منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )
ضرورت شناخت دستگاههای موسیقی
فقیه دینی برای ارایهٔ حکم شرعی باید دستگاههای موسیقی را بشناسد تا بتواند حکم شرعی آن را به دست آورد؛ ولی حکیم افزوده بر شناخت آن، باید بتواند آن را اجرا کند. فیلسوفی که در ارایهٔ موسیقی مشکل دارد، فلسفهٔ کاملی در راستای حکمت عملی ندارد. خواننده باید هم دستگاهها را بشناسد و هم آن را بهخوبی ارایه دهد و هم شور و صفای خود را جلوه بخشد و حال و هوای خود را آزاد سازد. آوازهخوان با این که به لحاظ فکری به فقیه و فیلسوف نمیرسد؛ اما به لحاظ کاری، وظیفهای سنگینتر دارد. او باید آنچه را که از دانش موسیقی میداند، مجسم نماید و اگر نتواند چنین کاری کند، به کسی میماند که ادبیات خوانده است، اما از آوردن درست اِعراب ناتوان میباشد.
بنابر این برای فقیه، شناخت دستگاهها و شناخت صوت و صدا کفایت میکند؛ زیرا تنها میخواهد حکم کند. اما فیلسوف که میخواهد در مادهٔ وجودی خویش تخصص یابد و ملاکات آن را مورد شناسایی قرار دهد، باید قدرت ارایه داشته باشد. آوازهخوان میتواند در پی زنده کردن خود نباشد، بلکه بر آن باشد تا شادی و حزنِ زندگی را به دیگران سرایت دهد و دیگران را به شور و شادی اندازد.
مراحل کشف ردیفها
گفتیم طبیعت منبع کشف دستگاههای موسیقی است. برای کشف دستگاه، باید سه امر را لحاظ کرد: نخست این که آدمی با حافظهٔ خود، صوتهای طبیعت را بهخاطر بسپارد و آن را تحلیل و آنالیز نماید و چنان در این کار خبره شود که به محض شنیدن صدا و آهنگ، ذهن وی آن را دریابد و بداند که آن صدا برای نمونه در دستگاه ماهور ایجاد شده یا شوشتری.
دو دیگر این که بتواند این صدا را در مقام اجرا بهخوبی و به سرعت و بدون تأمل در دستگاه مورد نظر جریان دهد،
و سه دیگر این که افزوده بر حفظ و اجرای دقیق، این کار برای او ملکه شود و کسی که چنین است متخصص در آوا شناسی و صوت شناسی میگردد.
حالات گوناگون و احکام متفاوت
هر دستگاهی طربی خاص دارد. اگر صدا با دستگاه عجین شود، محال است که طرب نداشته باشد. چنانچه صدایی طرب نداشته باشد یا دستگاه را مخلوط کرده یا زمان و مکان و خصوصیات را به هم آمیخته است. در صورتی که شرایط دستگاهی رعایت شود، طرب و ترنم را ایجاد میکند؛ همانگونه که نمیشود رطوبت را از آب جدا کرد.
صوت، صدا، طرب یا حزن هر کدام دارای لوازم و عوارضی است. هر صوت و صدایی در هر شرایطی دارای طرب نیست؛ اگرچه طرب در هر صدایی با رعایت لوازم و عوارض آن وجود دارد، از این رو نمیتوان به طور مطلق گفت که صدایی بر همه حلال و یا بر همه حرام است؛ زیرا ممکن است صدایی برای شخصی جایز بوده و همان صدا برای دیگری حرام باشد. خصوصیات و شرایط گوناگون افراد در حکم غنا و موسیقی دخالت آشکار دارد.
انگیزهها در افراد، متفاوت است. همانطور که صدا نیز دارای انگیزه است و با توجه به نفوس مختلف، دارای انگیزههای متفاوت میشود؛ از این رو صدا در جایی انگیزه دارد و در جایی ندارد. در جایی طربانگیز است و در جایی طرب ندارد.
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )