فلسفهٔ وجود و ظهور

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد نخست)

فلسفهٔ وجود و ظهور، اصالت ماهیت یا فرعیت آن را نمی‌پذیرد و نسبت دادن صفات و احکام به ماهیت را باطل می‌داند و بسیاری از آن را برای نظام وجود و ظهور قرار می‌دهد. بنابراین تعریف درست و حقیقی نمی‌تواند با ماهیت و برای ماهیت باشد، بلکه برای وجود و با وجود است.

ما تعریف مفهومی را از نظام آموزشی حذف نمی‌کنیم، اما با توجه به سیر و روند تکامل شناخت، تعریف را نباید منحصر به مفاهیم خمس دانست، بلکه تعریف حقیقی به مصداق و به وجود و به گونهٔ ایصالی می‌باشد، نه فقط اِرایی مفهومی. بنابراین افزون بر تعریف مفهومی در مقام آموزش، تعریف وجودی یا ظهوری و تعریف مصداق به مصداق و تعریف ایصالی نیز باید در سطح بعدی، جایگزین تعریف مفهومی و آلوده شود تا پازل مسألهٔ شناخت تکمیل گردد.

در منطق قدیم، بحث‌های فلسفی مربوط به شناخت مبتنی بر دستگاه‌هایی است که برای ماهیت یا اصالت قایل است یا نقش فرعی و در هر دو حال، آن‌ها راه را اشتباه رفته‌اند؛ زیرا وجود و هستی حقیقت دارد، نه اصالت و جایی برای ماهیت نمی‌گذارد. وجود دارای ظهور و تعین است. ظهور جلا و شفافیت پیدا می‌کند و ارتقا می‌یابد. وجود در ظهور، لحظه به لحظه، بازتر و شکفته‌تر می‌شود و ارتقای آن را محقق می‌سازد. ظهور آن به آن در حال انفجار و انبساط می‌باشد و لحظه به لحظه بازتر و بزرگ‌تر می‌شود و این بزرگی نیز به ریزش و فنا می‌باشد. نفس نیز در برابر برای شناخت هستی و پدیده‌های آن تا از خود نریزد، به تعریف پدیده‌های در حال سیلان و جریان و حرکت نمی‌رسد و علِم نمی‌یابد؛ این ریزش به معنای از دست دادن و تجافی نمی‌باشد، بلکه ظهور در هر ریزشی خود را می‌یابد که بزرگ‌تر از پیش است و استنباطی قوی‌تر و اجتهادی توانمندتر را آن هم در قالب قضیه‌های شخصی و بی‌نهایت رونده تجربه می‌کند و نهایت، چیزی جز «حیرت» و «هیمان» نمی‌یابد. نفس تمامی این بازشدن‌ها و تعین‌ها را در خود و از خود و به خود می‌یابد؛ بدون آن‌که نیاز به جهت فعالیت بیرون از خود داشته باشد. بر این پایه، خودیابی کلید همه‌چیزیابی است. نفس اگر رسوبات نداشته باشد، همه چیز را در خود منطوی می‌بیند؛ بدون آن‌که میان کودک و بزرگ و حتی انسان و حیوان تفاوتی باشد. علم منحصر به انسان نیست و دیگر پدیده‌ها به ویژه حیوانات، دارای شعورهای مرموزی می‌باشند؛ به‌گونه‌ای که برخی از آگاهی‌های آن‌ها از انسان‌های معمولی به مراتب بیش‌تر است. خود حیوانات نیز در میزان درک متفاوت می‌باشند؛ اما ارتقای علمی آن‌ها محدود است. نفس چون همه چیز را از درون خود دارد، حتی کودک آدمی نیز دریایی بی‌کران از قضیه‌های علمی و انتخاب‌های تحسین‌برانگیز روانی دارد.

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد نخست)

مطالب مرتبط