من مدتی روی این میاندیشیدم و آن را دنبال نیز کردم که دانشگاه یا حوزهٔ علمیهای اختصاصی داشته باشم که محتوای درسهای آن بر پایه مبانی و بناهای فکری خودم تدوین شده باشد. من میگفتم من محتوا و فکر یک دانشگاه مستقل را دارم؛ اما در عمل دیدم هزینههای فراوانی میخواهد. من هیچگاه از امکانات دولتی و از بیتالمال استفادهای نکردهام. حتی اگر نهادها و ارگانهای دولتی ما را برای درس یا سخنرانی دعوت میکردند، چیزی نمیگرفتم. روزی ما را به وزارت دفاع دعوت کردند و بیشترین روحانیون مبلغ آن نیز حضور داشتند. من وقتی چهرههای آنها را نگاه کردم، دیدم بسیاری از آنها روزی شاگرد من بودهاند که جذب اینجا شدهاند. بعد از مراسم، یکی از روحانیان با ریش بلند پاکتی آورد و من آن را نگرفتم. امروزه چنین نهادهایی بخش تبلیغات حتی تبلیغات عقیدتی خود را با پول همراه ساختهاند. پول برای آنها به تنهایی واحد کالف است و کار خود را میکند. اما من هیچ اعتقادی به پول ندارم. من دانشگاه را مرکز فکر میدانستم و میگفتم همینکه ما فکر و اندیشهٔ آن را داریم، کافی است، اما در فضای فعلی دیگر فعل لازمی وجود ندارد و همه چیز متعدی و هزینهبر شده است. چیرگی پولمحورها فضا را چنان به پول آلوده است که یکی میگفت امروزه اگر پیغمبری ظهور کند، معجزهاش باید از سنخ پول باشد. در فضای پولمحوری، پول هر عیبی را میپوشاند، و بیپولی مثل پاشنه پای فقیران، آدمی را چاک چاک میکند و هر لایهای چاکی دیگر را باز میکند. آن زمان که روغن را کوپنی میدادند، فرد عیالواری را دیدم که با کوپن یک روغن نباتی پنجکیلویی گرفته بود. برای آن سر به این پنج کیلویی گذاشت و سبحان ربی الاعلی و بحمده گفت. وقتی یک روغن پنجکیلویی اینقدر اثر دارد، پولهای میلیونی اللّهاکبر. درخت گردوان با این بزرگی، درخت هندوان اللّهاکبر. وی اهل یکی از شهرستانها بود و همان زمان، مردم آنجا را تشویق میکردند تا درخواستی بنویسند تا امامجمعه برای آنجا فرستاده شود. او میگفت مردم ما امامجمعه لازم ندارند، کمی پول نیاز دارند. همان پولی را که میخواهید هزینهٔ امام جمعه کنید، برای مردم اینجا بفرستید، دینداری و اخلاق بهتر جواب میدهد. اینگونه است که طرح دانشگاه ما نیز به جایی نرسید.
بیستم دیماه، سالروز میلاد بابرکت ولی محبوبی حقتعالی،حضرت آیت الله العظمی محمدرضا نکونام (مدظله العالی) گرامي باد…. خاطرات حوزوی آیت الله محمد رضا نکونام خاطرات سیاسی آیت الله محمدرضا نکونام خاطرات کودکی و نوجوانی آیت الله محمدرضا نکونام خاطرات معنوی و عرفانی آیت الله محمدرضا نکونام خاطرات و زندگینامه (كتابها) خاطرات و زندگینامه (مقالات) عكس […]
عبادت مادر
ستارهای بینشان مادرم نود و پنج سال سن داشت که از دنیا رفت. گاهی دلتنگش میشوم و زندگی او را مرور میکنم. او باعزت زندگی کرد. وقتی از دنیا رفت، هفتادوهشتهزار تومان پول از او بهجا ماند. گاهی شخصی میلیاردها تومان پول در اختیار دارد یا مدتی شوکت اجتماعی دارد، اما وقتی از دنیا میرود، […]
غزلِ عشق و معرفتِ محبوبی
«محبوبان» عنوان گروهی از اهل معرفت است که سیر آنان به صورت عنایی، موهوبی و دهشی از ناحیه حقتعالی است. در برابر آنان، گروه عمده سالکان راه حق و سائران الهی هستند که «محبان» نام دارند. محبان با تلاش، کوشش و ریاضت، راه وصول به جناب حق را طی میکنند و سیر آنان از پایین […]
نمایهٔ آثار حضرت آیتالله العظمی نکونام(مد ظله العالی)
نمایهٔ آثار حضرت آیتالله العظمی نکونام(مد ظله العالی) ـ آتش دلربا ـ آتش قهر ـ آتش ولا ـ آدینهٔ الست ـ آزاداندیشی حوزویان و استبداد طاغوتیان ـ آزادی در بند ـ آسودکردار صفا ـ آسودگار شوخ ـ آسیبهای اجتماعی ـ آشیان پاکی ـ آفتابه ـ آفرینش انسان و ماتریالیسم ـ آموزش مقامات موسیقی ایرانی […]
وصال یار
بزد عشقت به جان آتش، به دل بس شور برپا شد مَلَک از این هوای دل، شده خود نوحهخوان امشب