منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )
گفتیم صوت از حرکت و جنبش پدید میآید و چون حرکت در هستی و پدیدههای آن وجود دارد، نمیشود چیزی را یافت که صوت نداشته باشد. ابنسینا موضوع صوت را نفْس قرار داد. وی صوت را بر دو قسم تخیلی حقیقی، و تخیلی مجازی میداند. این تقسیم در کتابهای دیگر، مانند «جمهوری» نیز آمده است. صوت تخیلی حقیقی را «صوت معنوی» و صوت تخیلی مجازی «صوت لهوی» نام دارد. صوت معنوی دارای معنا، ارتفاع و استعلاست و معنویت را به همراه دارد. برخی معتقدند: صوتِ تخیلی معنوی، الهام، صفا، معنویت و قرب را در پی دارد و صوت تخیلی مجازی، جز افول، سستی، رخوت، گناه و لهو را سبب نمیشود.
این سخن، نه پایهٔ علمی دارد و نه حصر تمامی موارد را. تقسیم یاد شده میرساند صوت در نظر این دانشمندان، جز امری تخیلی نمیباشد و از آن فراتر نمیرود. این در حالی است که موضوع صوت و صدا نَفَس است، و تخیل از نَفْس ظاهر میشود، در حالی که غایت این موضوع، تنها نفْس نیست.
نفْس و حظوظ نفسانی غایت ابتدایی و متوسط صوت است؛ ولی کار به نفس تمام نمیشود و صوت و صدا بُردی بالاتر دارد و میتواند عقلانی باشد. همان معنایی که صوت امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام کاظم علیهمالسلام و حضرت داوود علیهالسلام را چنان زیبا مینمایاند که در یکی، رهگذران مدینه و در دیگری، کوه و دشت و پرندگان را با خود همراه میسازد. نمونهٔ عالی صوت، صوتهای عقلانی معنوی است که اولیا و انبیای الهی علیهمالسلام در پی الهام آن و رهنمون دادن بشر به آن بودهاند تا خوراک روح و جان آنان گردد. سخن گفتن از لذت صوت، از صوتهای دنیایی تا صوت الهی را در بر میگیرد. خداوند خطاب به حضرت موسی فرمود: «إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ»(۱). خداوند توفیق دهد روزی به همهٔ این مسایل پرداخته شود و روزنهای به این مسایل معنوی گشوده گردد. ما از جنبهٔ خوراکی صوت، بعد از این، سخن خواهیم گفت.
این صوت عقلانی است که دارای حلاوت و شیرینی است؛ هرچند ابنسینا که از نوابغ است، صدای انسانی را موهبتی الهی خواند که دارای حلاوت است و البته چه تعبیر مناسب و گویایی به کار برده است. حواس پنجگانه موهبت خداوندی به آدمی است و طبیعی انسان است. گوش برای شنیدن و صوت برای ایجاد آهنگ و آواز و خواندن است.
قدرت صوتآفرینی آن هم با تارهای صوتی و نیز دستگاه شنوایی آدمی با پیچیدگیهایی که دارد، نمونهٔ گویایی از معجزهٔ آفرینش است. اندک جابهجایی تارهای صوتی سبب میشود صدایی از کسی شنیده نشود یا گرفتگی صدا با تورم تارهای صوتی را موجب گردد و از قبض و بسط طبیعی خود باز ماند. کسی که به این اختلال دچار میشود، برای رفع آن باید نشاسته یا تخم مرغ مصرف کند تا این تارها حالت اولی و طبیعی خود را باز یابد و قبض و بسط آن بهخوبی انجام شود. همچنین شنیدن نغمههای زیبا و لذتبخش نیز برای گوش و هوش آدمی امری طبیعی است و هرگونه انحراف از آن، خروج از مسیر طبیعت و درگیری با آن را لازم دارد. البته باید شناخت مرزهای طبیعت را با آموزههای شرعی به دست آورد و علم محدودِ بشرِ عادی، به راهنمایی و پرتوگیری از دانش نامحدود پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله ـ که تنزیلی از دانش بیکران خداوند متعال است ـ نیاز دارد.
درست است زیبایی و توانمندی و خوبی در دین اسلام که دینی فطری است، حرام نمیگردد؛ اما در صوت و صدا، تنها با وجود دلیل حرمت بر آن است که میتوان به حرمت آن فتوا داد و تنها سندی که پذیرفته است نیز قرآن کریم و سنت است. قیاسهای غیر منصوص العله یا استحسانهای عقلی نمیتواند حجت برای اثبات حکم شرعی قرار گیرد. البته نبود دلیل بر حرمت، حلیت غنا و موسیقی را میرساند. درست است ما میگوییم که صوت و لذتبری از آن امری طبیعی و به مقتضای آفرینش است، ولی این دلیل به تنهایی ناقص است و در صورتی کامل میشود و حجت شرعی میگردد که منعی از ناحیهٔ شارع برای آن نیامده باشد. از این رو، باید تمامی ادلهٔ را که برای منع ادعا شده است، مورد تحقیق و بررسی قرار داد و اگر منعی از آن نرسیده است، آن را بیجهت بر خود و دیگران حرام ننمود.
۱ـ طه / ۱۴٫
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )