تمامیت در اسما، یعنی هر اسمی تمامالأسما است. اگر همه اسما تمامیت دارند، چه نیازی به تکرار هزار اسم از اسمای الهی است؟ مگر یک اسم با همه اسما به نحو عینیت در ارتباط نیست؟ مگر با گفتن «هو» جمیع اسما را طی نمیکنیم؟ پس چرا به دنبال تکرار صدها و هزاران اسم خدا هستیم؟ حق را نمیشود تجزیه و تکهتکه کرد؛ به همین سبب، حق سنگین است. ذات و صفات او را نمیتوان راحت و آسان درنوردید. اگر ذاکر، یک اسم را بگوید و با گفتن آن، از جمیع اسما خارج شود، توانسته است با موفقیت، آناسم را بگوید؛ در غیر این صورت، در این عمل موفق نشده است.
حقتعالی تجزیهبردار نیست که قطعه قطعه شود؛ امّا در این صورت، حق بسیار سنگین است. آیا کسی توفیق ذکر حضرت حق را که ـ اینقدر سنگین است – پیدا میکند؟ به دنبال اسما بودن، چندان آسان نیست؛ به همین دلیل، زمانهای خاصی ـ همچون شبهای قدر و شبهای جمعه ـ برای خواندن آن وارد
(۴۹)
شده است. زمانهایی که برای خواندن اسما توصیه شده است خصوصیات، اهمیت و سنگینی اسما را میرساند.
در بحث تقسیم و استخراج اسما خواهیم گفت: اسما در یک تقسیمبندی به «اسمای حاکم» و «اسمای محکوم» تقسیم میشوند. هر یک، با اینکه با تمام اسما عینیت دارد، دولتی دارد. دولت هر اسم، با دولت اسم دیگر متفاوت است. وقتی ذکر «یارحمن» گفته شود، همه اسما با دولت رحمت خوانده میشوند. در ذکر «یاجبار» همه اسما با دولت جبر دنبال میشوند. اسم «الظاهر» بر تمام اسما دولت دارد. «حقیقتِ اسما» با «دولت اسما» متفاوت است. حقیقت اسما، با ذات عینیت دارد و واحد است؛ اما دولت اسما، مختلف است. هر اسمی برای هر کاری تجویز نمیشود. برای شفایافتن بیمار، سوره «حمد» و برای دفع دشمن، سوره «مسد» خوانده میشود.
بر اساس نیتی که ذاکر در ذکر دارد، ذاکر مؤمن و ذاکر مشرک پیدا میشوند. آنکه «یاجبار بلاحکیم و لاعلیم» را ذکر خود میکند، بهخاطر این که حق را تجزیه کرده است، به شرک میافتد؛ ولی مؤمنی که برای نفرین بر یک ظالم «یاجبار» میگوید، به دولت اسم «جبّار» پناه برده است. او میتواند تحت دولت این اسم، بدون اینکه مشرک شود، دشمن ظالم را از پای دربیاورد.
دولت اسما متفاوت است. گاهی ممکن است مربی پخته و حاذق، شاگردش را به ذکر اسمای «یافاتح، یامفتح، یامفتاح» توصیه کند و در جایی دیگر «یاواحد، یااحد، یافرد، یافرید، یاوتر» را ذکر او قرار دهد و در مواردی «یاسبوح، یاقدّوس، یامقدّس، یاسلام» را مناسب حال او بداند. این توصیهها بر اساس دولت اسما میباشد، نه بر اساس عینیت و حقیقت اسما که واحد است.
مربی و پیر پختهای که شاگردش را به دولت اسما توصیه میکند، در ابتدا او را به دنبال ذات نمیفرستد. اگر به کسی دستور ذکرِ «یااللّه» داده شود، یعنی به بلندکردن جمیعالاسماء ـ که همچون کوهی عظیم است ـ امر شده است. «اللّه» اسم جمعی و یک ایالت وسیع است. مقام ذکر، مجال استفاده از دولتِ اسما است. استفاده از اسمای مختلف در ظرفیتهای گوناگون، بهخاطر دولت اسما است، نه عینیت ذات و صفات.
گوارا باد بر عارفی که به مقام استفاده از اسمای ذاتیه برسد و در اینراه متلاشی شود. گاه ممکن است در این راه، عمر صد ساله او به نصف تقلیل یابد و یا ستون فقراتش پودر شود. حق، بسیار سنگین است؛ به اندازهای که به آسانی نمیتوان ذات و صفات ذاتی او را دنبال کرد. خواندن سوره مبارکه توحید، بهخاطر سنگینیاش عمر انسان را کوتاه میکند و در این جهت، با سوره بقره قابل مقایسه نمیباشد؛ از این رو، سر و کار داشتن با دولت اسما، آسانتر است از اینکه کسی بهخاطر چموشی با ذات و عینیت صفات درگیر شود و خود را در ظرف فنا گرفتار سازد. چنین کسی میخواهد حق را به حریم بکشد، ولی خود به حرام میافتد.
«بشرط لا» ذکر کردن اسما، تقطیع اسما است و به شرک میانجامد و به شرط شیء ذکر کردن، به جهت سنگینی ذات و صفات، فنا و متلاشی شدن سالک را در پیدارد؛ ولی «لابشرط» بودن در اسما، به کارگیری دولت اسما است که در سایه آن، انسان، نه از حریم خارج میشود و نه به آن سنگینی طاقتفرسا مبتلا میگردد.
سالک مبتدی و متوسط در سلوک، از دولت اسما بهره میگیرد. برخی از منتهیان با چموشی به سراغ اسمای ذاتی میروند؛ در این صورت، هرچه برسرشان بیاید، به پای خودشان است. خوشا به
(۵۰)
سعادتشان باد و گوارای وجودشان.
در عینیت اسما و صفات، اسم «جبار» از ذات و صفات متفاوت نمیباشد؛ یعنی جبار، همان ذات و صفات است. در این مقام، جبار همان رحیم و رحمن و… است؛ ولی در دولت اسما «جبار»، جبار است و «رحمن»، رحمن است و «رحیم»، رحیم است که لابشرط قصد شدهاند نه، بشرط لا. لابشرط خواندن سوره «حمد»، شفا میدهد؛ ولی بشرط شیء خواندنش، میمیراند. (ولاالضالین) در این سوره معادل «یاجبار» است و به شرط شیء، «ضالین» خواهد بود.
اهل سرّ وقتی به بالین مریضی میرسند که از زندگی مأیوس است و رنج و درد فراون میکشد، برای او بشرط شیء دعا میکنند تا کمتر درد و رنج بکشد و به راحتی بمیرد؛ ولی بر بالین مریض دیگر، لابشرط دعا میکنند و مریض شفا مییابد. سفارشات معصومین علیهمالسلام در مأثورات، به خواندن سورههای مختلف در موقعیتهای متفاوت، برای استفاده کردن از دولت اسما است. اگر این سورهها جابهجا استفاده شوند، آثار و نتایج دیگری خواهند داشت. توفیق شناخت حقتعالی، آشنایی با ذات و صفات او و آشنایی با دولت اسما، به آسانی بهدست نمیآید. همه ما کم و بیش، باغ، بوستان، گُل، درخت و میوه دیدهایم. آشنایی باغبان با گُل و گیاه و درخت و میوه، بسیار متفاوت است. او چیزهای ارزشمندی را در این باغ و بوستان میبیند که دیگران اصلاً به آن توجه پیدا نمیکنند.
(۵۱)