جلسه پنجم: مُظهر، مَظهر و خبیثه

 مطلب قابل توجّه دیگری که در بحث اسما مطرح است، مُظهر، مَظهر و خبیثه بودنِ اسما است.

از آن جهت که همه اسمای مُظهری از حق‌تعالی و «من عنداللّه» می‌باشند، اسم خبیث در اسمای مُظهری وجود ندارد. اسمایی مانند «یامضلّ»، «یاجبّار»، «یاقهّار»، «یاراصد»، «یامنتقم»، «یامتکبّر» و «یاقاهر»، همگی از اسمای ربوبی‌اند.

اسمای خبیثه را تنها در میان اسمای مَظهری باید جست. نفس، شیطان، عصیان، طغیان، کفر، شرک، فسق، عناد و استکبار، از اسمای خبیثه‌اند. برخی از اسمای خبیثه، از حالات درونی انسان است و برخی نیز از بیرون به او راه می‌یابند. اسمای خبیثه از جهت بسیط بودن، هیچ خبیث نیستند؛ همچون نفس آدمی که آفریده خداوند است و تا وقتی أمّاره نباشد، خبیث نیست. قوّت اگر با طغیان همراه نشود، رجس نیست.

خداوند هیچ خبیثی در عالم نیافریده است: «قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیکمْ مِنْ رَبِّکمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاءٍ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُکمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِین»(۳)

نفس از آن جهت که نفس است و بساطت دارد، هیچ خباثبتی با خود ندارد. وقوع رجس بر نفس، به خاطر ترکیب آن با أمّاره شدن و آلوده‌گی است. در این صورت، جنبه مَظهری و ترکیبی نفس، رجس و پلید می‌گردد، نه لحاظ مُظهری آن، که از طرف ربّ می‌باشد و بسیط است: «أَسْمَاءٍ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ

۱- و مشرق و مغرب از آنِ خداست؛ پس به هر سو که روی کنید، آنجا روی به خداست. آری خدا گشایشگر داناست. بقرة / ۱۱۵٫

۲- از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این کارْ گران است؛ مگر بر فروتنان. بقره / ۴۵٫

۳- گفت: به راستی که نوعی پلیدی و خشم از سوی پروردگارتان بر شما واقع شده است. آیا درباره اسمایی که خود و پدرانتان ـ بر بت‌هایتان ـ نامگذاری کرده‌اید، و خدا هیچ سلطانی نسبت به آنها، فرو نفرستاده است با من مجادله می‌کنید؟ پس منتظر باشید که من نیز همراه با شما، از منتظرانم. اعراف / ۷۱٫

(۲۰)

وَآَبَاؤُکم»(۱).

انسان برای دفع اسمای خبیثه نیازمند اسمای مُظهری بوده و ناچار است از مصرف نمودن اذکاری همانند: «سبحان اللّه، لا اله الااللّه و استغفراللّه». مبادا خیال کنیم ذکرهای توصیه شده برای روزها و شب‌ها، تنها جنبه استحباب دارند و بس! کسانی که از اسمای مُظهری استفاده نمی‌کنند، اسمای خبیثه در جان و دلشان می‌ریزد و مشکلات زیادی برایشان ایجاد می‌کند.

ترک نمودنِ ذکری که نیاز هر روز انسان است، موجب تاریکی دل می‌گردد. برخی از اذکار، نیاز هر روز آدمی نیست و انسان می‌تواند گاه‌به‌گاه از آن‌ها استفاده کند.

برخی از اوقات، انسان حوصله نماز خواندن ندارد. گاه از مطالعه لذّت نمی‌برد، گاهی پاهایش برای کار خیر می‌لرزد و سست می‌گردد. گاهی می‌خواهد شب را برای عبادت به‌پاخیزد، ولی نمی‌تواند. این‌حالات، نشانه ریخته شدن اسمای خبیثه به جان انسان است.

اذکار و قرائت قرآن هنگام خوابیدن، ذکر و دعا به هنگام بیدار شدن، دعاهای روز جمعه و…، دعای هنگام بیرون رفتن از خانه، چهارقل خواندن، همه این دعاها و ذکرها آثار خاصی دارند و به منظور دفع اسمای خبیثه توصیه شده‌اند. کسانی که اسمای خبیثه را از خود دور نمی‌کنند، اراده‌ای برای سلوک و توانی برای مقابله با نفس نخواهند داشت.

کسانی که در شبانه روز با حقایقِ اسما بی‌ارتباطند، شک را به جان خویش ریخته و از یقین دورند.

شخصی می‌گفت: زمانی که وضو می‌گیرم به سرعت باد معده از من خارج شده، وضویم باطل می‌شود؛ از این رو، نمی‌توانم دائم الوضو بمانم؛ ولی زمانی که وضویم باطل می‌شود: دیگر راحت می‌شوم و ترسی در درون ندارم. ساعت‌ها را بدون این‌که باد معده‌ای خارج شود، سپری می‌کنم.

اسمای خبیثه با انسان بازی می‌کنند و او را به شک می‌اندازند! همچون مضمون روایتی که می‌گوید: گاه شیطان در دُبُر انسان فوت می‌کند: «نفث فی دبره». شیطان سر از کجاها در آورده و چه می‌کند؟! وقتی این خبائث، با اذکار توصیه شده دفع نشود، شیطان جا پیدا می‌کند و با زنده و مرده انسان بازی می‌کند.

شخصی می‌گوید: «هنگامی که به نماز می‌ایستم، ساعت‌ها طول می‌کشد تا بتوانم تکبیرة الاحرام بگویم. در نهایت به خاطر این‌که نمازم قضا نشود، تکبیری می‌گویم و نمازی بی‌کیفیت می‌خوانم».

شخص دیگری می‌گوید: «مرا اسم خبیث می‌گیرد. از ظهر تا نزدیکی‌های غروب آفتاب، نمی‌توانم نمازم را بخوانم. قدری به غروب آفتاب مانده، نمازی می‌خوانم و راحت می‌شوم».

گاهی انسان می‌خواهد مطالعه‌ای داشته باشد، ولی موفق نمی‌شود. گاهی به خاطر سلامتی خویشتن می‌خواهد قدری کمتر بخورد، ولی نمی‌تواند. در چنین مواقعی، آدمی همچون درختی آفت‌زده، نیازمند سم‌پاشی است. در غیر این صورت، به مرور ریشه‌اش خشک می‌شود. استفاده از اسما و اذکاری همچون، «أستغفراللّه» و «یاحی یاقیوم» و برخی از اسمای دیگر، آفات را از انسان دفع می‌کند. به عنوان نمونه، صدبار «سبحان اللّه»، «الحمدلله» و «لا اله الا اللّه» گفتن، اسمای خبیثه را متلاشی می‌کند.

با استمداد از اسمای الهی، انسان از مزاحمت اسمای خبیثه آزاد گشته و بر نفس خود تسلّط می‌یابد. انسان در این زمینه، نیازمند آموزش است تا بتواند اسمای خبیثه را از خود دفع کند. او با تمسّک به

۱- همان.

(۲۱)

اسمای مُظهری و ذکرهای باب استعاذه، می‌تواند اسمای مَظهری ترکیبی را، از خویش دور ساخته و به یاری خدا، بسیاری از مشکلات را حل کند.

 

مطالب مرتبط