بهار قرآنکریم
پیشگفتار / ۱۳
هستییابی و یافتن خویش در قرآنکریم··· ۱۱
تحریفناپذیری قرآنکریم··· ۱۵
۱ ـ سورهٔ شمس / ۱۹
نظام خورشیدی ۱۹
تحلیل سوره··· ۲۲
پیام سورهٔ شمس··· ۲۷
آثار وضعی فراز نخست··· ۳۲
فراز دوم: نمونهٔ شقاوت··· ۳۲
سورهٔ ولایت امیرمؤمنان··· ۳۶
۲ ـ سورهٔ کوثر / ۴۱
دختر آفتاب علیهاالسلام ··· ۴۱
تحلیل سوره··· ۴۳
خیر بیپایان··· ۴۴
کفارهٔ نماز و قربانی ۴۷
بدخواه ابتر··· ۴۸
۳ ـ سورهٔ مسد / ۵۱
لهب بدخواهان ولایت··· ۵۱
تحلیل سوره··· ۵۳
نفرین بر ابولهبها··· ۵۵
لهب ابولهب··· ۵۹
عذاب امجمیل اموی ۶۰
شدت عذاب امجمیل··· ۶۴
۴ ـ سورهٔ قدر / ۶۷
جلال ناسوتی خداوند··· ۶۷
تحلیل سوره··· ۶۹
نزول احدیت··· ۷۰
عظمت شب··· ۷۲
شب قدر؛ برتر از هزارماه··· ۷۵
تفاوت روح با فرشتگان··· ۸۲
شب سلام··· ۸۴
برخی اعمال شب قدر··· ۸۴
۵ ـ سورهٔ نصر / ۸۷
گرویدن تودهها··· ۸۷
تحلیل سوره··· ۸۹
فتح مکه··· ۹۰
تفاوت نصر با کوثر الهی ۹۱
۶ ـ سورهٔ اعلی / ۹۷
پروردگار اعلی ۹۷
تحلیل سوره··· ۱۰۰
تسبیح··· ۱۰۰
زکات و نماز··· ۱۰۲
* * *
«قرآنکریم»، جامعترین کتاب آسمانی خداوند متعال و معجزهٔ بیهمتای پیامبراکرم میباشد. قرآنکریم را از آن رو «قرآن» گفتهاند که جامع میان تمامی کتابهای آسمانی است و تمامی آنچه را که انبیای پیشین داشتهاند، تمام و کمال در خود دارد. قرآنکریم، شناسنامهٔ پدیدههای هستی و کتاب ختمی وحی الهی است. کتابهای پیشین آسمانی نسبت به قرآنکریم، حکم پیشنویس و زمینهٔ آن را دارد. قرآنکریم چون دیگر همتایی نخواهد داشت، کتابی فرازمانی است که تحدی میکند و هماورد میطلبد و میفرماید: «اگر میتوانید مثل آن را بیاورید». این کتاب، تک و منحصر است، و به صورت قهری چون مشابهی برای آن نمیباشد، گرانسنگ و عزیز است. وقتی مثل آن را نتوان آورد، کجا میتوان توقع داشت بهتر از آن، آورده شود؛ ازاینرو به آوردن مثل آن، تحدی شده است نه بهتر از آن که سختتر است و البته برای بشر، ناشدنی؛ چنانکه میفرماید:
«وَإِنْ کنْتُمْ فِی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ»(۱)؛
ـ و اگر در آنچه بر بندهٔ خود نازل کردهایم شک دارید، پس اگر راست میگویید، سورهای مانند آن بیاورید و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ فرا خوانید.
چنانکه حتی گردهمایی و هماندیشی انس و جن نیز از آوردن مثل آن ناتوان میباشد:
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الاْءِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَی أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآَنِ لاَ یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرا»(۲)؛
ـ بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد؛ هرچند برخی از آنها پشتیبان برخی باشند.
دنیای امروز که با منطق علم و تجربه و فناوری هرچیزی را به محک آزمایش میگذارد، هنوز نتوانسته است مثل قرآنکریم را که معجزهای عقلی و علمی است، بیاورد. دنیای علمی اگر هم بتواند در هر معجزهای شک نماید، چنانچه راه درست علم را بپیماید، نمیتواند در معجزهبودن قرآنکریم شک و تردیدی نماید و آن را معجزهای عقلی میداند.
هستییابی و یافتن خویش در قرآنکریم
قرآنکریم، ماجرا و سرنوشت هر انسانی را در خود دارد و برای هر کسی از آیندهٔ وی میگوید و هر کسی تمامی سرمایهٔ عمر و موجودی خود را میتواند از این کتاب آسمانی جویا شود؛ چنانکه خداوند، هر پدیدهای را مَثَلی میداند که قرآنکریم یادکرد آن را با خود دارد:
«وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآَنِ مِنْ کلِّ مَثَلٍ فَأَبَی أَکثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کفُورا»(۳)؛
ـ و بهراستی در این قرآن از هرگونه مَثَلی گوناگون آوردیم؛ ولی بیشتر مردم جز سر انکار ندارند.
