ورزش و رفع وسواس

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم)

منظور از ورزش، رفتن به باشگاه نیست، بلکه نرمش‌های عمومی مستمر است که در منزل قابل انجام می‌باشد. نباید پنداشت هزینهٔ وقت برای نرمش، از دست‌دادن وقتِ کار مفید است؛ زیرا کسی که نیم‌ساعت ورزش می‌کند، می‌تواند ساعاتی از خواب خود را بکاهد و خوراک خود را متعادل سازد و به کار مفید خود بیفزاید و نیز با تربیت بدن، کم‌تر به بیماری دچار می‌شود، و در نتیجه بهره‌وری کاری وی با بهبودی و سلامتی که دارد، افزایش می‌یابد و وقت خود را به طی‌کردن دورهٔ درمان و نقاهت سپری نمی‌نماید.

به هر روی، کسی که ورزش نمی‌کند، بیمار است و همین نشانهٔ درگیری او با اختلال‌های روانی است. از نظر روانی بسیاری از کسانی که وسواسی هستند و غسل و وضو را بد یا طولانی انجام می‌دهند، به‌خاطر نداشتن ورزش روزانه است. ورزش رابطهٔ مستقیم بر بهبود عملکرد فرد مبتلا به وسواس دارد. وسواسی کسی است که ارادهٔ خویش را از دست داده و آن را رها گذارده است و عنان آن را در دست ندارد، از این رو نمی‌تواند تصمیم بگیرد، حکمی دهد و کاری را بدون تکرار انجام دهد. ما برای رفع وسواس از فرد بیمار، ورزش را توصیه می‌کنیم. ورزش از بهترین راه‌ها برای تقویت اراده است. ابن‌سینا در اهمیت حرکت‌درمانی و ورزش آورده است: «تمام قسمت‌های غذایی که می‌خوریم، کنش غذایی ندارد، بلکه در هر مرحله از مراحل هضم، بخشی از آن به صورت مادهٔ زاید در می‌آید و طبیعت می‌کوشد آن را از بدن دفع نماید، اما طبیعت، قدرت دفع همه مواد زاید را نداشته و همواره بخشی از آن بعد از هر هضم در بدن باقی می‌ماند و با زیادشدن و جمع‌گردیدن آن، این مواد دفعی برای تن زیان‌آور خواهند بود. پس چاره‌ای جز بیرون‌راندن همهٔ آن‌ها از بدن به‌وسیلهٔ ورزش نیست». ورزش، حرارت ملایم پدید آورده و مواد دفعی را روز به روز می‌گدازد و آن‌ها را به طور منظم و مرتب، از جای لغزانده و بیرون می‌نماید و از جمع‌شدن و دخالت منفی در تن مانع می‌شود. با دفع این مواد زاید، جای غذا خالی مانده و اندام‌ها برای پذیرش غذا آمادگی بیش‌تری می‌یابند.

گردش خون، سه وظیفهٔ مهم: تنفس و رساندن اکسیژن به سلول و دورکردن گاز کربنیک ناشی از سوخت و ساز سلولی، تغذیه و رساندن مواد غذایی به سلول و دفع سموم و مواد زاید حاصل از فعالیت حیاتی سلول را بر عهده دارد. اگر خون به قدر کافی به عضوی نرسد، فعالیت و حیات آن دچار اختلال می‌گردد و به تناسب کاهش جریان خون، آن عضو نیز از رشد، کار و مقاومت باز خواهد ماند. حرکت اعضا باعث تسریع جریان خون و بهبود تنفس و تغذیهٔ آن‌ها می‌گردد. در حقیقت، حرکت و جنبش، سبب نیاز بیش‌تر به اکسیژن و غذا و افزایش جریان خون و رسیدن اکسیژن و غذای فزونی به بدن می‌گردد. بنابراین هر عضوی که کم‌تر حرکت کند و فعالیت محدودی داشته باشد، دچار کم‌خونی نسبی و ضعف تدریجی می‌گردد و هر عضوی که بیش‌تر حرکت و جنبش داشته باشد، به صورت طبیعی خون و در نتیجه غذا و اکسیژن بیش‌تری را به طرف خود جذب می‌کند.

ورزش و تربیت بدنی به‌خصوص برای کودکان که در سن رشد می‌باشند، بیش‌تر اهمیت دارد و آنان باید بخشی از وقت خود را به ورزش‌های سبک بپردازند. ورزش، سیستم ادراکی و حرکتی کودک را توسعه می‌دهد و مهارت‌های پایه هم‌چون دویدن، پریدن و جهش‌کردن را در او افزایش داده و به وی می‌آموزد که چگونه از نیروی عقلی و قابلیت‌های ذهنی خود، تا حد امکان استفاده کند و دور از اضطراب و افسردگی با اعصاب مقاوم در برابر فشارهای روانی، و دارای حس سلامت و خوشی گردد. با تقویت اعصاب، کودک کارهای فکری را روان‌تر انجام می‌دهد. عقل سالم در بدن سالم است. بدن بدون ورزش حامل مواد زایدی است که نفس و روح را آلوده و پژمرده می‌گرداند و به آن سستی و پوکی می‌دهد و بدن را از نشاط و سرزندگی و رغبت می‌اندازد. بنابراین معنویت غذایی و بهداشت جامع بدون ورزش به معنای نرمش مستمر و تعریق‌زای تمامی اندام‌ها شکل نمی‌گیرد.

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم)

مطالب مرتبط