نادرستی اقامه نماز جماعت در ادارات کشور

نادرستی اقامه نماز جماعت در ادارات کشور

 

در جامعه وقتى سيستم اسلامى و سالم وجود نداشته باشد كارها نتيجه‏ ى عكس می ‏دهد. اكنون در ادارات و مؤسسات كشور ما يك ساعت پیش از نماز ظهر ناهماهنگى و نابسامانى در انجام كارها به چشم می ‏خورد. كارمندان از ساعت يازده به بعد آماده رفتن به نماز جماعت می شوند و مصمم در انجام كارهاى مراجعان خود نمی باشند و با اين بهانه كه وقت نماز است و دير شده، عده‏ اى به آبدارخانه مراجعه نموده و برخى به دنبال كارهاى شخصى خود می روند و تعدادى نيز براى اقامه نماز حاضر می ‏شوند. پس از نماز نيز دعاى أمن يجيب و مناسبات ديگر را خوانده و يادگيرى مسايل شرعى را هم در اولويت قرار می دهند. البته پس از نماز مديحه‏ سرايى و روضه‏ خوانى در اعياد و شهادات و يا مناسبت هاى فصلى ديگر نيز در جاى خود محفوظ است. حال آنكه ممكن است مراجعه كننده، نيم‏ روزى را از كار خود مرخصى گرفته تا كارش در اين اداره به سامان رسد ولى پس از نماز نيز كارمند به متقاضى كه همچنان منتظر برگشت وى بوده، می گويد براى اين كار ديگر ديروقت شده و فردا رجوع نماييد.
بر اين اساس وقتى سيستم اسلامى و صحيح در كشور وجود ندارد، هرگز صحيح نيست بودجه كشور و مردم صرف اقامه نماز واجب ظهر و عصر گردد و مردم معطل و درمانده پشت ميز كارمندان و مديران در صف بايستند.
ساعت كارى را می بايست با اسلام تنظيم نمود نه آنكه تقليد از شيفتهاى کاری خارجى داشت بنابراين با وجود زمان سيار و شناور قمرى – كه گاه ساعت دوازده هنگام نماز است و گاه ساعت دوازده و نيم و… ـ باز هم می توان چنان هماهنگى و تناسبى را ايجاد نمود كه هنگام شنيدن بانگ اذان شيفت كارى عوض شود يا آنكه كار تعطيل گردد.
خداوند شهيد رجايى را مورد مغفرت خود قرار دهد ايشان به واقع فرد بسيار خوبى بود اگر دو مسلمان درست و حسابى بخواهيم در كشور نام ببريم يكى شهيد چمران بود كه انيشتين كشور بود اما خاصيت و بهره ‏اى از او برده نشد  – زيرا ما هميشه نفر دوم و سوم را قبول داريم و از آنان استقبال می کنیم اما نفر اول را رد می ‏نماييم.-  و ديگرى شهيد رجايى است که فردی وارسته بود اما يك معلم عادى بود و می ‏گفت به نماز نگو كار دارم به كار بگو نماز دارم. بايد به ايشان گفت شعر و غزل براى ما می خوانيد در حالى كه سيستم اقتصادی مملكت و کیفیت و کمیت کارها با اين نماز واجب دچار به هم ريزى می ‏شود. چگونه می ‏توان بودجه كشور را از ساعت يازده و نيم تا دو خرج نماز واجب كرد و در قبال نماز آنها پول پرداخت نمود در صورتى كه در اين ساعات مديران و كارمندان هيچ كارايى و يا نازل‏ترين كارايى را داشته‏ اند و از سوى ديگر در قبال واجبات عينى و عمل عبادى اين افراد پرداخت وجه به آنان جايز نيست. درخواست اخذ وجه را فقط در تمامى اقسام واجب كفايى می ‏توان داشت براى نمونه در جايى كه مسجد بايد شسته شود يا فرض نماييد در دفن مردگان مرده‏ شور گرچه نمی ‏تواند بگويد من مرده‏ ها را نمی ‏شويم چون در صورت تعطيلى امورى كه واجب كفايى است جامعه مختل می ‏شود اما می ‏تواند بگويد حق زحمت‏ كشى مرا بپردازيد ولى در واجبات عينى كه عمل عبادى و مربوط به خود شخص است به ديگران و يا دولت ربطى ندارد كه بتوان تقاضاى مزد داشت.

پس اگر ما مسلمانيم و نماز اول وقت اهميت ويژه‏ اى برايمان دارد در وهله نخست می ‏بايست سيستم‏ سازى اسلامى داشته باشيم وگرنه با اقامه نماز واجب باعث هدررفت بودجه نظام و مانع كارايى و پيشرفت اقتصادى خود می ‏گرديم افزون بر آنكه اخذ وجه نيز در چنين موردى جايز نيست.

مطالب مرتبط