آزادی از دیدگاه اسلام

آزادی از دیدگاه اسلام

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد دوم)

اسلام شریعتی گشایشی و برای آزادی است، نه بند و بست. اسلام هیچ گاه بر مردم سخت نمی‌گیرد. شریعت اسلام، دین سهله و سمحه است. اما باید توجه داشت که گشایش در دین، به معنای بی قانونی نیست؛ بلکه گشایش در عین قانون است و این نیز داخل در قانون اسلام است که دین امری گشایشی و آزادمحور می‌باشد. دین می‌گوید همه چیز مباح و رواست؛ مگر امور چندی که با عنوان محرّمات شناخته می‌شود. قانونمندی شریعت مانند قانون راهنمایی و رانندگی است که رعایت آن، گشایش در مسیر را سبب می‌شود و از ترافیک و تصادف و مرگ جلوگیری می‌کند. این احکام به‌سان لنگر کشتی انسانی است که نبودِ آن، نوع انسان‌ها را به تلاطم می‌کشاند. گزاره‌ها و احکام دینی نیز همه توصیفی است، نه فرمانی. این احکام مانند مهندسی نقشه‌کشی است که جای هر چیزی را به دقت نشان می‌دهد و آن را توصیف می‌کند. چنین دینی هیچ گاه برای مردم ترس و وحشتی ایجاد نمی‌کند.

آن‌چه گفته شد مقام ثبوت دین است؛ چنان‌چه قرآن‌کریم می‌فرماید: «یرِیدُ اللَّهُ بِکمُ الْیسْرَ وَلاَ یرِیدُ بِکمُ الْعُسْرَ»(۱) و ما در کتاب هفت جلدی «فقه موسیقی و غنا» آن را تحلیل نموده‌ایم؛ اما در مقام اثبات، متأسفانه روش برخی از عالمان دینی چنین نبوده است. بعضی از آنان قداست، تقوا، پاکی و طهارت نفسی را که خود داشتند، برای مردم نیز لازم دانسته و گمان نموده‌اند که همهٔ مردم باید زندگی پیامبرگونه داشته باشند. اگر گفته شود قرآن‌کریم خود می‌فرماید: « وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاْءِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ»(۲) خواهیم گفت: هدف آفرینش، دارای مراتب است و این گفته، هدف عالی خلقت است. هم‌چنین در صورتی که مراد از این بیان، عبادت تکوینی باشد، این امر به خودی خود حاصل است و اگر عبادت تشریعی منظور است، چنین نیست که عبادتْ غایت آفرینش باشد؛ بلکه عبادتْ طریق است و انسان‌ها در طریق هستند، نه در غایت و هر کسی در مرتبه‌ای و متناسب با کمال ویژهٔ خود است. هر کس باید در جای خویش هزینه شود و برای خود باشد. تقوا و ایمان نیز این گونه است و نمی‌شود از همگان انتظار انجام یکسان آن را داشت. دعوت همگانی میلیون‌ها انسان به عالی‌ترین شکل بندگی بدون توجه به رده‌بندی احکام و انتظار گزاردن عبادتی چون نماز شب، دیگر احکام را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و روسری‌ها را نیم سری و لباس‌ها را از دو سو به بالا و پایین می‌آورد و به هر جای آن نیز که ممکن باشد، چاکی داده می‌شود. ولی اگر جامعه، باز باشد و مشرکان نیز به کارهای عادی خویش بپردازند و حریم و حرمت دین ـ آن‌گونه که دین از ما خواسته است ـ پاس داشته شود، هم برای دین‌مداران جامعه‌ای سالم است و هم این‌گونه نابسامانی‌ها به صورت فراگیر و همگانی به وجود نمی‌آید.

