عوارض مال حرام

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم)

روان‌شناسی سلامت

ارکان سلامت بر شخصیت و معنویت غذایی، ورزش، خواب و ذکر می‌باشد. ما در این‌جا از معنویت غذایی افراد سالم می‌گوییم. بنابراین افراد بیمار نیاز است راجع به چگونگی خوراک خود با پزشک خویش هماهنگ باشند.

پیش از معنویت غذایی، نخستین مهم در خوراکی، دوری از مصرف حرام و درآمد آلوده به خسّت و گدامنشی می‌باشد. همان‌طور که مصرف شراب، مستی و مصرف مواد مخدر نأشگی می‌آورد، مصرف حرام به هاری و خشونت تبدیل می‌شود و به مشاجرات، عصبیت‌ها، تشنج‌ها، خشونت‌ها و درگیری‌ها دامن می‌زند. کسی که هار می‌شود، نمی‌تواند با کسی سازگاری داشته باشد. فردی که به هاری نفس مبتلاست با کم‌ترین انتقادی، به‌سرعت بدترین اتهام و عیب را به منتقد وارد می‌آورد و با کم‌ترین تمجید و ستایشی، ستایشگر را محترم می‌دارد. هاری عاری از انکسار قلبی است و سخت‌دلی و سنگین‌قلبی و قساوت با خود دارد.

مال حرام، اراده را از انسان می‌گیرد. فرد مبتلا به مصرف حرام دیگر نمی‌تواند با اراده بخوابد و به اراده بیدار شود.

مصرف حرام، هاری می‌آورد و صفای نفس را از بین می‌برد و نفس را خبیث، پلید، هار و سیری‌ناپذیر می‌سازد؛ به عکس، ارتزاق از درآمد حلال و طیب، صفای نفس، نرمی، صمیمیت و سیری‌پذیری و رضایت می‌آورد.

مصرف حرام، عوارض شدیدی چون عصبیت و ضعف اعصاب ایجاد می‌کند و فرد را به بسیاری از توهمات ذهنی و تصورهای باطل و خیالات آشفته درگیر می‌کند. این توهمات به سبب هجوم شیاطین به فردی است که مصرف حرام دارد.

مصرف مال حرام، بیماری می‌آورد و فرزند را به زشتی چهره و به بلایا و آسیب‌های سختی مانند تصادف و فلجی می‌کشاند. مصرف مال حرام، بلا نازل می‌کند و خود را به صورت زلزله و خشکسالی نشان می‌دهد؛ به‌ویژه اگر زمامداران یک مملکت به حرام‌های کلان و نیز به ظلم آلوده شوند. از عامل‌های مهمی که روحیهٔ جوانمردی را از بین می‌برد، آلوده‌شدن به مال حرام است. به‌خصوص استفادهٔ حرام از حق فقیران و ضعیفان، مال را برای نفس و بدن ناسازگار و در حکم چرک و کثیفی قرار می‌دهد و عمر را کوتاه و صفا و نشاط و مردی را از بین می‌برد و روحیهٔ جوانمردی را نابود می‌سازد. اگر آزمایشگاه بود، ثابت می‌کردیم که مردانی که از مال آلوده به حرام و تزکیه‌نشده استفاده می‌کنند، نه‌تنها نمی‌توانند جوانمردی داشته باشند، بلکه قدرت جنسی و مردانگی آنان نیز کاهش می‌یابد و نارضایتی میان چنین خانواده ای افزایش می‌یابد. دادن حق فقرا و وجوهات شرعی منتی بر فقیران و ضعیفان نمی‌آورد، بلکه سلامت زندگی و صفات کمال و ریشهٔ انرژی‌بخشی و احساس رضایت را در فرد و خانوادهٔ وی زنده می‌دارد.

افزون بر مصرف حرام لازم است از درآمد گدامنشانه و خست‌آلود دوری کرد. مصرف خست‌آلود، نفس و شخصیت انسانی را میان‌تهی و پوک می‌کند و شخصیتی گدامنش و ضعیف از او می‌سازد که از هر میدانی با پیشامد کم‌ترین خطری، فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد و محافظه‌کاری شدید می‌نماید. درآمد گدایی و مصرف هر چیزی که خسیسانه به انسان رسیده است، جان آدمی را آکنده از ضعف و ترس و توهم می‌سازد.

فرزندان و همسر چنین کسی نیز که از چنین درآمدی تغذیه می‌کنند، خود را خوار، کوچک، سرشکسته و ناامید می‌یابند و در هیچ جا نمی‌توانند سر خود را با افتخار بالا بگیرند و اعتماد به خدا و ایمان به او را به‌طور کلی از دست می‌دهند و احساس حقارت و پوچی آن‌ها را در خود می‌گیرد.

برای نمونه این مشکل در سیستم یارانه‌های دولتی که به اندکی و خست مبتلاست، روح معنویت و آزادگی را در جامعه می‌خشکاند.

درآمد اندک، خُرد و گدامنشانه بزرگواری را از انسان می‌گیرد و او را کوچک و کوتاه‌بین و جامد می‌سازد و حوصلهٔ کار سالم و توان آن را از فرد می‌گیرد.

درآمد خست‌آلود و گدایی در هر شکمی رفت، آن شخص دیگر دل و دماغ کار و تحقیق و تدریس و مطالعه و کوشش و استقامت و صبر را نخواهد داشت. همان‌طور که مزدوری برای پول، عشق و ارادت را می‌میراند، عبادتی که اجر و ثواب آن دیده شود نیز طمع‌پروری بدون خاصیت است؛ یعنی معرفت، روءیت، حقیقت، غیب، شهود، مکاشفه و معاینه از آن بیرون نمی‌آید، نه جایی را می‌شکافد، نه حرکتی ایجاد می‌کند. این خیلی مهم است که انسان حتی در عبادات و توسلات خویش روحیهٔ گدایی نداشته باشد.

….

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم)

مطالب مرتبط