منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد نخست)
اجر: مزدی است که به هر کنشگرِ تلاشورزی، متناسب با کوشش وی داده میشود؛ خواه انسان باشد یا حیوان. در اجر، قصد قربت و ایمان شرط نیست و بُرد گسترده و تداومی ندارد و همانند پول خرد میماند که هرچه جمع گردد، برایندی مؤثر برای آن نیست؛ از این رو حتی به چارپایان و بهایم نیز داده میشود و مربوط به اهل دنیاست.
در فارسی، «مزدور» به معنای دریافتکنندهٔ اجر عمل خلاف و غیر شریف است؛ اما «مزدگیر» به معنای دریافتکنندهٔ اجر تلاش پایین و کارورزی معمولی اما شرافتمندانه است.
«اجر» قرب معنایی با ثواب و صواب دارد. صواب به معنای صحت است که «درستی» لازم آن است و ثواب به معنای کامل و کمالِ اجر است که این ماده نیز درستی را لازم خود دارد و برای کامل شدن، قرب و سلامت و سعادت و تمامیت در آن میآید و مربوط به آخرت است.
«ثواب»، پاداش کاری است که به قصد قربت انجام شده است و روح عبادت و نیز ثوب دارد؛ یعنی دارای پوششِ سِعِی و گسترده و قابل بازگشت است و همانند سکه یا شمش طلاست که یک مورد آن میتواند نتیجهای بزرگ داشته باشد. بر این اساس، زنی که لباس شوهرش را به قصد قربت و برای خدا میشوید، از شوهری که میلیونها تومان را به انگیزهٔ انسانی به نیازمندان میبخشد، عمل بزرگتری انجام داده است.
ثوب: رجوع و بازگشتی امن و پناهبخش و پوششی مُنتج و فایدهبخش و کامل است. ثواب به اعتبار بازگشت کاملِ عمل به صاحب آن است؛ بهگونهای که نتیجهٔ عمل بهطور تمام به او باز میگردد.
امل: آرزویی دیررس که وصول به آن بعید و حصول آن ممکن است به سبب نادرستی و باطلبودن آن، در دسترس نباشد؛ خیال دراز که البته میتواند سالم هم باشد. برخلاف تمنّی که آرزوی در دسترس اما آلوده به حظوظ نفسانی غیرسالم و مسیر نامناسب و غیرحق میباشد؛ زیرا چنین کسی دستکم رضایت و تسلیم ندارد.
امل با طمع قرب معنایی دارد. طمع، موضوعی دیررس ندارد، بلکه موضوع آن در مباشرت با فرد طمعورز میباشد. خواه موضوع و متعلق طمع، خوب باشد یا بد، به هر روی ناشایست است.
رجا نیز قرب معنایی با امل دارد. رجا، امیدواری به امری قابل تحقق و حصول است و البته احتمال انجامنگرفتن آن نیز میرود. رجا امید به امری فقدانی است که گمان و احتمال تحقق آن میرود و رغبت امیدداشتن و دلبستن به امری وجدانی است؛ یعنی دل به استمرار چیزی میبندد که در اختیار دارد، و دارای توقع دوام آن میباشد. اصل معنای «رغب» اگر با «فی» آمده باشد، معنای اقبال به آن میدهد؛ ولی چنانچه با «عن» بیاید، معنای رویگرداندن و اعراض به آن میدهد و چنین نیست که خود ماده دارای دو معنا باشد. بنابراین رغبت، میل، طمع، رجا، تمنی و امل، ترتیب توقع تحقق موضوع آنها میباشد. بعد از این امور، وُدّ، محبت و عشق میباشد.
امّ: مادر و ریشهٔ محکم طبیعی است که خود را همانگونه که هست و بر اقتضایی که داشته است، مینمایاند و البته رشد آن متوقف بر حرکت بر اساس این طبیعت ریشهای و بنیادین میباشد. به مادر «اُم» میگویند، چون اوست که فرزند را تربیت میکند و شخصیت او را میسازد و فرزند با او محکم میشود. امت نیز ریشهٔ محکم مردمی دارای یک اعتقاد و باور سختانه و استوار است.
…
منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد نخست)