منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)
زندگی سالم؛ زندگی آزاد و عاشقانه
هر کسی طبیعتی دارد و حرکت بر مسیر طبیعت، زندگی سالم و تربیت درست است. حرکت بر مسیر طبیعی هم سلامت زندگی را میرساند و هم عشق را جلوهگر میکند. عالم بر مسیر طبیعی خود در حرکت است؛ پس عالم، عالمِ عشق است و همه عاشقاند و بر طبیعت خود میروند. در عالم عشق کسی مأمور نیست و هر کسی از عشق، در کاری است. هر که از سر عشق هر چه کرد، کرد. تربیت نیز باید بر مسیر طبیعی و بر محور عشق انجام گیرد، نه زور و تهدید و تطمیع در مسیری غیر طبیعی. مربی اگر آگاه و قوی باشد و مسیر طبیعی هر کسی را بداند، نیازی ندارد فریاد برآورد و چوب و شلاق دست گیرد و خشونت نماید. تربیت معرکهٔ عشق و محبت و حرکت بر مسیر بندگی و راه طبیعی است نه میدان ضرب و زور. کسی که بخواهد بندگان خدا را با زنجیر به سوی بهشت بکشد، آنان را هدایت نکرده است، بلکه به بندگان خدا ستم روا داشته و آنان را از طبیعت خود دور داشته است. در تربیت، باید طبیعت هر کسی را دید و او را به طبیعت خود رهنمون شد. همهٔ پدیدهها بر عشق و بر طبیعت خود میروند جز انسانها که شکارچیان مستکبر و خودخواه انسان، آزادی طبیعی را از او میگیرند، بلکه میدزدند و مانع حرکت طبیعی وی میشوند و سلامت زندگی را از او میگیرند و بزرگترین جهنم زندگی معیوب و بیمار را با سرقت آزادی برای بشر پیش میآورند. شکارچیان انسان وقتی تناسب زندگیها را از بین میبرند، دیگر حتی از دانشمندان آزاده و اولیای حق نیز کاری برای تربیت بشر بر نمیآید جز آن که خود را فدا سازند شاید بشرِ به خواب رفته و در غفلت نگاهداشته شده شوکی بیابد و بیدار شود. در تربیت، اصل باید بر آزادی گذاشته شود تا هر کسی خود باشد و خود شود.
زندگی گوارا و سالم؛ زندگی در حال
نعمت، وصف حیات گوارای فعلی و درکشده است. نعمت وصف حال فعلی و زمان نقد است. کسی نعمت دارد که وصف حالی داشته باشد و حیات فعلی خود را لحاظ کند، بدون آنکه غصهٔ گذشته یا اندیشهٔ فردا را داشته باشد.
نعمت به معنای آرامشِ حاصل از حیات سالم و گوارایی زندگی است. در برابر نعمت، «بُؤس» قرار دارد. شدت مضیقه، تنگی، سختی، نگرانی، نارسایی، ناآرامی و التهاب مقابل نعمت است. بشر امروز گرفتار بؤس است و با آن که امکانات و فنآوریهای فراوانی دارد، آرامش از زندگی او رخت بربسته است. سیری مجازی در تارنماهای اینترنت، صفحههای مجازی افراد و شبکههای ماهوارهای گویای این مطلب است. در چهرهٔ زندگیهایی که نمایش داده میشود، همه چیز هست، جز آرامش و گوارایی عیش.
کسانی که برای فردا زندگی میکنند یا برای دیروز فکر میکنند، غفلت از حال پیدا میکنند و از نعمت و گوارایی زندگی که همان در امروز بودن است، بیبهره میمانند و از آن غافل میشوند.
انسان تا به مرتبهٔ یقین و رضایتمندی نرسد، به آرامش و آسایش در زندگی نمیرسد. یقین به درستی باورها و رضایتمندی که زیستن در حال و خرسندبودن از لحظهٔ نقد است، آرامش و آسایش میباشد.
زندگی گوارا در پرتو ایمان
ویژگی حیات گوارا عاریبودن آن از اضطراب، استرس و هرگونه تنیدگی است. آرامش و دوری از اضطراب از لوازم معرفت، ایمان و گروندگی به حق است. کسی اضطراب ندارد و نیز از زندگی راضی است که به حق معرفت و ایمان داشته و بر آن باشد. بر این پایه، حیات گوارا تنها در متن ایمان به دست میآید. نعمت حقیقی فقط با ایمان است و این نعمت ظاهری است که لحاظ عام دارد و به همگان میرسد.
