منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد نخست)
هر لفظ بر معنایی دلالت دارد. بعد از یافت معنای واژه با علایم شناخت معنای حقیقی و موضوعله، برای آنکه دلالت لفظ بر معنا هرچه دقیقتر به دست آید، باید نوع دلالت آن را نیز شناخت.
دلالت یا مستقیم و تطابقی و کلی و سِعی است، یا غیر مستقیم و عرضی. دلالت غیرمستقیم، یا معنایی داخلی و تضمنی است، یا معنایی خارجی و التزامی با انواعی که دارد. کسی که نوع دلالت لفظ بر معنا را نمیشناسد، به عامیانهگری و اهمال مبتلا میشود. بنابراین آشنایی با زبان قرآنکریم، نیازمند شناخت انواع دلالت ـ بهویژه دلالت التزامی الفاظ ـ میباشد که بررسی آن، نیازمند عقلورزی و فلسفه است که بحثهای تفصیلی آن در دانشهایی مانند اصولفقه و منطق آمده است.
قرآنکریم بدون شناخت دلالتهای لفظی، قابل استفاده و قرب و انس نیست. باید توجه داشت که شناخت نوع دلالت لفظ، کاری عقلانی و در حیطهٔ بخش امور اعتباری فلسفه میباشد، نه در حوزهٔ لغتپژوهی رایج که تنها ناظر به بیان اصل معنای لفظ ـ آن هم بیشتر در دامنهٔ استعمال ـ است و به نوع رابطه و دلالت لفظ بر معنا نمیپردازد و کلمهپژوهی ندارد.
برای آنکه سیر اشتقاقِ بررسی یک واژه و معنای آن هدفمند باشد، افزون بر بررسیهای صرفی و نحوی لفظ، باید آن را آواشناسی نمود و واجشناسی آن را به دست آورد و در این زمینه، از زبان موسیقایی و سیلابها(۱) ـ که ریتم و آهنگ کلام را تولید میکنند ـ مدد گرفت سپس نوع دلالت لفظ بر معنا از حیث تطابقی، تضمنی یا التزامی آن را به دقت فلسفی و با ظرافت و نازکاندیشی بررسید تا مسیر برای ورود به تفسیر و تأویل قرآنکریم و محتوای پربار آن هموار شود. این نخستین گام برای فاصلهگرفتن از قشریگری و ظاهرگرایی است.
باید توجه داشت که همانطور که امروزه صنعت به کمک دانشهایی چون علوم پزشکی آمده است و ابزار لازم برای تحقیق و آگاهی از معیارهای اندازهگیری سلامت را در اختیار این دانش گذاشته است، در بررسیهای لغوی و زبانشناسی نیز باید از ابزار صنعتی استفاده کرد و شکل سنتی لغتپژوهی و زبانشناسی را کنار گذاشت. صنعت در پیشرفت دانشی مانند لغت و زبانشناسی ـ بهخصوص در آواشناسی آن ـ بهطور کلی مؤثر است؛ همانطور که گذشتگان سرشت این علم را صنعت میدانستند، اما در دانشی مانند فقه که مرتبط به ملکهٔ قدسی است، صنعت فقط در شناخت موضوعات دخالت دارد، نه در اصل و شاکلهٔ این دانش. فقه، در حوزهٔ شناخت احکام دانشی املایی و در ملاکیابی، انشایی و داخل در ادراکات انسانی و استخراجات نفسانی و باطنی نامحدود و متنوع است. بحثهای مرتبط با زبانشناسی، از زمرهٔ امور انشایی و تصدیقی است، نه املایی، اِخباری، گزارشی، آموزشی، حفظی و تصوری، که امری مقدمی، آلی و از مبادی ورود به علم و محدود و بدون تنوع است. متأسفانه بسیار پیش میآید که کسی تصوری را به جای تصدیق میانگارد؛ همانگونه که بسیاری از تصدیقات به دلیل بیتوجهی به نوع دلالت لفظ بر معنا، درگیر نقص و کاستی بوده است.
در صنعت آفرینش زبان، شناخت انواع دلالت، از اصول بنیادین فکر و فرهنگ جامعه و معیار ارزشگذاری آگاهی و دقت محافل علمی میباشد. زبان قرآنکریم زبان انشا و دلالت متن و ملاک ممیزی افراد از یکدیگر و برتری آنها بر هم است. برخلاف زبان املا، درگیر سند و حافظه و روایت و سیری ارضی میباشد که برای هیچکس بر دیگری برتری نهاد عمقی و فضیلت در رتبه نمیآورد.
- هجاها = بخشهای متشکل از واکهها و مصوتها و نیز همخوانها و صامتها.
منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد نخست)