باورهای عرفانی و دیده‌های سالک

منبع: علوم و نظرگاه های شاخص

۸۰ ـ کتمان شدید از ویژگی‌های بارز اولیای محبوبی می‌باشد. در سلوک و معرفت نیز باید از همان ابتدا تمرین «کتمان» داشت و «مخفی‌کاری» در امور معنوی و روحانی را برای خود اصل دانست و از آن‌چه در مسیر سلوک نصیب آدمی می‌شود اعم از سختی‌ها، مشکلات، مصایب یا معارف و نفخه‌های ربانی، چیزی به کسی نگفت به گونه‌ای که حتی وقتی با خانوادهٔ خود می‌نشیند گویی بویی از عرفان و معرفت نبرده است. سالک باید به گونه‌ای راه بپیماید و عمل نماید که هیچ کسی متوجه نشود وی سالک است. یکی از مگوهای کتمان این است که نباید کسی را نسبت به خود به اطمینان رساند و نباید هیچ کس را به صورت کامل از خود نفی نمود، بلکه همواره دیگران را نسبت به خود در شک نگه داشت.

۸۱ ـ عمل، نتیجهٔ معرفت و ظهور آن است و عمل و معرفت به صورت اشتباکی بر هم مؤثر می‌باشند. ارزش عمل به میزان معرفت است.

۸۲ ـ در عرفان، ارزش هر فردی به استاد وی شناخته می‌شود. اصل «استادمحوری» از ارکان سلوک، بلکه مهم‌ترین و محوری‌ترین رکن آن می‌باشد. باورهای عرفانی و دیده‌های سالک به قدرت استاد ارتباط مستقیم دارد؛ برای همین است که مرتبت و جایگاه فرد، از استاد وی دانسته می‌شود. در سلوک، کسی می‌تواند اهل غیب شود که برای آن عوالم روشن باشد از چه کسی دستور گرفته و چه کسی او را پذیرفته است.

۸۳ ـ سالک در مسیر معنوی خود در صورتی می‌تواند با پیری کارآزموده همراه شود که به وی عشق داشته باشد. عشق و ارادت به استاد سبب می‌شود به او شک ننماید و با او به مشارطه نیفتد و شرطی برای همگامی با او ننهد و با صدق کامل با وی همراه و همدل شود.

۸۴ ـ تحقق معرفت قلبی نیازمند اعتماد و جزم به استاد می‌باشد. اعتماد و جزم عامل قوت سیر و قدرت انسان می‌شود. البته باید نسبت به حقانیت استاد و صحت طریق او اهتمام داشت، اما کسی که استادی نیابد که بتواند به وی اعتماد کند و به او جزم داشته باشد، به معرفت نمی‌رسد. البته در ابتدا نمی‌شود به استاد و درستی طریق او اعتماد نمود و عاقبت خود را در مخاطره قرار داد و همین امر او را متزلزل می‌کند و جزم و اعتماد را از او می‌گیرد و همین امر، بزرگ‌ترین مانع موفقیت است. بعد از حصول جزم و اعتقاد کامل به مربی، نباید شک و شبهه‌ای داشت و شک و شرطی پیش کشید.

۸۵ ـ صبر و بردباری و داشتن تحمل به‌ویژه در مبادی بسیار حایز اهمیت است. سالک باید به مبادی سلوک اهتمام داشته باشد و از هیچ یک از اصولی که جزو مبادی است، به‌خصوص صبوری در همراهی با استاد، سطحی نگذرد و آن را بی‌اهمیت نگیرد و در انجام آن بی‌حوصله نگردد؛ چرا که بدون تحقق کاملِ اصول مبنایی که حکم ریشه را دارد، اصول بنایی که حکم میوه را دارد پاسخ‌گو نیست.

۸۶ ـ از راه‌های معرفت، مکاشفه است. مکاشفهٔ عرفانی نوعی رؤیت باطن و غیب بدون ابزار عادی و بدون واسطهٔ حس، علم، فراست و نبوغ می‌باشد. متعلق کشف می‌تواند حوادث یا حقایق باشد. اشتغال به رؤیت حوادث نوعی استدارج و رهزن معرفت و نوعی رهبانیت و انعزال و کناره‌گیری از اشراف بر حقایق معنوی، تجردی و ثابت است. کشفی که متعلق آن حقایق باشد، فرد را محقق و واصل می‌گرداند. اگر وی وابسته به هیچ حقیقتی نگردد، مقام جمعی می‌یابد.

منبع: علوم و نظرگاه های شاخص

مطالب مرتبط