سال‌ها پیش خواب دیدم قرآن بزرگی با اسلحه‌ای بلند و سفید از جنس نقره داشتم. طول این اسلحه به دو متر می‌رسید. می‌خواستم آن‌ها را در جایی بگذارم تا محفوظ باشد. به یکی از عالمان وارسته گفتم می‌شود این‌ها را به امانت در خانهٔ شما بگذارم. او گفت خانهٔ ما موریانه دارد. من آن‌ها را به حرم حضرت معصومه بردم، خواستم آن‌ها در جایی که قرآن‌ها و مفاتیح‌ها را می‌گذاشتند جاسازی کنم. این کار را کردم، اما دیدم می‌خواهند آن‌جا را تمیز کنند، پشیمان شدم و آن را زیر ضریح در جایی که خالی بود گذاشتم و گفتم این‌جا از هر جایی بهتر است. دو روز بعد، آن عالم وارسته را دیدم. با هم احوال‌پرسی کردیم. با توجه به این‌که در خواب دیده بودم او می‌گوید خانهٔ ما موریانه دارد و تعبیر موریانه، جاسوس و خبرچین است، به او گفتم کسی مواظب شماست، خود را مواظبت کنید. گفت شما از کجا می‌دانید، گفتم دیگر به این کاری نداشته باش، برو او را پیدا کن. چند وقت بعد گفت متأسفانه دامادم، گزارش تمام کارهایم را به این و آن می‌داده است. وی عالمی سیاسی بود. به او گفتم با دامادت مدارا کن و دعوا نکن؛ وگرنه یکی دیگر را جایگزین او می‌کنند که خبر نداری اما این‌گونه می‌توانی آن‌ها را کنترل کنی. داماد او به تنهایی زحمت چند مأمور را می‌کشیده است. تعبیر قرآن‌کریم و اسلحه نیز آگاهی و قدرت است.

مطالب مرتبط