منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)
افزون بر حلالدرمانی، باید به شخصیت غذایی و معنویت آن توجه داشت که عیار غذا تابع آن است. در روانشناسی مداراگرا و راستین هم «معنویت غذایی» اهمیت دارد و هم «شخصیت غذایی». شخصیت غذایی از آثار و عوارض خوراکیها و از عیار و تناسب خوراکیها بر فرد میگوید. در این رابطه با آن که دانش تغذیه رشد خوبی دارد اما استفاده از آن محدود به جوامع علمی یا دانشگاهها و نیز برخی از نهادهای دولتی است و کارآمدی آن فراگیر، عمومی و فرهنگ نشده است.
همانطور که غذاها از حیث خاصیت غذایی و مقدار ویتامین و پروتئینی که دارد، بررسیده میشود و برای آنان که قند یا چربی دارند، غذاهای خاصی توصیه میشود، باید غذاها را از حیث این ویژگی که نفس را برای رشد و کمال معنوی و برشدن به عوالم مینایی آماده مینماید نیز مورد پژوهش قرار داد.
در معنویت غذایی تبیین میشود که استفاده از برخی خوراکیها مانند خوراکهای غیرطیب هرچند حلال باشد، میتواند برای فرد مضر و دارای عوارض گردد. برخی از غذاها فرد را هار میسازد و بعضی از آن سبب نرمی و محبت میگردد. غذایی مزاج را به گرمی سوق میدهد و غذایی آن را سرد میکند. غذایی خواب میآورد و خوراکی سبب کمخوابی میشود. غذایی قوهٔ درک و هوشمندی را مضاعف میکند و غذایی دیگر بُلهی و کمخردی میآورد. همانطور که اگر یک حبهٔ قند در دریایی افتاده شود بر وزن آن تأثیر دارد و به قدر خود، آن را شیرین میکند اما برای ما محسوس نیست، خوراکیها نیز نقشهای متفاوتی بر نفس آدمی دارد و حتی یک دانه خرما یا انجیر بر میزان درک و هوش فرد مؤثر میباشد اگرچه تأثیر آن محسوس نباشد. بدن مرتبهٔ فروهشت نفس و روح آدمی و تماشاخانهٔ صورت معنوی آن است. نفس و روح هم در بدن کنش دارد و هم از آن واکنش میپذیرد. بیماری بدن، کندی اندیشه و نشاط آن، سرور این را در پی دارد. ناتوانی در دویدن بر پل، با اندیشهٔ فروغلتیدن و پیروی طبیعت و جسم آدمی از آن، و گرایش رنگ چهره به زردی با شرم و به سرخی با خشم و پیدایش قساوت دل با خورش فراوان گوشت و رشکبردن با گوشت خوک و نرمش دل با عدس و شادمانی روان و انبساط روح با تناول انگور و انار، چشمزخم، تأثیر حالات روحی مرد و زن بر فرزند و کنترل فرایندهای بدنی غیرارادی نظیر ضربان قلب، فشارخون و امواج مغزی و جریان خون و حتی تنفس به اندامها با اراده، نمونههایی از تأثیرپذیری متقابل نفس و بدن است. تبیین چگونگی دخالت مسایل روانی، افکار و عواطف و انگیزههای فرد در بروز بیماری یا بهبود آن در شاخهای نوظهور از روانشناسی به نام «روانشناسی سلامت» تبیین میشود. این علم، بهترین گزینهٔ تحقیق برای درک بهتر تأثیر نفس و روان بر جسم و سلامتی را نقش فشارها و مشکلات روانی بهخصوص تنیدگی یا استرس در مخاطرهافکندن سلامت جسمی میداند. استرس مقدار نیرویی است که بر شیء فیزیکی وارد میشود. رویدادهای تکاندهنده مانند توفان، زلزله و تغییرات مهم زندگی همچون تولد نوزاد و موقعیتهای به ستوهآورندهای همچون زندگی در یک محلهٔ خطرناک و امور جزیی زندگی مانند دریافت برگ جریمه، گمکردن کلید، درگیریهای روزانه اگر مداوم باشد و با شیوهای سازگارانه با آنها برخورد نشود، از عوامل تنیدگیزا بوده و تأثیرات منفی فزایندهای بر سلامتی انسان دارد.
ما در معنویت غذایی میگوییم: بنیاد بدن بر آب، نان، برنج، گوشت و نمک و نیز بر هوای پاک، ورزش و ذکر قرار دارد. حذف هریک از گزینههای گفتهشده از سبد غذایی سبب فروریزی بنیاد طبیعی بدن و وحش گردیدن آن میشود. برای نمونه اگر فردی برای چند ماه گوشت نخورد، کاملا گرسنگی و نیاز غذایی برای وی محسوس میگردد و همین نیاز چون پاسخ داده نمیشود، فرد را پرخاشگر و عصبی مینماید. همانطور که افراط در مصرف آن نیز بیماریزاست. افراط در مصرف گوشت، نان و برنج، سبب ایجاد جوش کورَک در پوست میشود و شفافی و روشنی را از چهره و پوست میگیرد. بنابراین رعایت تناسب در مصرف این خوراکیها که باید با طبیعت و مزاج هر فردی وزان بیابد، لازم است؛ بهویژه باید با مصرف میوهها و سبزیجات و نیز نرمش، آسیبهای مصرف این غذاهای پرکالری را محدود و کنترل نمود، اما حذف آنها از سبد غذایی اشتباه است. از اصول مهم انسانشناسی این اصل است که انسان دارای مقام جمعی است و جمعیت دارد. در مهندسی تغذیه از این اصل میتوان استفاده نمود و گفت انسان را نباید به غذایی خاص محدود ساخت. کسانی که تنها خامخواری را پیشنهاد میدهند یا او را گیاهخوار میپندارند و از خوردن انواع گوشتها حذر میدهند، از این اصل فلسفی و از مقام جمعی وی غفلت دارند و نسخههایی میدهند که او را به بیماری و ضعف میکشاند. انسان هم باید خامخوار باشد و هم غذای پخته بخورد؛ اگرچه در رژیم غذایی بیشتر باید خامخواری نمود و از میوهجات و نیز از ورزش برای دباغی و پاک نمودن بدن استفاده کرد.
منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)