نیاز نفس به ذکر «یاحَی یاقَیوم»

نیاز نفس به ذکر «یاحَی یاقَیوم»

 

نیاز نفس به ذکر«یاحَی یاقَیوم»، از نیازهای اولی بوده و فوری‌تر و حیاتی‌تر از دیگر اذکار ـ حتی تسبیح و تهلیل ـ می‌باشد و نفس بدون آن، حیات و قوام خود را از دست می‌دهد. ….

ذکر «یاحی یاقَیوم» از اذکار عام، اولی، دایمی و مورد نیاز لحظه به لحظهٔ آدمی، هم در بیداری و هم در خواب می‌باشد و می‌توان آن را در هر حالتی، به‌ویژه در قنوت، سجده یا رکوع نماز آورد.

«حی» اسم ذات و همان وجود است که اسمی بزرگ‌تر و گسترده‌تر از آن نیست و بر تمامی اسما پیشی دارد و اسمای دیگر و نیز اذکاری مانند تهلیل، بسمله و تقدیس، زیرمجموعهٔ آن می‌باشد؛ زیرا تمامی از خدای زنده می‌گوید. «حی» اولِ اسمای الهی و حقیقت آن‌هاست؛ بلکه ذات حق‌تعالی، که حقیقت حضرت حق می‌باشد، ذات‌الحیات است. حیات، اصل وجود و حقیقت شی‌ء (و ظهور آن) است و اوصاف دیگر، تمامی کمال وجود است.

«قیوم» از اسمای ذاتی و کمال وجود (و ظهور آن) و قوام صفات حق می‌باشد.

دو اسم یادشده، از اسمای قدرتی حق‌تعالی و از اسمای صلابتی می‌باشند. قدرتی بودن این دو اسم، استفاده از آن را برای انجام کارهای سنگین یا برای کسانی‌که ضعف نفس یا ضعف جسمانی دارند یا در موضع ضعف قرار گرفته‌اند، مناسب ساخته است. هم‌چنین کسی‌که در پی قدرت، توانمندی، همّت، دولت، علم و معرفت می‌باشد، می‌تواند آن را خوراک جان خود قرار دهد.

نیاز نفس به ذکریادشده، از نیازهای اولی بوده و فوری‌تر و حیاتی‌تر از دیگر اذکار ـ حتی تسبیح و تهلیل ـ می‌باشد و نفس بدون آن، حیات و قوام خود را از دست می‌دهد؛ از این‌رو، ذکر یادشده از تمامی آن‌ها مهم‌تر و عظیم‌تر می‌باشد؛ ضمن آن‌که این ذکر، به سبب دارا بودن اسم «حی»، اصل تمامی اسما و حیات جمیع آن‌ها می‌باشد و اذکار دیگر، حتی بسمله، سفیر آن دانسته می‌شود.

این ذکر عام، چهرهٔ خاص نیز دارد و افزون بر آن‌که ذکر عموم افراد می‌باشد، ذکر سالکان، بلکه محققان قرار می‌گیرد.

این ذکر قدرتی و صلابتی، در ابطال سحر، برخورد با جن و ابطال طلسمات، کارایی دارد. استفاده از آن در برابر ظالم ستمگر، بسیار مؤثر است و هم سبب تسکین و توانمندی فرد مظلوم و هم موجب تزلزل در دشمن می‌گردد.

قدرتی که این ذکر به فرد می‌دهد، به‌گونه‌ای است که گویا گُردانی از ملائکه یا اجنّه در خدمت وی هستند. با این ذکر می‌توان صاحب کرامت و اقتدار شد و با حفظ شرایط، موکل پیدا کرد. برخی از اسما و اذکار، دارای موکل می‌باشند و مداومت بر آن‌ها، با حفظ شرایطی که دارد و ایجاد تناسب و تخلق، سبب می‌شود مدبّرات آن اسما و اذکار در اختیار ذکرپرداز قرار گیرد؛ به این معنا که اسم یا ذکر در او خانه می‌کند و اقتدار احضار مدبّر خویش را به وی می‌بخشد. برای احضار مدبّر آن، باید به حالت تربیع نشست و آن را گفت. مدبّرات از فرشتگان، اجنه و مدبّرات الهی می‌باشند.

مدبّرات ذکر یادشده، بسیار مهم می‌باشند و اقتدار آنان بسیار قوی و نافذ می‌باشد. کسی که بتواند مدبّرات این ذکر را بیاید، از اولیای خدا و از سفیران الهی می‌باشد که برای عوالم غیب شناساست و آنان با وی همراه می‌شوند. کسی که به مدبرات این ذکر واصل شود، اگر خواسته‌ای داشته باشد و بخواهد طلسمی را جابه‌جا کند یا نفرینی داشته باشد، مدبّرات این اسم، خواسته‌های او را انجام می‌دهند. کسی‌که به مدبّرات این ذکر برسد، صاحب قدرت و تمکین و حکم می‌باشد. با این ذکر می‌توان «حکم» گرفت. البته اعطای حکم، به بخشش و عنایت حق‌تعالی مرتبط است و اوست که توفیق استفاده از این ذکر را می‌دهد. این ذکر، دولت ظاهر و باطن و همراهی و اطاعت‌پذیری پدیده‌ها را با خود دارد. مداومت بر اسم «یا حی» به تنهایی موجب ادراک باطن، معرفت ربوبی و موهبت علوم لدنی و صفات غیبی می‌شود. مصرف این اسم به تنهایی، بسیار سنگین و آسیب‌زا می‌باشد و تنها در امور باطنی و معنوی و قلبی به کار می‌رود و ریزش ناسوت را موجب می‌شود. بنابراین، برای کسانی مناسب است که تحمل بلایا و مصایب را دارند و از دردمند شدن فراری نیستند. کسی‌که با ذکر گرفتن این اسم، در دایرهٔ آن قرار می‌گیرد، باید بتواند شانه‌ای آهنین برای تحمل بلاهای سخت داشته باشد و از مشکلات نهراسد.

