این است که دوست دارم خداوند تمامی پیغمبران خود را یکجا جمع کند و منبری ساده برای من درست کند تا بروم برای آنان سخن بگویم و از عقیدهٔ خودم برای آنان بگویم. آیا میتوانم […]
سالها پیش خواب دیدم قرآن بزرگی با اسلحهای بلند و سفید از جنس نقره داشتم. طول این اسلحه به دو متر میرسید. میخواستم آنها را در جایی بگذارم تا محفوظ باشد. به یکی از عالمان وارسته گفتم میشود اینها را به امانت در خانهٔ شما بگذارم. او گفت خانهٔ ما موریانه دارد. من آنها را […]
من مدتی روی این میاندیشیدم و آن را دنبال نیز کردم که دانشگاه یا حوزهٔ علمیهای اختصاصی داشته باشم که محتوای درسهای آن بر پایه مبانی و بناهای فکری خودم تدوین شده باشد. من میگفتم من محتوا و فکر یک دانشگاه مستقل را دارم؛ اما در عمل دیدم هزینههای فراوانی میخواهد. من هیچگاه از امکانات […]
من در نقد به هیچوجه، شخص را لحاظ نمیکنم و نامی از اشخاص نمیآورم، بلکه به نقد نظریه و گفته روی میآورم. حرمت افراد برای من مثل حرمت دین واجب است. من نظر خود را میگویم و حرف خود را بیان میکنم و به اینکه دیگران چه بودهاند را موضوع بحث قرار نمیدهم……
پیش از انقلاب، من در مسجد جامع کرمانشاه سخنرانیهای اعتراضی داشتم. ساواک بر آن بود تا ما را بگیرد. در آنجا آقای حکمت، از نمایندگان آقای شریعتمداری، موقعیت خیلی خوبی در منطقه داشت. او به من گفت: حاجآقا میخواهند شما را بگیرند، من شما را به روستایی در دل بیابانی میبرم که خان آن با […]
یکی از اموری که برای رفع خستگی و نشاطافزایی مورد استفاده قرار میدهم، وانی است که آن را روی پشتبام گذاشتهام. این وان برای من کار یک دریای شمال یا یک اقیانوس را میکند که هزينهی آن هم سیصدهزار تومان نبوده است. انسان باید شاد و شیرین زندگی کند و تفریح داشته باشد. آب یکی […]
من بدون تشریفات و به صورت مستقیم با مردم عادی در ارتباط هستم. تلفنهای مردم را نیز تا بتوانم خودم جواب میدهم. گاهی شمار زنگها به گونهای فراوان میشود که هر کسی دیگری بود حالت انفجار به او دست میداد.
برشی از متن کتاب “آفتابه” نوشته حضرت آیت الله العظمی محمدرضا نکونام (مد ظله العالی) من کتابهای فراوانی راجع به محبوبان، ولایت محبوبی و عرفان محبوبین دارم. این نوشتهها موضوع بسیار مهم عرفان عصمتی را بهگونهای که در تاریخ اسلام تاکنون سابقه نداشته، منقح ساخته است. اما صاحبان قدرت همیشه با علم و معرفت در […]
پیش از انقلاب، من در جایی که محیطی کارگری بود، منبر میرفتم. در آنجا مدتی با مرحوم شهید مطهری و نیز مرحوم یحیی نوری با هم بودیم. آقای مطهری و نوری، بسیار با هم بحث و جدال میکردند. به هر روی، کارفرماها، روحانیون را دعوت میکردند و از آنان میخواستند برای کارگران از احکام غصب […]
ما از کهنسالان مأیوس هستیم؛ اما به طلاب جوان که دیدی نافذ و چشمی باز دارند، بسیار امیدوار میباشیم. مردم ما نیز نجیب و حقمدار میباشند و قدرت داوری در این رابطه را دارند و چنین نیست که دیگر با جریانهای انحصارگرا همراه شوند. جوانان امروز ما بسیار فهیم هستند و قضایا را به صورت […]
من برای رفع خستگی، چند قناری دارم. آنها مست میخوانند. در تابستان که قناریها تولک میروند، قناریهایم مست میخوانند. این قناریها معمولی و ارزان هستند؛ اما برخی قناریهایی دارند که چند میلیون خرید و فروش میشود. من با این قناریها بهگونهای نرم رفتار میکنم که تولک نمیروند. من با آنها رفیق، همزبان، همدل و همراه […]
پیش از انقلاب، در تعطیلات تابستان، مرا برای ییلاق به یکی از جاهای خنک همدان بردند. در آنجا حدود پنجاه طلبه وجود داشت که برخی از آنها اهل همانجا بودند؛ اما پدر و مادرها و آشنایان آنها پشت سر هیچیک از طلبهها برای نماز نمیایستادند. به من گفتند شما امام جماعت باشید، گفتم این همه […]
من طلبهها را بسیار دوست دارم. من سه داماد دارم که همه طلبهاند. پنج پسر دارم که آنها نیز همه طلبهاند. من طلبهها را فرزندان حقیقی و معنوی خودم میدانم و بهگونهای به آنان ارادت دارم که بعضی از فرزندانم میگویند شما طلبهها را بیش از ما دوست دارید.