ایمان، تصدیق است و تصدیق علم، و علم کمال قوّهٔ نظری و به فعلیترساندن آن است و عمل صالح نیز از قوهٔ عملی به کمالرسیده صادر میشود و اسباب رفعت و تعالی انسان را فراهم میآورد. زمانی علم، علم حقیقی است که نور نفس و خوراک جان گردد و آدمی به واسطهٔ آن از قوه به فعلیت رسد و به معرفت بگراید و نهایت به تواصی و سفارش جمعی به حق و به شکیبایی و رضا در تمام شؤون و امور زندگی با هدایت رهبری ولایی است و این رهبری اوست که توشهٔ ابد آدمی را برای افراد جامعه میسازد. انسان، دارایی دانایی و معرفت را در ناسوت بر جای نمیگذارد و آن را با خود به ابد میبرد. این داریی گوهر ذات آدمی میشود و آن را برای یک ابد به صورت ضروری همراه دارد. زندگی بیپایان در دیگر عوالم بر اساس معرفت دنیایی و گزینشهای ارادی که داشته است، برای آدمی رقم میخورد.
سلامت زندگی پدیدههای طبیعی
گفتیم تمامی پدیدهها دارای حیات و زندگی است. طبیعت و ناسوت نیز دارای زندگی است، ولی نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که زندگی پدیدههای طبیعی سالم است. طبیعت، حیاتی سالم دارد و سبک زندگی طبیعی دارای سلامت است و فساد و اختلالی حتی در زندگی حیوانات نیست و هریک مسیر سالم طبیعی زندگی خود را میرود و آنان پدیدههایی سرزنده و خرم میباشند. اگر در جایی بیماری و فساد غیرطبیعی دامنگیر پدیدههای طبیعی شود، دخالت سوء آدمی و از بین رفتن توازن طبیعی چنین کرده است. پدیدههای طبیعی و حیوانات جنگل در پرتو قانون جنگل، زندگی سالمی دارند و فرخندگی در تمامی آنها وجود دارد؛ مگر جایی که انسان در روند طبیعی آنها دخالتی ناشایست و فسادانگیز داشته باشد.
پدیدهها چون حیاتی سالم دارند، میتوانند معلم انسان در یافت زندگی سالم شوند. مطالعهٔ زندگی پدیدهها میتواند انسان را در به دست آوردن معیارهای طبیعی و استانداردهای زندگی سالم یاری رساند.
منظور از حیات سالم، ایجاد حداکثری تناسبها و یافت همنشینیهای سازگار و منسجم است. بشر هرچه از کرهٔ زمین بیشتر فاصله بگیرد، بهتر میتواند این تناسب و هماهنگی را ایجاد کند؛ چنانکه نظم میان سیارگان، ستارهها، شهابسنگها، کهکشانها و دیگر امور سماوی گویای این امر است و میان آنان تعامل عالی است.
مراد از سلامت زندگی، صرف بهرهوری از امکانات دنیایی نیست. ما برای دنیا شعار سلامتی میدهیم و خوشبختی را ویژهٔ آخرت قرار داده و از سعادت اخروی میگوییم. خوشیهای ناسوتی چنین است که ناخوشی در نهاد خود دارد و به خوشی طبیعت نمیشود دل خوش کرد، ولی میشود به سلامت آن به صورت حداکثری رسید.
خداوند کار خود را بر پایهٔ نظم و سیستم انجام میدهد. این نظم که برخاسته از مرحمت، حکمت و عدل است، به طبیعت یک مکانیک میدهد و کار طبیعت و آفرینش را اتوماتیکوار میسازد و به آن فیزیک میدهد.
زندگی سالم بر پایهٔ کشف سیستمهای طبیعی و حرکت بر مدار آنها شکل میگیرد، وگرنه خیالپردازی و توهم و تمسک به بخت، شانس و اقبال، راه به جایی نمیبرد. حتی تشویق و تهدید اگر بر اساس سیستم تربیتی اعمال شود به اندازهٔ خود مؤثر است و نباید انتظار تأثیری بیش از آن را داشت. همچنین نگاه مثبت به زندگی و نگاه منفی به آن یا بر زبان داشتن واژگانی که اراده را سست و پوک یا پر و قوی میسازد و ضعف یا توانمندی را به نفس تلقین میکند، به آن سستی و توان نسبی وارد میآورد و تمامی این امور اقتضایی است، نه علت تمام که معلول از آن تخلفی نداشته باشد. چنین اموری برآمده از ناآگاهیهاست و بشر به جای آن که بپذیرد نمیداند، بخش تاریک ذهن خود را به امور خیالی نسبت میدهد که واقعیتی ندارد. همچنین نظام عالم، مشاعی مدیریت میشود و انجام یک کار را نباید به جزوِ اخیرِ علت تام و فرد مباشر نسبت داد.
ادارهٔ سیستماتیک و مشاعی طبیعت، مانع از آن است که فرد به ذهنگرایی رو آورد و ایدهآلیست گردد، بلکه باید سیستمها را بهگونهٔ رئال و واقعی لحاظ کرد و بر اساس فیزیک شناختهشدهٔ عالم و بر پایهٔ درستیهای ملموس، تصمیم بر زندگی درست گرفت.
منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)