دستگاه موسیقایی « مناجات عارفان و صحیفهٔ سجادیه »

دستگاه «ماهور»

منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاه‌ها و گوشه‌ها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگ‌ها )

دستگاه موسیقایی مناجات عارفان و صحیفهٔ سجادیه

حضرت امام سجاد علیه‌السلام در مناجات عارفان از دستگاه‌هایی ویژه استفاده می‌کنند! اگر آن حضرت در مدت چهل سالی که بعد از واقعهٔ کربلا زنده بودند، در عالم عشق و صفا نبودند، به هیچ وجه نمی‌توانستند آن همه غربت و رنج و مصیبت حادثهٔ سهمگین کربلا را تحمل کنند. این تحمل‌ها همه معلول آن صحیفهٔ عشق است که در صحیفهٔ سجادیه نمودار شده است.

ما نمی‌دانیم امام سجاد علیه‌السلام چگونه این مناجات‌ها را زمزمه می‌کرده است؛ اما چنین حقایقی وجود دارد. انبیا و اولیا چنین حقایقی را خوراک روح خود داشتند و کم خوراکی آنان برای داشتن چنین تغذیه‌ای بوده است. تغذیه‌ای که مادهٔ آن صوت ربوبی و محتوای آن معرفت و کمال الهی بوده است.

می‌توان در دستگاه «ماهور» شعرهایی که یادآور نام خداست و بهشت و جهنم را تداعی می‌کند خواند و دل و دل‌دار را به هم درآمیخت و خود را از غم دنیا رهاند و خویشتن را به خیرات مشغول ساخت. گاه با شنیدن نغمه‌ای که یادآور ملکوت و لاهوت است، مو بر تن شنوندهٔ عارف راست می‌شود و دل به لرزه می‌افتد و شوق رفتن به سوی دلدار و انس با حقایق ربوبی می‌گیرد.

صوت و صدا در صحیفهٔ امام زین العابدین علیه‌السلام بیش از صوت و صدای صحیفهٔ علویه و نهج البلاغه که مخاطب آن مردم و شأن نزول آن حوادث سیاسی است، نمود دارد. صحیفهٔ سجادیه که همسنگ نهج البلاغه «أخ القرآن» است و در آن سخن با مردم نیست و هم‌کلام حضرت، خداوند متعال بوده و با توجه به مقام واحدیت و احدیت و با خلع سلاح در مقام ذات سخن می‌گوید و گاه امام خود را «اقل الأقلین»(۱) و گاه گناه‌کار می‌شمرد، عیار کلمات آن بسیار بالاست. اگر خداوند توفیق دهد روزی دستگاه‌هایی که در صحیفه است را بررسی نماییم و فراز و فرودهای آن را دریابیم، آن‌گاه ما نیز همانند آن سقاها، واله و حیران می‌شویم. صحیفهٔ سجادیه سرشار از معارف بلند، اسرار ناپیدا و توانمندهای بالای سیاسی است که حضرت همهٔ آن‌ها را به تصویر بیان کشیده است، به عکسِ بخش‌هایی از نهج‌البلاغه که مخاطب امیرمؤمنان علیه‌السلام افراد جامعه بوده‌اند و به خاطر ملاحظهٔ آنان، چیزی از دریای بی‌کران خود را آشکار نساخته است و بیش‌تر می‌توان آن را کتاب غم و درد امیرمؤمنان علیه‌السلام و نامردی روزگار و اهل کوفه برشمرد و حضرت با منبر و سخنرانی‌های گوناگون و با نامه‌های مختلف، تنها فرصت رتق و فتق آن را پیدا نمود و کم‌تر بلندایی چون بلندای دعای کمیل در آن دیده می‌شود. البته، خطبه‌ها و به‌ویژه فرازهایی که چیستی و چگونگی آفرینش را در زوایای آن کتاب ملکوتی بیان می‌دارد، دانش و بینش آدمی را به هیچ می‌انگارد و دید تیز آن حضرت، هم جزیی‌ترین و هم گسترده‌ترین امور را به صید بینش خود در می‌آورد.

صحیفهٔ سجادیه محفل عشق و زمزمهٔ عاشقی است و هر عارف و عاشقی را مات و مبهوت خویش ساخته است و امام سجاد علیه‌السلام هم‌چون امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بر کرسی درس و یا چون حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام در میدان مبارزه یا بیان رنج‌نامهٔ ولایی حضرت حق نبوده است.

روایت زیر از صوت زیبای امام سجاد علیه‌السلام چنین می‌گوید:

«امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: امام زین العابدین علیه‌السلام چون قرآن کریم را قرائت می‌نمودند، گاه بود که برخی که از آن‌جا عبور می‌کردند از صوت حضرت مدهوش می‌شدند و اگر حضرت می‌خواست زیبایی صدای خود را آشکار سازد، هیچ کس تاب تحمل آن را نداشت.