من شامی را دوست دارم و گاهی خودم آن را درست میکنم. من برای تهیه شامی از هویج استفاده میکنم. ابتدا آب هویج را میگیرم، سپس تفاله آن را در شامی به کار میبرم. این کار هم چهره شامی را خوشرنگ و خوشبو و زیبا میکند و هم شامی هویج را نسبت به شامی سیبزمینی […]
نگارش هشتصد جلد کتاب علمی پیرایهزدا تحویلینگری از آفتهای رایج در فقه و در هر دانشی است. ظاهر و باطن و کردار و نیت با هم اثربخش، بردهنده و معراجآفرین میشود؛ ولی یکی بدون دیگری، راجل و درمانده است. ظاهرگرایان از باطن غفلت کردهاند و برخی مدعیان باطن نیز ظاهر را زمین گذاشتهاند.
دل دریای پاکی و رضای محبوبی، سراسر صفای سینه و صحنه عشق و دلربایی در اوج غربت و حیرت و مملو از امداد ضعیفان و همت حمایت محرومان میباشد؛
محبوبی که به حب حق بر دیده مست جانانِ روشنایی جای دارد، در غوغای پیدای بیداری، شوریده، دلداده ی دریادلِ شیرین و شیدای شوخ فریبا و پاکباز رعنای زیبایی و یکهسوار نسیم عشقِ سحرهای بیهوایی و نواساز
نخستین استادم، پیرزنی وارسته بود که متانتی همچون اولیای الهی و صلابتی چون جوانمردان داشت. این زن را؛ اگرچه در نخستین سالهای کودکی و در دوران طفولیت و پیش از دوران مدرسه به خود دیدهام، چنان به بزرگی و خوانایی در من نقش زد که گویی روزگارانی در محضر وی بودهام. حلیمه خاتون معروف […]
با خود فکر میکنم چه شدم، چه شدهام و چه باید بشوم؟ به هیچ اسم و عنوانی میل ندارم و دل از تمامی این امور بریدهام،
مانعان بنده سر و گردن و دست و پای مرا ببُرند، برای من تفاوتی ندارد؛ چون حقیقتی دارم که آن ماندگار است و از دست آسیب آنان دور میباشد. آنچه برای سالک مهم است این است که وی در هیچ حالی با خدای خود مشکل پیدا نکند و همواره اعتقاد خود به او را […]
قمار نفسمحوران مستکبر و خودخواه میخواهد تنها «من و منیت» را به کرسی برتری بنشاند؛ قماری که آتش استکبار میافروزد و حس منیت میدهد و برتریطلبی را به غلیان میآورد و خودشیفتگی را رونق بازی قمار میسازد. استکبار قمارباز و غرور او، فخرفروشی میآورد و تکاثری که غیر خود را به هیچ میانگارد. استکباری ظلمخیز […]
بازداست توسط ساواک برای من بسیار اتفاق میافتاد و هر بار به نوعی دنبال میشد. ساواک هر وقت میخواست هر کسی را میگرفت و حساب و کتابی نداشت. جنگ و گریز فراوان داشتم و بسیار میشد که مورد تعقیب و بازداشت بودهام اگرچه آنان مرا کمترین زمان نگاه میداشتند؛ زیرا بازداشت ما موجب بههمریزی درسهای […]
گزینش نیروهای انقلابی برای آموزش بیشتر با ما بود. هسته مرکزی انقلاب که از طریق برادر آقاي خميني جناب آقای هندی – که برای جامعه گمنام است – و جناب آقای پسندیده با آقاي خميني ارتباط برقرار میکرد، کسی را میپذیرفت که مورد تایید من باشد. مسوول گزینش افراد برای ماموریتهای خاص نیز بودم و […]
چیزی که در سراسر زندگیام بیهیچ کم و کاستی مرا همراهی میکند و از اولین واژههای زود آشنای طفولیتم بود، عشق بود و عشق بود و عشق. شوق، سوز، درد، هجر، غم، صفا، محبت و مهرورزی از اولین واژههایی بود که از اولین روزهای توجه و ادراکم با خود دارم و لحظهای دور از […]
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کتابی راجع به انقلاب نوشتهام که در آن جامعهشناسی مردم ایران را آوردهام. تحلیل جامعهشناسی من این بود که یک مملکت نمیتواند دو رئیس داشته باشد و بهطور حتم باید یکی کنار برود. در ایران، هم «سلطنت» و هم «روحانیت» وجود داشت و این دو نمیتوانست با هم حکومت کند […]
چیزی که در سراسر زندگیام بیهیچ کم و کاستی مرا همراهی میکند و از اولین واژههای زود آشنای طفولیتم بود، عشق بود و عشق بود و عشق.
