منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )
سماع و رقص
در منازل و مقامات معنوی از «سَماع» یاد میشود و آن را یکی از منازل قرار میدهند. این مطلب در کتاب منازل السائرین آمده است. ما در جلد سوم شرح خود بر این کتاب، با عنوان «سیر سرخ»، به تفصیل از «منزل سماع» سخن گفتهایم. سماع حقیقتی است معنوی که در صحیفهٔ سجادیه دیده میشود. مراد از سماع، شنیدن صوتهای معنوی و الهام ربانی در شکل صوت و صداست، نه آنچه در میان دستهای از صوفیه همراه با رقص و پایکوبی مشهور است.
انواع وصول
گفته شد غنا و موسیقی «مُعین» و مددکار و «موصِل» و رسانندهٔ سالک به مقامات بالاتر است. موصِل و رسانای سالک بر دو قسم است: نفسی (خیالی) و معنوی. موصل خیالی زمینهٔ تمثیلی دارد و مُعین معنوی، امری تجردی، ربوبی و الهی است. صوت وحی، الهام و رؤیت از این قسم است. با توجه به این که مجذوبان درگاه الهی بر دو قسم محبان ریاضتی و محبوبان عنایتی میباشند، باید گفت موسیقی برای سالکان ابتدایی و متوسط و به اصطلاح محبان است که موصِل خیالی و نفسی است؛ اما اولیای الهی و محبوبان درگاه حق، به چنین اموری نیازی ندارند. محبوبان از ترجیع و تقریع و ایقاع مدد نمیگیرند و چاشنی پرواز آنان از تقریعات معنوی، ربوبی و الهی و از صوت وحی و الهام و نفخهٔ رؤیت است. موسیقی، غنا و سماع برای آنانی است که باید یا از ذیل مدد شوند و یا دست آنان کشیده شود؛ اما آنان را که از بالا به پایین میآیند و کسی جلودار آنان نیست و در هر شرایطی، رقصکنان در محضر الهاند، چه به زنگارههای این حلبیآباد ناسوتی که با آن به راه افتند!
محبوبانی که برای ابد شارژ شده و بَر شدن و عروج را پیش از نطفه آغاز کرده و از شیرخوارگی دویدهاند کجا نیاز است که با سوت کفشهای کودکانه به راه رفتن تشویق شوند!
این ابزار و تحریککنندهها برای کسانی است که میخواهند از پایین به بالا روند. این سالکان مُحبّ هستند که تا صدایی نشنوند به شوق نمیآیند و تا نوایی نخوانند، مست و هوشیار نمیگردند و آنان ضعیفان سلوک و محبان راه هستند. اما محبوبان الهی با شنیدن صوت وحی، الهام و رؤیت، سرمست و شیدا هستند و از همین روست که پیشوایان دین علیهمالسلام آکاردیون و ساز و نیلبک به دست نگرفتند؛ چرا که نیازی به آن نداشتند و خود را در جایی دیگر و به گونهای دیگر مییافتند و فرصت زمانی، مکانی و اجتماعی آنان محدود بود و زمینه برای آموزش آن به دیگران را نداشتند. محبوبان اگر جان دهند، ریز ریز گردند و زنده شوند و بارها تا ابد این گونه باشند، اندکی از عشق محبوب، در وجود آنان کاهش نمییابد؛ بلکه لحظه به لحظه شوق و عشقشان بیشتر میگردد.
در این وادی، چه بسا آنانی را که ما جزو کمّل به شمار میآوریم، مبتدی و متوسط راه هستند. مولانا و حافظ هنوز در راهاند و از متوسطان و محبان به شمار میروند.
از امور رسانای سالک به حضرت حق، اهمیت دادن به صوت و صداست؛ اما نگاه داشتن اندازهٔ نیاز، حایز اهمیت است و اگر کمی بیشتر شد، بهجای قرب، بُعد و به جای وصول، غفلت را در بردارد؛ چرا که در حکم غذای مسموم است. برای تشخیص رسانا بودن غنا و موسیقی باید احکام شریعت بیپیرایه و آگاه را پاس داشت و آن را از حکم دین به دست آورد؛ زیرا شریعت مربی بشریت است و بدون در نظر گرفتن سود و زیانی برای خود، به راهنمایی باورمندان خویش در حوزهٔ نظر و عمل میپردازد.
البته، شایان ذکر است تا مراد، یقین و اراده پیدا نشود، نواختن نیز جایز نمیگردد. موسیقی باید مددکار و رسانا باشد، نه این که ضرر داشته باشد. مرید و سالک صاحب یقین و اراده، در کنار همهٔ ریاضتهایی که دارد، از موسیقی نیز استفاده میکند.
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )