سخت‌ترین ریاضت سالک

سخت‌ترین ریاضت محب

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد نخست)

۱۰۸ ـ ریاضت برای نرم‌نمودن نفس است و نفسی که ستبری داشته باشد، نمی‌تواند خود را به وادی سلوک و اهل معرفت برساند و چنان‌چه با همان سختی و صعوبت به میدان سلوک گام نهد تعادل خود را از دست می‌دهد و کنترل و مهار نفس از دست خارج می‌شود و جز بر قساوت و شقاوت آن افزوده نمی‌شود. ریاضت به طور کلی نباید سیستم فکری و مزاجی سالک را مختل نماید و بر نفس فشاری مضاعف و بیش از تحمل آن وارد آورد. ریاضت نباید زندگی سالک را با اختلال مواجه سازد. البته فصل مقوّم ریاضت، سختی آن است. ریاضت، تمرینی است که نفس را در تنگنا قرار می‌دهد و آن را تحت فشار می‌گزارد، ولی میزان فشار باید اندازه باشد و فرد را مفلوک نسازد و دل او را از انواع عقده‌ها و حسرت‌ها پر ننماید و نشاط، صفا و تازگی را از او نگیرد.

سالک باید در ریاضت، اراده داشته باشد و به خویش فشار آورد و خستگی را خسته سازد و خوشامد خود را ناخوش دارد نه آن که تا کاری خوشامد وی نبود آن را رها سازد و تا گرسنه شد بی‌درنگ سراغ خوراکی رود و تا خواب بر وی غلبه نمود تسلیم آن شود که اگر سالکی چنین باشد، نفسی لوس دارد که در پی هوس است. سالک با ریاضت رشد می‌یابد و زنده می‌شود نه آن که او را افسرده و پژمرده نماید.

در مقام ریاضت است که باید خود را چنان تربیت نمود که عصبانیت و خشم را در کنترل گرفت و تا اشارهٔ خداوند با او نباشد، وی به خود حرکتی ندهد و در صورتی که اشاره را نیز احساس نمود، دریغ و تردیدی در انجام آن بر خود روا ندارد.

این بسیار حایز اهمیت است که سالک با مدار «قانون» و «حق و باطل» زندگی نکند؛ چرا که این قوانین برای مردم عادی است و او باید همواره «گذشت مهربانانه» و «ایثار عاشقانه» داشته باشد. سالک در اجحاف‌هایی که به او می‌شود باید دست خداوند را نیز ببیند و به کسی که به او تعدی کرده است دل‌بستگی پیدا کند. سخت‌ترین ریاضتی که یک محب می‌تواند داشته باشد همین است.

معرفت و سلوک همان آدم شدن و بشر گشتن است. بشری مثل مردم که همان رنگ و رو را دارد و چهره‌ای متمایز از دیگر مردم ندارد، اما یک ازل و ابد را در پشت این چهره و در باطن خود دارد.

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد نخست)

مطالب مرتبط