راوی می‌پرسد: مگر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام نماز و قرائت قرآن کریم صدای خویش را بلند نمی‌نمود؟ امام رضا علیه‌السلام در پاسخ فرمودند: همانا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بر مردمی که پشت سر او بودند، به مقداری بار می‌نمودند که قدرت تحمل و طاقت آن را داشتند.»(۲)

«شیئا» که در این روایت است به این معناست که اگر حضرت ترنمی را اضافه می‌نمودند، کسی را تاب تحمل آن نبود و نفخهٔ صور را تداعی می‌کند؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:

«و در صور دمیده می‌شود و هرچه در آسمان‌ها و در زمین است، مدهوش می‌شوند؛ مگر کسی را که خدا خواهد.»(۳)

آن‌چه ما از صور شنیده‌ایم، جز وحشت و ترس نیست؛ در حالی که چنین نیست و صدای اسرافیل از زیباترین صوت‌هاست. ما از این صوت، در ذیل روایت مفضل، یاد خواهیم کرد. صوت و خواندن اولیای الهی چگونه بوده است که مردم با شنیدن آن به غشوه می‌افتادند و با افزودن ترنمی، جان می‌باختند؟ انسان‌های اهل شکم، خوب می‌فهمند که غذای لذیذ چیست؛ ولی این که زیبایی صدا چیست که کسی را یارای تحمل آن نیست و چه بسا مردمانی را بمیراند، چندان قابل فهم نیست.

جای آن دارد که بررسی شود امام حسن، امام سجاد، امام باقر و حضرت داود علیهم‌السلام به چه سبک و با چه دستگاهی می‌خوانده‌اند که همه را حیران خویش می‌نموده‌اند. صوت سجادی چگونه بوده که مشک‌داران را مدهوش می‌نموده است.

راوی در این روایت از امام رضا علیه‌السلام می‌پرسد: مگر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام نماز و قرائت قرآن کریم صدای خویش را بلند نمی‌نمود؟ حضرت در پاسخ می‌فرماید: پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله با توجه به قدرت تحمل و طاقت مردمی که پشت سر او بودند، صوت خویش را نمایان می‌ساخت.

اگر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله اندکی از نمکین صوت خویش را ظاهر می‌ساخت کسی را یارای تحمل آن نبود. این امر می‌رساند با حنجره می‌توان کسی را بالا برد، باز نمود یا بست؛ ولی مسلمانان زمینه‌ای برای استفاده از این نعمت خدادادی در مسیر حلال آن نداشته‌اند و حال که حکومت اسلامی بر جامعه حاکمیت دارد و حوزه‌های علمی زمان وسعت و گشایش خود را پیش رو دارند شاید بتوان مردم را بر استفادهٔ صحیح از این مزمار اعظم در مسیر ترویج ولایت و محبت خاندان رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله تشویق نمود. صوت و صدا خوراک دل است و از این روست که قرآن کریم می‌فرماید: « وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآَنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ»(۴)؛ با قرائت قرآن کریم، بدان گوش فرا دهید و سخن مگویید. یعنی اکنون باید به روح و جان خویش خوراک مناسب آن را رسانی و این خوراک را با صدای دیگری میامیز و هیچ مگو و تنها صوت و صدای کلمات ملکوتی قرآن کریم را بنیوشان. چون ما نتوانستیم صاحبان صوت و صدا را کنترل و هدایت نماییم، این امر به دست اوباش و اراذل افتاد و آنان چنان عرصه را در دست گرفتند و در این زمینه میدان‌داری کردند که مجبور شدیم حکم به حرمت آن دهیم و درست نیز هست؛ ولی این حرمت برای معاصی، انحراف و گناهانی است که صوت و صدا را همراهی می‌کند وگرنه صوت و صدا از آن جهت که صوت و صداست حسن و نیکوست و کمال به شمار می‌رود و از این رو صوت نیکو امتیازی است که به همهٔ انبیا و اولیا داده شده است و کسی که صدای زیبا ندارد، قرب الهی که ویژهٔ اولیا و پیامبران است در جان او نیست. همهٔ پیامبران افزوده بر صدای نیکو دارای چهره‌ای زیبا نیز بوده‌اند و نه تنها صدای زیبا؛ بلکه زیبایی چهره نیز نعمتی الهی و صبغهٔ رحمانی است که به هر کسی به اندازهٔ استعداد و صفای باطنی که دارد، عنایت شده است.

زینت و زیبایی صوت و قرائت بدون مد، شد، اوج و حضیض ممکن نیست و صدای خوش که در قرائت قرآن کریم «ترتیل» نام دارد، زینت قرآن است و نمی‌شود که از غنا خالی باشد.

خوش صدایی با مد، ترجیع و طربی که در صداست امکان دارد و در غیر این صورت، صدا صوتی معمولی می‌گردد که حُسن و نیکویی ندارد.

مناجات‌های انبیا علیهم‌السلام با صدای خوش انجام می‌گرفته است و مطالعهٔ ادعیه نشان می‌دهد این دعاها رعایت دستگاه‌های متناسب با آن را می‌نموده است. کتاب شریف صحیفهٔ سجادیه آکنده از دستگاه‌های متفاوت است. از همین رو بوده است که وقتی حضرت امام سجاد قرائت قرآن کریم یا دعا داشته‌اند، مشک‌داران مشک بر زمین می‌انداختند و واله و حیران صوت حضرتش می‌گشتند.