مراد از «مَثَل»، قصه و داستان نیست، بلکه «مثال» است. هر پدیدهای مَثَلی از مثالهای الهی است که سرگذشت آنان در قرآنکریم آمده است؛ چنانچه میفرماید:
«لاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلاَّ فِی کتَابٍ مُبِینٍ»(۴).
ـ و هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در کتابی روشن است.
میتوان شناسنامهٔ هر پدیدهای را در این کتاب الهی جستوجو نمود و نسخهٔ هدایت آن را که به نیازهای اساسی وی پاسخ میدهد، از آن جست.
آن که آهنگ خودشناسی و معرفت نفس دارد، قرآنکریم بهترین راهنمای اوست و انسان میتواند خود را در آن پیدا کند. قرآنکریم ثبت حال و سند هر پدیدهای است و مهم این است که خود ما در قرآنکریم چه احوالی داریم که مهم یافت خود است تا در هزار توی ناسوتِ متراکم از گمراهیها، کژراهه نرویم.
دسترسی به معرفت خود از طریق قرآنکریم و فهم این کتاب آسمانی نیز ممکن و شدنی است؛ چنانچه خود میفرماید:
«وَلَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکرِ، فَهَلْ مِنْ مُدَّکر»(۵).
ـ و بهقطع قرآنکریم را برای پندآموزی آسان کردهایم؛ پس آیا پندگیرندهای هست.
قرآنکریم با همهٔ عظمت و بزرگی، فهمی راحت دارد. قرآنکریم تنزیل یافته تا ساده و در دسترس باشد:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیک الْقُرْآنَ تَنْزِیلا»(۶).
ـ در حقیقت ما قرآن را بر تو بهتدریج فرو فرستادیم.
تنزیل از آن مقام بالا و از لوح محفوظ «فِی لَوْحٍ مَحْفُوظ» که در دسترس اولیای الهی است، قرآنکریم را قابل استفاده و بهره برای همگان تا همان مقام بالا نموده است. طریق فهم قرآنکریم، انس و دوستی با این کتاب آسمانی میباشد؛ طریقی که برای هر کسی که صداقت دوستی را داشته باشد، قابل پیمودن است. قرآنکریم شناسنامه و ماجرای روح و روان ما را در خود دارد، اما باید با آن مأنوس شد، و در آیات آن از راه دوستی تدبر داشت تا آن را فهمید. قرآنکریم، حقیقتی زنده و حکیم است که بندگان صادقِ خدا را با دوستی و رفاقت خویش هدایت میکند. قرآنکریم، چون حقیقتی زنده است و دارای ظهور و بروز میباشد، روحی عزیز و کریم است و هیچگونه کجی، انحراف و کاستی در آن نیست: «وَإِنَّهُ لَکتَابٌ عَزِیز»(۷)، «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کرِیم»(۸) و «وَکذلِک أَوْحَینا إِلَیک رُوحا مِنْ أَمْرِنا»(۹). اگر کسی کرامتی از قرآنکریم نمیبیند، نتوانسته است خود را به آن نزدیک کند. قرآنکریم روحی دارای ظهور و تجلی دایمی و فعلی است و همواره در حال نزولی متفاوت و نو به نو میباشد. کسی قرآنکریم را میشناسد که روح، نور حیات، هدایت، ظهور و تجلی فعلی الهی و کلام وحی خداوند را ببیند. من بهترین دوست و انیسی که داشتهام، قرآنکریم بوده است. روش تفسیری من نیز بر اساس همین حقیقت، «روش انس با قرآنکریم» میباشد.
متأسفانه دنیا و امور ناسوتی با پیشرفتهای بالایی که از حیث علم و فنّاوری داشته و تنوع فراوانی که به تولیدات خود داده، دنیا را چنان بر امور معنوی و اخروی چیره نموده و همه را سرگرم به آن و غافل از این نموده و این بُعد مهم از زندگی انسانی مستور و پنهان و بهکلی مغفول شده و بازار توجه به ابد و آخرت را کساد نموده است با اینکه تنوعی که در قرآنکریم میباشد به تنوع پدیدههای هستی و احوال گوناگون و نو به نو آنان است.
در این دورهٔ تنوعطلبی پایانناپذیر ناسوتی که گمراهی بر علوم انسانی و تکبر بر دانشهای تجربی سایه انداخته است، تنها حصن حصینِ انس با قرآنکریم میتواند پناه امن و هدایتگر به درستیها باشد. هدایت دینی نیز خواندن و دعوت به قرآنکریم میباشد و تنها با قرآنکریم میتوان به حیات دینی دست یافت نه با دعوت به «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکمْ»(۱۰).
قرآنکریم، کتابی همگانی و عمومی است که برای هر کسی راهنماست و کسی را بیبهره نمیگذارد و همین معنای تنوع بیپایان قرآنکریم و متشابهبودن این کتاب آسمانی است:
«اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کتَابا مُتَشَابِها»(۱۱).
ـ خداوند زیباترین پدیده را، که کتابی متشابه است، نازل کرده است.
