منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )
صوت همانند حرکت خودرو است. حرکت خودرو با دندهٔ سنگین، کند است؛ ولی در این صورت، قدرت دارد. این دنده برای شروع حرکت خودرو و در مواردی که حرکت نیاز به قدرت دارد، نه سرعت بالا، مناسب است. اگر در این هنگام، از دندهٔ سبک استفاد شود، هم دنده آسیب میپذیرد و هم حرکت ممکن نمیگردد. گفتیم صدا یا ریز است یا درشت. شروع خواندن موزون «درآمد» نام دارد. درآمد به مثابهٔ حرکت با دندهٔ سنگین خودرو است و باید آن را با صدای درشت اجرا کرد. درآمد ورودی شکل بخشیدن به صوت و صدا و نوع دستگاه است. بعد از ایجاد این صوت درشت، باید صدا را بلند و ریز کرد که حکم دندهٔ متوسط را دارد. هرچه صدا بلندتر میشود، باید ریزتر و نازکتر گردد. بعد از آن صدا به نهایت ریزی میرسد که مرحلهٔ سوم دستگاه و «اوج» نام دارد. پس از آن راجعه و بازگشت به درآمد است. صوت با طی این مراحل، شکل متناسب و مطلوب را مییابد و یک «دستگاه» و «ردیف» را پدید میآورد. به هر یک از مراحل دستگاهها و گوشههای آن، «تکه» گفته میشود.
خواننده درآمد را باید چنان پرورش دهد که در پارههای بعدی که به اوج میرسد، به فرود و کاستی گرفتار نیاید؛ چرا که اگر درآمد را بالا بگیرد، در پارههای بعدی، صدای وی ضعیف میگردد و قدرت اجرای سالم خود را از دست میدهد؛ بنابر این لازم است از نقطهٔ شروع که درآمد است، تا نقطهٔ پایان آن، تناسب و توانمندی مناسب وجود داشته باشد. اوج و پایان دستگاه، مانند قافیه در شعر است که باید با عروض شعر، همخوانی داشته باشد.
در هر دستگاه، نباید درآمد را با شعر شروع کرد، بلکه لازم است آن را با صدا جا انداخت و بعد شعر را در همان مایه (با توجه به درآمد) جا انداخت و نشست داد.
گاه خواننده در اجرای دستگاهی به ضعف صدا دچار میشود و اگر بخواهد با سختی آن را دنبال کند، به مشکل دچار میگردد. خواننده در این حالت میتواند با ورود به گوشهای یا انجام ترانهای یا زمزمهٔ بمی، خود را از مشکل برهاند.
گوشه فرع دستگاه و امری متمایز از آن است. هر یک از مقامات دارای گوشههای فراوانی است. میتوان مقام را به بزرگراه و خیابان و گوشهها را به کوچه پس کوچههای آزاد و بنبست تعبیر نمود. گوشهها برای دستگاه است و هیچ گوشهای بدون دستگاه نیست؛ اگرچه ممکن است دستگاه آن ناشناخته باشد. تعداد گوشهها در دستگاهها متفاوت است. برخی دستگاهها گوشههای کم و بعضی گوشههای بیشتری دارد.
گوشههای بسیاری هست که مخصوص دستگاه خاصی نیست و گوشه برای چند دستگاه میباشد؛ برای نمونه، چارضرب، زنگوله، نحیب، لیلی مجنون، کرشمه، مویه، رهاو، حسینی، شهناز، همچون ساقینامه و مثنوی در همه یا بیشتر دستگاهها به کار میرود و گوشهای از آن شمرده میشود. البته، بعضی گوشهها تنها در برخی از دستگاهها اجرا میشود.
همانطور که از توضیح نحوهٔ زیبا شدن و موزونی صوت به دست میآید آن چه در تحقق یک ردیف و دستگاه اهمیت اصلی و اساسی را دارد، نحوهٔ صوت و آهنگ و ترتیل آن است، نه کلمات و واژگان، که تأثیر آن در نوع دستگاه امری تبعی است. خواننده باید زیر و بم صوت (آهنگ) و تندی و کندی آن را بهخوبی بشناسد و از شعرخوانی فراوان پرهیز نماید و مایه را بر شعر مقدم دارد؛ برخلاف قصیدهخوان که بیشتر باید شعر بخواند و آهنگ، نقش کمتری در آن دارد.
برخی از دستگاهها برای خود، مثنوی و ساقینامهٔ ویژهای دارد. مثنوی چینشهای یازده تا دوازده نُتی را میگویند که وزن فاعلات را دارد. همهٔ دستگاهها در گوشههای خود دارای مثنوی است؛ به این معنا که سهگاه یک مثنوی دارد، همانطور که ماهور، ابوعطا، بیات ترک، اصفهان و حجاز، مثنوی ویژهٔ خود را دارد و تمامی نیز از یکدیگر متمایز میباشند. ساقینامه آهنگ مخصوصی دارد که بیشتر در دستگاه بیات ترک، اصفهان و ماهور خوانده میشود و به آن صوفینامه نیز میگویند.
شعرهای شاهنامه بسیار هیجانآور است و در دستگاههای مختلف؛ همچون زابل و مثنوی به کار میآید؛ همانطور که شعرهای حکیمانهای دارد که برای ساقینامه، ماهور، همایون و ابوعطا مناسب است.
ساقینامه برای شور، خلوت و خلسه بسیار مناسب است و آدمی را با شعرهای خاص خود، از کثرت و دنیا دور میدارد و زمینهٔ معنوی و آرامش روحی روانی را در افراد ایجاد میکند.
هر مثنوی دارای موجی روانی است که آدمی را خجسته و فرخنده میسازد و حالات عرفانی را در او زنده مینماید؛ بهویژه مثنوی بیات ترک که حالت حماسی و مثنوی اصفهان که نرمی دلپسند دارد.
تمام دستگاهها و مایهها حالات ویژهٔ خود را دارد؛ از شادِ شاد تا غمناک و مقامات پرسوز و گداز، که در زمان و مکانهای متفاوت برای افراد مختلف اثرهای گوناگونی بر جای میگذارد.
خاطرنشان میشویم هر خوانندهای باید به خوبی نوع صدای خود را بشناسد و بداند که صدای وی چه مایهای دارد و چند دانگ میباشد. همچنین صدای وی به چه دستگاههایی تناسب دارد و دل وی نیز به آنها تمایل دارد و دل بر آنها میبندد و چه دستگاهایی را میتواند بهتر بخواند و چه دستگاههایی مناسب صدایش نمیباشد. همچنین شعری که در هر دستگاهی میآورد، لازم است مناسب با آن باشد.
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )