منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد نخست)
قاعدهٔ امکان اشرف
قاعدهٔ امکان اشرف، یعنی ظهور نازل متوقف بر ظهور بالاست و بدون عالی پدید نمیآید که عقول دهگانهٔ طولی مطرح در فلسفه مشّا بر آن مبتنی میباشد، به ماهیت وابسته است و بدون آن، تعدد و اشرف و اخس تصور ندارد؛ زیرا ماهیت مثار کثرت میباشد. ما گفتیم وجود، یک حقیقت شخصی عینی است که مرتبه و تشکیک ندارد و این تعینات و ظهورات وجود میباشد که مرتبه و کثرت دارد.
ظهورِ ذات وجود واحد و تمام کمال به ضرورت، واحد و تمامِ کمال میباشد و به همین دلیل تا ظهور اشرف ممکن است نوبت به ظهور اخس نمیرسد و تعین احدی را رقم میزند و ظهور طولی و مراتب را میسازد. وحدت تعین به وحدت وجود مُعَین است نه به متعین که وجود نیست. وجود یک حقیقت است که مرتبه، ترتّب و ترتیب دارد و ابتدا اشرف تعین پیدا میکند، سپس نوبت به اخسّ میرسد. این شرافت نیز حقیقی و ذاتی است، نه عرضی که تشکیک عامی ایجاد میکند. تحقق ظهور اشرف و اخسّ، از باب وجود و ظهور است، نه بر اساس قاعدهٔ امکان اشرف و اخس که مبتنی بر ماهیت و تعدد و کثرت وجود میباشد. امکان اشرف و احسن با عدم احسن و عدم اشرف و عدم فعلیت برابر است. ظهور یکپارچه در حال شدن و فعلیت اشرف و احسن از باب وحدت وجود میباشد.
بر اساس قاعدهٔ اشرف، ظهور در سیر نزولی خود دارای تنزل میباشد و هرچه تعین بر روی تعین بیاید، حدود آن بیشتر میشود و مراتب پایینتر به نزول و محدودیت و کاستی کشیده میشود و هیأت پیدا میکند؛ هرچند صف نعال و هیولا یا قوه نمییابد و این ظاهر ظهور است که محدود میشود.
قاعدهٔ الواحد
قاعدهٔ «الواحد لا یصدر منه إلاّ الواحد» از مبانی توجیه پیدایش کثرت از واحد، آن هم با پیشفرضهای ماهیتی و با دادههای اشتباه و روند انحرافی فلسفهٔ مشّایی است که نظام صدوری را مبنای فلسفی خود قرار داده است. ما نظام ظهور را به جای صدور قایل هستیم و «الواحدی» نیز در کار نمیباشد. چنین قاعدهای جایی در فلسفهٔ ما ندارد. وجود در ذات خود و از ذات خود که تمامی صفات کمال را دارد با تمامی شؤون بدون حیث و جهت و سو و به گونهٔ انفجار نور با کمال مسانخت میان وجود و ظهور، هستی را پدیدار مینماید. البته از ناحیهٔ ظهور، قرب از مسیر سالم و درست آن میباشد و مراتب و تعینات را میسازد.
منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد نخست)