زهد حضرت سلیمان (علیه السلام)

زهد حضرت سلیمان (علیه السلام)

 

زاهد به شخصى گفته می شود كه دلبستگى و شيفتگى به امكانات دنيوى در دل وی وجود ندارد. به عبارت ديگر وى استقلالى در مالكيت دارايی هاى خود و ديگران نمی بيند و مالك حقيقى تمامى اموال را خداوند می ‏داند. البته اين به معناى مجازى بودن مالكيت دارايی ‏ها نيست همه افراد به واقع مالك سرمايه‏ هاى خود می باشند اما مالكيت انسان‏ها به طور طبيعى، سعيى و جعلى می ‏باشد و مالك حقيقى تنها خداست؛ «لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الاْءَرْضِ(۱)» از اين رو شخص زاهد خودباخته‏ ى چيزى نيست زيرا چيزى را از خود نمی ‏داند.
در حقيقت زهد به داشتن يا نداشتن نيست زهد يعنى اين فرد شيفته و خودباخته نيست. گاه شخصى با آنكه از امكانات دنيوى هيچ بهره‏ اى ندارد اما اهل دنياست برعكس شخصى كه ممكن است از ثروت و سرمايه ‏هاى عظيمى برخوردار باشد اما هيچ‏گونه دلباختگى و وابستگى به دارايى خود ندارد. همچون حضرت سليمان (عليه السلام) كه گستردگى دولت و وسعت در گوناگونى نعمت داشتند اما در اين حال فردى زاهد بودند كه مالكيت حقيقى تمامى اموال را آفريدگار خود می ‏دانستند.
معناى غلطى كه براى واژه زهد شده آنكه آن را به معناى فقر و ندارى گرفته‏ اند در اين صورت چگونه می توانيد حضرت سليمان را كه پيامبرى الهى و فرزند داوود نبى (عليهماالسلام) بوده است زاهد بناميد. آيا می ‏توان گفت سليمان نبى زاهد نبوده اما اين قلندرمآب خانقاه زاهد است؟! قرآن كريم می ‏فرمايد: «لِكَيْ لاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ تَفْرَحُوا بِمَا آَتَاكُمْ(۱)» در اين آيه بهره ‏مندى از دارايى نفى نشده است. پس داشتن دارايى امرى مستحسن و نيكو است اما فضيلت برخى آن است كه زمان از دست ‏رفتگى تأسف بر نداشته‏ ى خود نمی ‏خورند و هنگام كسب و اعطا فرح‏ناك نمی گردند اين خصوصيات ويژه زاهدان است كه دل‏ حق‏بين آنان مانع از دل‏باختگى و شيفتگى آنها به تمتعات دنيوى می گردد.

مطالب مرتبط