آیات متشابهات به معنای آیات متنوع و گوناگون است، نه آیات مجملی که معنای آن نامعلوم و نامفهوم است.
دنیای امروز با همهٔ تنوعی که دارد نتوانسته است آرامش و راحتی روانی را به مردم ارزانی دارد، اما تنوع قرآنکریم شفابخش است و درمان هر قلبی را در خود دارد: «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدی وَ رَحْمَةٌ لِلْمُوءْمِنین»(۱۲)
ـ ای مردم، بهیقین برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی و درمانی برای آنچه در سینههاست و رهنمود و رحمتی برای گروندگان (به خدا) آمده است.
تحریفناپذیری قرآنکریم
قرآنکریم با تمام عظمتی که دارد، اگر دستخوش تحریف شود، نمیتواند نقش هدایتگری خود را داشته باشد و اعتماد به این کتاب الهی از دست میرود و به کلامی بشری تبدیل میشود که حقایق آن به عمد دگرگون شده است. ما در بحث تحریف، به روایات که بر دو گروه مدّعی تحریف و تحریفناپذیری است، تمسک نمیکنیم؛ زیرا در این موضوع نیز مانند هر موضوع دیگری خود قرآنکریم کتابی پاسخگو میباشد و بررسیهای علمی، اتقان گزارههای آن را ثابت مینماید. اصل تمامی دانشها در قرآنکریم آمده است و قرآنشناخت نیز دانشی قرآنی است.
همچنین همین قرآنکریم که در دست ماست، مورد تأیید حضرات معصومین بوده و آنان بههمین قرآن هم استناد کرده و هم عمل کرده و هم به قرائت آن سفارش نمودهاند و همین سنت، اعتبار و وثوق قرآنکریم را میرساند و فعل آن حضرات برای ما حجت میباشد.
جمعآوری و چینش آیات قرآنکریم و چیدمان سورهها توسط جبرئیل میرسیده و امری الهی است نه بشری و آنگاه که آیات سورهای به تمامی نازل میشده، پایانیافتن آن اعلان میگردیده است. همچنین هرساله تمامی سورهها بهصورت یکجا بر شخص پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نازل میشده است. برای همین قرآنکریم هم دارای تنزیل و نزول تدریجی است و هم انزال و یکپارچگی: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیک الْقُرْآنَ تَنْزیلاً»(۱۳) و «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ»(۱۴). قرآنکریم، هم در نزول و هم در اخذ و اعلان با عصمت و استحکام نازل و جمعآوری شده است. بنابراین چنین نیست که قرآنکریم به دست خلفا جمعآوری و تدوین شده باشد. البته خلفا بهخصوص عثمان و بعد از وی معاویه، قرآنهای متعدد و متفاوت را به وحدت نسخه و قرائت رسانیدند.
شبهای ماه مبارک رمضان، فرصت مناسبی برای بهرهمندی از زلال گوارای قرآنکریم میباشد، اما یکی از شریعهها و ورودگاههای این دریای بیکرانِ الهی و از راههای مناسب انس با ظهور پرعظمت این ختم کتابهای آسمانی، سورههای کوچک قرآنکریم میباشد. این سورهها برای استفاده آسان است. در میان سورههای کوچک، سورهٔ «شمس»، آغازگری مناسب است. ما در فرصت مغتنم شبهای ماه مبارک رمضان و باتوجه به حال و هوای مخاطبان، برخی از سورههای کوچک قرآنکریم را به بحث گذاشتیم. این سورههای بسیار کوتاه، حاوی معانی بسیار بلندی میباشد. در این میان، سورهٔ توحید، سنگینترین سورهٔ قرآنکریم است. سورههای کوثر و نصر نیز از بلندترین قلههای کمالی قرآنکریم میباشد. سورهٔ «مسد» هم اوج خشم الهی را میرساند که گویی طلبکاری یخهٔ بدهکاری شرور و پرآزار را گرفته و نفرین خود را متوجه او کرده است!
این سورهها با آنکه آیات اندکی دارند، محتوایی سنگین در آنهاست که از طریق انس با آنها میتوان ورودگاه هرآیه را یافت.
کتاب حاضر، ویراستهٔ سخنرانیهایی است که در بعضی از شبهای ماه مبارک رمضان بهخصوص در دههٔ آخر آن ماه بهار قرآنکریم، در یکی از مساجد قم با چنین رویکردی داشتهام. در این شبها سورههای شمس، کوثر، مسد، قدر، نصر و اعلی را به تناسب مخاطبانی که بودهاند، تفسیر نمودهام. کتاب حاضر، حاصل آن شبهای بهار معنویت و هدایت و ماه نزول منبع معرفت و کتاب حقتعالی میباشد.
- بقره / ۲۳٫
- اسراء / ۸۸٫
- اسراء / ۸۹٫
- انعام / ۵۹٫
- قمر / ۱۷٫
- انسان / ۲۳٫
- فصّلت / ۴۱٫
- واقعه / ۷۷٫
- شوری / ۵۲٫
- بقره / ۵۴٫
- همان.
- یونس / ۵۷٫
-
انسان / ۲۳٫
-
قدر / ۱٫