استاد محمدرضا نکونام بیش از پنجاه سال است كه به تدريس و تحقیق و تألیف مشغول می باشند. . حضرت استاد تاکنون ۳۰۳ کتاب آماده نشر دارند که موضوعات فراوانی را به تحقیق گذاشته است. ایشان در مورد آثار و تألیفات خود گفته اند: بیشتر شبها را نخوابیدهام و تا صبح به تحقیق و […]
یاری دارم حور منظر، دلبری ماه پیکر که او را با همین چشم سر دیدهام. نهتنها ساق و مساق را داشته، بلکه بر بلندای قامت دوست به نیکی و به سیری نظر افکندهام و بینهایت برای او سجده آوردهام: «یوْمَ یکشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلاَ یسْتَطِیعُونَ»(۱).
ریا، سالوس، تزویر و خدعه را کسانی به کار میبرند که از حقیقت عاری و از کمالات بیبهرهاند.
عشقِ به ذات، آتش و خون دارد. چنین عشقی همچون آتشکدهای است که با خون فروزان است.
کیستم؟ چیستم؟ از کجا آمدهام؟ به کجا خواهم رفت؟ اکنون در کجای سیر و حرکت هستم؟ کیست که مرا به سیر در آورده و راهم انداخته است و دورم میدهد؟ چرا؟ و برای چه؟ چگونه؟ و چطور؟
هدیه حج یکی از زوار و حجاج از مکه زنگ زد و گفت به مکه مشرف شدهام و میخواهم از اینجا برای شما هدیهای بیاورم، به ذهنم آمد که به او بگویم: کفن برایم بیاور؛ ولی او خود بیدرنگ گفت: میخواهم یک احرام از طرف شما انجام دهم. وقتی او این جمله را گفت، از […]
رونق فرازندگی ما ذو حیاتین هستیم. سی سال از عمرمان را، در زمان پیش از پیروزی انقلاب و بیش از سی سال دیگر را، بعد از پیروزی انقلاب سپری کردیم و این از الطاف خداوند نسبت به ماست. در این دو دوره زمانی، در سنینی به سر میبردم که دارای پختگی و کمال بودم. بنابراین، […]
شعرهای “کلیات دیوان نکو” درد سینهای است که از غوغای سهمگین عشقی عالمسوز سنگینی میکند.
حضرت آیت الله محمدرضا نکونام بیش از پنجاه سال است كه به تدريس و تحقیق و تألیف در حوزه علمیه قم و تهران مشغول می باشند. حضرت استاد در مورد دروس خود گفتهاند: « بيش از چهل سال است که در حوزهٔ مقدس قم درس میگویم. روزهای بسیاری بوده که افزون بر درسهایی که […]
Who is Ayatollah Nekounam? Some of Ayatollah Nekounam’s Published Works Grand Ayatollah Mohammad Reza Nekoonam ( (born 1948): is an Iranian Twelver Shi’a Marja. He has studied in seminaries of Qom, Iran under Grand Ayatollah Mohammad Reza Golpaygani, Mohammad Ali Araki, Sheykh Morteza Haere, Mirza Hashem Amoli, Seyyed Ahmad Khansari, Milani, Adib Neyshabori, Allameh Muhammad Husayn Tabatabaei, Allameh Sha’rani and Allameh Elahi Ghomshei. What distinguishes him from other Ayatollahs and A’lims is his endeavor an hard, indefatigable uninterrupted efforts to wash away the […]
خاطرات کوتاه و خواندنی از محبوب حق نداشتن درخواست کمک از غیر خداوند روزی از مدرسهٔ ابتدایی به خانه میآمدم که بچهها یکی را اذیت کرده بودند و پاسبانی آنان را دنبال میکرد اما چون من هم آنجا بودم، آن پاسبان مرا با آنان میدانست و به تعقیب من پرداخت. من فرار کردم و […]
محبوبان، کسانی هستند که خداوند آنان را برگزیده و جدا کرده است؛ از این رو، آنان پیشی گرفتهاند.
درست مثل آدمهای معمولی است و سکوت از دیدهها برای او معمولیتر است.
محبوبان ذاتي، با آن که در «سِرّ لا» و «لا تعین» سیری ازلی و ابدی دارند،
پیش از پیروزی انقلاب و در زمان ستمشاهی در مدرسهٔ فیضیه حجره داشتم.