حسن ختام این بحث را ذکر دو روایت نورانی قرار می‌دهیم که هم آگاهی و آزادی و تقوا و آزاد منشی را ارج می‌نهد و هم بر ساده و آسان بودن شریعت و دوری آن از سخت‌گیری بر بندگان خدا تأکید دارد؛ به این معنا که اگر تنها آن‌چه را که خداوند از بندگان خواسته است انجام دهند و مرزهای شرعی را پاس بدارند، زندگی آنان آسان و بدون دغدغه خواهد بود و فاصله گرفتن از شریعت، زندگی را بر بندگان سخت، ناهنجار و ناخوشایند می‌سازد:

الف) «وسأل سلیمان بن جعفر الجعفری العبد الصالح موسی بن جعفر علیهماالسلام عن الرجل یأتی السوق فیشتری جبّة فراء لا یدری أذکیة هی أم غیر ذکیة أیصلّی فیها؟ فقال: نعم لیس علیکم المسألة. إنّ أباجعفر علیه‌السلام کان یقول: إنّ الخوارج ضیقوا علی أنفسهم بجهالتهم، إنّ الدین أوسع من ذلک»(۳)؛

سلیمان جعفری از امام کاظم علیه‌السلام پرسید: مردی به بازار می‌رود و پوست می‌خرد، اما نمی‌داند که آیا آن حیوان تذکیه و ذبح شرعی شده است تا آن پوست پاک باشد یا خیر؟ امام فرمود: بله، در این امور جای پرسش نیست. همانا امام باقر علیه‌السلام بارها می‌فرمود: خوارج به سبب ناآگاهی و جهلی که داشتند بر خود تنگ گرفتند و زندگی را بر خود ضیق نمودند. به‌درستی که دین، وسیع‌تر و بازتر از آن است.

ب ) «کلّ شیء من الدنیا سماعه أعظم من عیانه. وکلّ شیء من الآخرة عیانه أعظم من سماعه. فلیکفکم من العیان السماع، ومن الغیب الخبر. واعلموا أنّ ما نقص من الدنیا وزاد فی الآخرة خیر ممّا نقص من الآخرة وزاد فی الدنیا. فکم من منقوص رابح ومزید خاسر. إنّ الذی أمرتم به أوسع من الذی نهیتم عنه. وما أحلّ لکم أکثر ممّا حرم علیکم. فذروا ما قلّ لما کثر، وما ضاق لما اتّسع. قد تکفّل لکم بالرزق وأمرتم بالعمل، فلا یکوننّ المضمون لکم طلبه أولی بکم من المفروض علیکم عمله»(۱)؛

هر چیز دنیایی، شنیدن آن شکوه بیش‌تری دارد تا دیدن آن، و هر چیز آخرتی، مشاهدهٔ آن شگرف‌تر است تا شنیدن آن؛ پس از دنیا به‌جای دیدن، به شنیدن آن، و از غیب به خبر آن بسنده کنید. بدانید و آگاه باشید که آن‌چه از دنیا کاهش یابد و بر آخرت بیفزاید، بهتر است از چیزی که از آخرت بکاهد و بر دنیا اضافه کند. پس چه بسا کاسته‌شده‌ای که سودآور است و افزوده‌ای که زیان‌بار است. همانا چیزی که به انجام آن امر شده‌اید، از چیزهایی که از آن منع گردیده‌اید، بسیار بیش‌تر است، و آن‌چه برای شما حلال شده است، از آن‌چه بر شما الزامی گردیده است، فراوان‌تر است؛ پس اندک را برای دستیابی به بیش‌تر فرو نهید، و آن‌چه را که بر شما سخت گرفته شده است، برای رسیدن به گشایش‌ها دست بردارید. همانا رزق و روزی شما ضمانت شده است و به عمل فرا خوانده شده‌اید؛ پس آن‌چه که انجام آن برای شما ضمانت شده، از عمل به آن‌چه بر شما الزامی گردیده است، برتر نباشد.

۱- بقره / ۱۸۵٫

۲ـ ذاریات / ۵۶٫

۳ـ الشیخ الصدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۵۷٫

۴٫ نهج البلاغة، خطب الإمام علی علیه‌السلام ، ج ۱، ص ۲۲۵٫

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد دوم)

مطالب مرتبط