خوردن به تناسب کار

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم)

در زندگی ناسوتی باید کار کرد و حرکت و تلاش داشت، ولی کار باید بر پایهٔ سیستم طبیعی هر فرد تعریف شود و به اقتضای آن باشد. کار به معنای حرکت و تلاش، با زندگی طبیعی در خدمت هم است. در طبیعت، پدیده‌ای نیست که فعالیت نداشته باشد. بیکاری پدیده‌های طبیعی با مرگ آنان برابر است. کسی که کار و تلاش ندارد و مبارزه نمی‌کند و ضعف و سستی می‌پذیرد، محکوم به نابودی است. در دنیا هر کسی باید بار خود را بر دوش خویش نهد و کسی که بار خود را به دوش دیگران می‌نهد و آن را زیرکی و زرنگی می‌شمرد، کلاه بر سر خود می‌گذارد. توضیح این‌که چنین کسی در نظام هوشمند طبیعت، توسط سیستم‌های طبیعی طرد می‌گردد؛ زیرا ممکن است طبیعتی داشته باشد که با بار وی تناسب دارد و دیگری که بار وی را می‌برد، دارای طبیعتی دیگر باشد که با آن بار ناسازگار است و این زرنگی به‌ناچار در جایی به تعارض و تضییع امکانات می‌رسد.

فرد بیکار و دور از مسؤولیت، در صورت هم‌نشینی با دیگران، به آنان آسیب می‌رساند.

معیار خوراک آدمی، کار اوست و کار به خوردن و آشامیدن سیستم طبیعی می‌دهد. قرآن‌کریم خوردن را به تناسب کار توصیه دارد و می‌فرماید: «کلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئا بِمَا کنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(۱). این بدان معناست که هر کسی باید کار خود را مصرف کند؛ زیرا هر کار متناسب با طبیعت فردی است و هر کسی باید ارتزاق خود را بر اساس طبیعتی که دارد به دست آورد، وگرنه خوراک به دست آمده رزق وی نمی‌گردد و در جان او نهادینه نمی‌شود و احساس گرسنگی و نیاز از او برداشته نمی‌شود و به اصطلاح عرف، چشم و دلی سیر نمی‌یابد. رعایت تناسب کار و خوراک و دیگر شؤون زندگی سبب می‌شود هر کسی بر اساس سیستم طبیعی خود که درگیر نظام مشاعی عالم است از خوراک و دیگر نیازهای خویش با کامیابی‌دادن به دیگران، کام بگیرد و آن را نعمت و مایهٔ آرامش روان خود سازد، وگرنه مصرفی‌بودن صرف هرچند در فضای امکانات فراوان باشد، ناآرامی می‌آورد و ثروت را نعمت به معنای آرامش‌بخش و گوارا که مایهٔ کامیابی است، نمی‌سازد.

زندگی اگر بر مسیر طبیعی خود باشد، «نعمت» و گواراست. گوارایی وصف زندگی سالم است. حیات فعلی در صورتی گواراست که قوهٔ ادراک و معرفت لازم با آن باشد و برای همین است که به آدمی اختصاص دارد و شأن انسان است. پدیده‌های غیربشری سلامت و حیات دارند، ولی گوارایی ادراکی برای آنان نیست و سلامتِ حیات، طبیعی آنان است و قدرت درک نعمت در آنان نیست.

۱ـ طور / ۱۹٫

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم)

مطالب مرتبط