بردباری و مهربانی مردم شهر شیراز

بردباری و مهربانی مردم شهر شیراز

شهر شیراز همواره به عرفان شناخته شده و خاک آن، عارف‌پرور است….

این شهر خانقاه‌های فراوانی دارد. اما سالکان غیر خانقاهی آن گاه می‌شود که از مرشدهای رسمی خانقاه در عرفان چیره‌تر و باسوادتر هستند. پیر مهم‌ترین خانقاه‌ها آن‌جا روزی پیام داده بود می‌خواهد بیاید قم و مرا ببیند؛ اما شیراز سالکان غیرخانقاهی دارد که از چنین کسانی قوی‌ترند.

شیراز شهر سرسبزی است و قطب کشاورزی ایران در برخی از محصولات می‌باشد. مردمان این شهر نیز همانند خاک آن سرسبزند و مغز آنان خشک و بی‌روح نمی‌باشد. شهری که سرسبزی و تعادل رطوبت داشته باشد، قدرت تحمل و بردباری و گذشت مردم آن بالا می‌رود؛ برخلاف شهرهای خشک که خشکی طبیعت آن، مغز را نیز خشک و فرد را بدون تحمل و تهاجمی می‌سازد. سرسبزی و اعتدال رطوبت شیراز در روح مردم آن رفته و آنان را نجیب و مهربان ساخته است. خشکی و جمود در آن‌ها نیست و بیش‌تر آنان نرم و سازگار می‌باشند. مردم این شهر «سلام» هستند. سلام از نام‌های خداوند است که ما آن را در درس اسماءالحسنی به تفصیل توضیح داده‌ایم. دنیای سالم، سعادت آخرت را در پی دارد. سلامتی نیز در همین مهربانی و نرم سخن‌گفتن و در دوست‌داشتن و دوری از کدورت و کینه و ناراحتی‌هایی است که هرچه بیش‌تر بماند، مثل قارچ می‌شود. محتوا و حقیقت سلوک و عرفان نیز همین است. این‌که با کسانی که رزق شما می‌شوند و دور هم می‌نشینید، عشق و علاقه داشته باشید. آدمیزاد با هم زندگی می‌کند و گاهی اخلاق و میل‌ها و نیز اندیشه‌ها متفاوت می‌شود. آدمی بدون احساس و میل و بدون اندیشه نیست. اگر کسی از این اختلاف‌ها ناراحت شود، کاستی دارد. صفا به این است که به تمامی استعدادها گرامی داشته شود و هر کسی بر طبیعت خود باشد. کمال یعنی همین که آدمی نه کسی را ناراحت کند، نه از کسی ناراحت شود. عرفان نیز که شیراز به آن شهره است، همین است و این شهرت بی‌راه نیست و به تناسب است.

مطالب مرتبط