عشق، شروع حیات

عشق؛ شروع حیات

حیات و زندگی پدیده‌ها

طبیعت و ناسوت دارای زندگی و حیات است. حیات در تمامی پدیده‌های ناسوتی سریان دارد. چیستی حیات، هنوز که هنوز است ناشناخته می‌باشد. در اسمای پروردگار این «حی» است که بعد از «سلام» پیش از تمامی اسما قرار دارد و ام و امام آن‌ها شناخته می‌شود. هر چیزی که وجود یا نمود دارد، دارای حیات است و حیات، ظهور وجود و پدیده‌های هستی است، بلکه حیات همان وجود است. حیات یک پدیده همان جهت ربّی و نحوهٔ ظهور اوست. بر این اساس، چگونگی حیات که هنوز برای علم تجربی ناشناخته مانده است، بدون توجه به جهت ربی پدیده‌ها و بدون حق‌تعالی معنا نمی‌یابد.

حیات با اصطلاح وجود در فلسفه برابر است و بر ذات حق‌تعالی اطلاق می‌شود و اسم است نه صفت. هیچ اسمی از اسمای حسنای الهی جز «سلام» بر اسم «حی» پیشی ندارد. سلامت حق‌تعالی بر حیات او تقدم دارد و در تمامی پدیده‌ها نیز چنین است و تنها انسان به سبب آزادی و اختیاری که دارد می‌تواند سلامت حیات اعطایی خود را آسیب رساند. غیر از نام مبارک «سلام» تمامی اسمای دیگر متأخر از اسم مبارک «حی» است. حیات می‌تواند سالم یا ناقص باشد و اسم «حی» برای آن که بیانگر حیات سالم حق‌تعالی باشد، بعد از «سلام» ظهور می‌یابد و مترتب بر آن است.

عشق؛ شروع حیات

حیات خداوند ذاتی است و حیات پدیده‌ها با صفت شاخص «عشق» می‌آید. خداوند زیبایی است که غنای مطلق دارد. او چون عشق و غنا دارد، خویش را مستور نمی‌گذارد. او می‌آفریند، چون زیباست و می‌خواهد قدرت زیباآفریدن خود را به تماشا نشیند. او نه خوشامد خودنمایی دارد نه می‌خواهد جود داشته باشد و ببخشد. او کامل و غنی است و می‌آفریند چون عشق دارد و همانند چشمه‌ای جوشان که آب می‌دهد، جوشش و جنبش برای آفریدن دارد و به عشق خود به پدیده‌ها زندگی می‌دهد. شروع زندگی با عشق است و زندگی‌ها آفریدهٔ زیبایی زیباآفرین است که زندگی را زیبایی می‌دهد. زندگی، عشق پروردگار است. آفرینش نتیجهٔ یک عشق است: عشق خدا به خود. عشق، غنای تام و حفظ داشته‌هاست. عشق خدا، اظهار و ظهور همهٔ خیرها و خوبی‌هاست. او در ذات خود عاشق است و به صورت ذاتی می‌آفریند و زندگی می‌دهد. زندگی، عشق حق‌تعالی است. آفریده‌ها ظهور و اظهار حقیقتی زیبا و عاشق است که کامل و تمام است و هیچ‌گونه نیازمندی و وابستگی ندارد. عشق حفظ داشته‌هاست و این شوق است که پی‌جوی نداشته‌هاست. اساس ربوبیت الهی ظهور و اظهار عشق است و فاعلیت و کنشگری وی نیز به عشق است. زندگی را باید با عشق معنا کرد.

منبع: دانش زندگی

مطالب مرتبط