«یاقیوم» به تنهایی یا با دیگر اسمای هم‌خانوادهٔ آن ـ مانند «قائم»، «مقوّم» و «قوّام» ـ ذکر مفیدی است که خواص آن را در کتاب «دانش اسماءالحسنی» آورده‌ایم.

اما بهترین طریق استفاده از این دو اسم، ترکیب آن در قالب ذکر مورد بحث می‌باشد. می‌توان آن را ذکر خفی قرار داد یا آن را ختم گرفت.

«یاحی یا قیوم» از ذکرهای دایمی حقی است. این بدان معناست که لازم است همیشه و در هر موقعیتی از این ذکر بهره برد. از این ذکر می‌توان به جای «بحول اللّه اقوم و اقعد» در نماز استفاده کرد.

این ذکر برای عصر جمعه، شب جمعه و سپیدهٔ صبح و نیز در روزهای زوج (شنبه، دوشنبه و چهارشنبه) مناسب است.

باید آن را به صورت زوج آورد، نه فرد. می‌توان آن را صدبار یا هزار بار در یک مجلس و در بسته‌های دوتایی آورد. هم‌چنین می‌توان آن را نذر کرد یا به امام یا یکی از اولیای الهی یا مؤمنان شاخص (نه افراد عادی) هدیه داد و مانند سورهٔ فاتحه نیست که برای هرکسی قابل اهدا باشد.

می‌توان آن را به قصد وسعت رزق، تحصیل علم، یافت قدرت یا تفوّق بر خصم یا چیرگی بر مغیبات گفت. مهم‌ترین امتیاز این ذکر، اعطای قدرت و توانمندی و حیات‌آفرینی آن می‌باشد؛ به‌شرطی که ذکرپرداز صاف باشد و اهل معصیت و ستمگری نبوده و ظلم در حریم او نباشد؛ وگرنه زندگی ذکرپردازِ ظالم و اطرافیان و نزدیکان وی را به آتش می‌کشد و نابسامانی را پی‌درپی به آن وارد می‌سازد.

این ذکر را بدون قصد و طمع به خواسته‌ای نیز می‌توان آورد. باید آن را صامت و به‌گونهٔ غیرملفوظ و خفی و در قلب آورد و رفته‌رفته آن را قلبی ساخت. البته آشکار ساختن آن در محیطی که کسی نیست و وی در خلوت و تنهایی است، اشکال ندارد.

رعایت نظافت و بهداشت و طهارت برای گفتن آن لازم است. ذکرپرداز باید برای گفتن آن غسل نماید، وضو بگیرد، نماز حاجت بخواند و سپس ختم آن را شروع کند.

ذکر «یاحی یاقیوم» را می‌توان با نماز همراه کرد و دو رکعت نمازِ حاجت یا هدیه به مؤمنی برجسته خواند و آن را در سجده ـ به‌ویژه در سجدهٔ آخرِ رکعت دوم ـ یا در رکوع آورد. این ذکر را می‌توان بسیار گفت و آن را تا هزار بار آورد؛ البته اگر نفس از آن آزار نمی‌بیند و خسته نمی‌شود یا حال غیرعادی نمی‌یابد. ذکرپرداز برای گفتن شمار زیاد این ذکر، باید هم فرصت مناسب داشته باشد و هم احساس گرما یا سرما نکند.

این ذکر را می‌توان با سورهٔ حمد، توحید، قدر، چهارقل یا با آیة‌الکرسی همراه ساخت؛ یعنی ابتدا یکی از این سوره‌ها را خواند و سپس ذکر یادشده را آورد.

بهتر است آن را در حال نشسته و تربیع و رو به قبله آورد. گفتن آن در مقابل خورشید یا در آب (به صورت نشسته یا ایستاده) مناسب است و باید «یاحی» را بر دم و «یاقیوم» را بر بازدم و بر یک تنفس آورد تا سیر نزول و صعود کامل شود.

برای استفاه از آن باید از حرام‌ها و نیز ریا به دور بود؛ وگرنه آسیب‌زاست.

برای تخلق به این اسم، باید زیر نظر مربی تمرین داشت و از این ذکر، مصرف نمود.

داشتن صفای باطن، در استفاده از آن لازم است و افراد کثرتی و آلوده نمی‌توانند از آن استفاده کنند؛ بلکه اگر بر مصرف آن اصرار داشته باشند، آسیب می‌بینند. استفادهٔ کلان از این ذکر، تنها برای سالکان بلاکش مناسب است، نه مردم عادی.

مطالب مرتبط