در جامعهای که محرومیتها و ظواهر کاذب بر آن حاکم است و حسرتها سر به فلک کشیده و کاستیها دمار از روزگار همگان در آورده، دیگر جایی برای اجرای احکام و حدود الهی باقی نمیماند. در چنین جامعهای چه بسا کسی که حد میزند، خود گرفتار حدودی باشد که مگو و مپرس!….
سلامت، نیازمند مهرورزی و خشونتگریزی است. روحیهٔ خشونتورزی را باید از زمان کودکی مهار کرد تا فرزند در بزرگسالی با همه مهربان شود…..
اسیدپاشی یکی از نمادها و مظاهر وجود خشونت در جامعه است. از سوی دیگر، این مطلب روانشناسی اجتماعی درست است که امر به معروف و نهی از منکر در جامعهٔ مهربان و مرحمتی و در بستر ولایت عمومی آن قابل اجرایی شدن است؛ وگرنه در جامعهای که به خشونت مبتلاست و از طرح ولایت عمومی […]
ترک بودن افتخاری است؛ چرا که غیرت، جوانمردی، شهامت و آقایی از نخستین صفات ترکهاست. در زمان ستمشاهی برای ایجاد تفرقه و اختلاف میان اقوام چیزهایی میساختند که نقل آن اگر بیحرمتی به قوم یا گروهی باشد جایز نیست. ما به هر جای ایران از شمال تا به جنوب و از شرق تا به غرب […]
کاشان عقربپرور است. خاکی که عقرب پرورش میدهد کمتر خاصیتی برای پرورش انسانهای بزرگ به صورت غالبی دارد و اگر کسی از این شهر رشد کرده باشد، همت و تلاشی مضاعف داشته است.
در جوامع عقبمانده اگر نابغهاى به دنيا آيد و نبوغ خود را نشان دهد، زندگى سختى خواهد داشت و خود را با دست خويش به هلاكت انداخته است و دولتها و قدرتها و رقيبانى از علم كه در برابر او چون پر كاهى هستند او را همواره محدود خواهند نمود. نوابغ اگر در چنين جوامعى […]
جامعه شناسی می گوید وقتی ممنوعیت ها فراوان شود، افراد جامعه می گریزند.
در طول عمر کوتاه خود، حوادث مختلفی دیدهام و در میان مردم گوناگونی بودهام، از بدترین مردم تا خوبترین آنها، از مذهبی تا غیرمذهبی و از عالم و جاهل تا غنی و فقیر.
دانش جامعهشناسی در پیشینهٔ خود دارای دو بخش جامعه شناسی کهن و باستان و جامعهشناسی نوین است که میان آن دو، فترتی طولانی بوده است.
جامعه، واقعیتی است زنده که حاصل زندگی مشاعی افراد انسانی است که با یکدیگر همسنخ بوده و دارای نیازها، منافع و مصالح مشترک میباشند و هدف آنان حصول اقتدارِ تأمین حقوق یکدیگر و برآورده ساختن نیازها برای بقای بهتر است. واژهشناسی جامعه در معنای واژهٔ «جامعه» باید دقت داشت که هر واژه فقط میتواند […]
هرچه نیازهای انسان بیشتر باشد، جامعه شکل پیچیدهتری به خود میگیرد و پایدارتر میشود.
جامعه ، یک واحد مشاعی میان تمامی افراد است و هیچ گاه یک فرد بر دیگران اصالت و برتری نمییابد. فرد در سیستم اجتماعی یک جامعه است، ولی جامعه هیچگاه به معنای یک فرد نیست.
ارتباط با آن که در تمامی پدیدههای هستی به صورت مشاعی وجود دارد، ولی ارتباطی که در جامعه است، بر پایهٔ خلق مردمی و اختیار انسانی و تعهد جمعی آنان شکل گرفته و بسیار قویتر از ارتباطی است که در میان پدیدههای غیر بشری است. موضوع جامعه، ارتباط اختیاری انسانهاست. این ارتباط یا برآمده از […]
دنیای استعمار همیشه از دانشهای قابل کنترلی که برای آنان نفع مادی داشته است حمایت میکند و آن را ترویج میدهد؛ ولی علوم معنوی و غیبی را گذشته از آنکه نسبت به آن بی تفاوت نیست، تخریب هم مینماید و در نابودی آن از هیچ کوششی دریغ نمیورزد. اقتدار علوم غیبی و معنوی به افراد […]
رویش نفاق در جامعهٔ بسته در جامعهٔ ایران سختگیریهای بسیاری از ناحیهٔ برخی از متعصبان مذهبی اعمال میشود که با احکام بیپیرایهٔ شرع سازگاری ندارد. گاه گفته میشود طلاب بسیاری به طور پنهانی درس موسیقی میخوانند و این حکایت از بسته بودن جامعهٔ حوزوی دارد. چرا باید آنقدر سخت گرفت و حلال خدا و امر […]