حال، امام سجاد علیه‌السلام نیز به گاه خواندن، یا به قرائت قرآن کریم مشغول بوده و یا دعاهای صحیفه را به مناجات می‌نشسته است و حضرت علیه‌السلام ، خود را به غیر حق مشغول نمی‌داشته است.

صوت حضرت چنان زیبا و دل‌نشین بوده است که سقاها را با بار سنگینی که بر دوش داشتند و در گرمای حجاز که باید آب را به مشتریان می‌رساندند در آن شرایط سخت نگاه می‌داشته است!

این حدیث از صدای نیکوی حضرت، بلکه از صدای بسیار نیکوی حضرت سخن می‌گوید و صوت نیکوی ایشان در تلاوت مقید نگردیده، بلکه پیش از این گفتیم حضرت ملاحظهٔ شنوندگان را می‌نموده و زیبایی صوت خود را آن گونه که بوده آشکار نمی‌نموده است.

زیبایی از آن جهت که زیبایی است و نیز لذت از آن جهت که لذت است، هیچ گاه در دین ناپسند دانسته نشده است. زیبایی دامنهٔ وسیع و گسترده‌ای دارد که در بحث «زیباشناسی» باید از آن سخن گفت. علم، سخن و صوت و نغمه همه معیارهایی برای زیبایی دارد.در اسلام موردی دیده نمی‌شود که از ذات صوت و صدا مذمت شده باشد، بلکه در برابر، موارد فراوانی است که به ذات صوت و صدا تشویق شده است؛ چرا که زیبایی ذات صوت و صدا کمالی برای آدمی دانسته می‌شود.

زیبایی گناه نیست، بلکه کمال است و آن‌چه گناه می‌باشد فسادانگیزی و تباه‌گروی است.

بالا بردن صدا در قرائت سبب می‌شود آهنگ صدا و قرآن کریم به او حال خوشی دهد و قرائت برای او خوشایند گردد و این حال که به صورت ناگهانی دست می‌دهد، اشکالی ندارد. مرام امام زین‌العابدین علیه‌السلام این بوده است که پیوسته قرآن کریم را با صدای جهری و بلند می‌خواندند تا همهٔ اهل خانه آن را بشنوند.

این حدیث شریف می‌فرماید حضرت سحرگاهان بیدار بودند و به قرائت قرآن مشغول می‌شدند و سقاها نیز در آن‌جا مشغول رفت و آمد بودند که به دست می‌دهد مردم زود می‌خوابیدند تا قبل از اذان صبح و سحرگاهان برخیزند، ولی متأسفانه امروزه صدا و سیما مردم را تا نیمه‌شب، بیدار نگاه می‌دارد و برخی که شمار آنان نیز اندک نیست، چنان خسته می‌گردند که برای گزاردن نماز صبح در خواب می‌مانند و جنازه‌وار متوجه نمی‌شوند که صبح شده است و گاه تا پیش از ظهر می‌خوابند!

مسلمانی که داعیهٔ شیعی زیستن دارد چگونه عمر خود را در چنین خواب‌ها و دیدن چنین فیلم‌ها و تفریحات بیهوده می‌گذراند و سربار جامعه می‌گردد و به نص صریح حدیث نبوی، ملعون شمرده می‌شود: «ملعون من ألقی کلّه علی النّاس»(۵). متأسفانه بعد از گذشت بیش از دو دهه از انقلاب اسلامی، ما هنوز نتوانسته‌ایم برنامه‌ریزی دینی برای افراد جامعه و رسانهٔ ملی با این معیار داشته باشیم تا از پویایی جامعهٔ دینی نکاهد و مردم را هرچه بیش‌تر به تکاپو اندازد.

وقتی که صدای اذان و قرآن در جامعه به گوش نرسد و از طرفی، خواب در آن زیاد گردد و در نتیجه، کار مفید مردم کاهش یابد، طبیعی است که فحشا و گناه در آن زیاد می‌شود، از این رو، باید الگوی فعلی را تغییر داد و روش مسلمانی را جایگزین آن نمود تا به حول و قوهٔ الهی، آینده و افقی موفق و پیشرو، چشم‌انداز جامعهٔ اسلامی باشد.

سحرخیزی در فرهنگ جامعهٔ آن روز نهادینه بوده است که حضرت با صدای بلند به تلاوت قرآن مشغول بوده‌اند، بر این اساس، صدای حضرت برای دیگران مزاحمتی نداشته است.

  1. صحیفهٔ سجادیه، ص ۲۲۶٫ دعای روز عرفه.
  2. ـ الکافی، ج ۲، ص ۶۱۶، ح ۴٫

  3.  زمر / ۶۸٫

  4. اعراف/ ۲۰۴٫
  5.  الکافی، ج ۴، ص ۱۲٫

منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاه‌ها و گوشه‌ها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگ‌ها )

مطالب مرتبط