منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )
همانطور که ارسطو با دقت نظر در روابط گفتاری و نوشتاری مردم، به کشف گزارههای منطقی نایل آمد، دستگاهها، مقامات، گوشهها نیز از طبیعت و لهجهها به دست آمده و بعدها مدرن و پیچیده گردیده است. ساخت آلات موسیقی نیز با الهام از طبیعت بوده است. ساخت نخستین آلات موسیقی به جناب فیثاغورث حکیم نسبت داده میشود. وی با دقت نظری که داشته است، از صدای پتک و سندان، «تار» میسازد و از صدای خوردن باد به سنگپشت پوسیده، در اندیشهٔ ساخت «بربط» فرو میرود. به هر روی، دستگاهها و آلات موسیقی با دقت نظر حکیمان در طبیعت ساخته شده است. برای نمونه، دقت در چگونگی دستگاه صوتی انسانی، موجب ساخت برخی آلات موسیقی، بهویژه سازها شده است. اگر در برگ و ساق پیازچهای دمیده شود، صدای خوش موسیقی از آن برمیخیزد و همچون نی و فلوت به نوا میآید و آهنگ مهربانی سر میدهد.
طبیعت و اجسام، در پیدایش دستگاهها و علم موسیقی نقش اساسی دارد. بشر توانسته است با فراست خود، فراوانی از آن را کشف نماید. در هر قوم و ملتی با زبانهای گوناگون دستههایی از آهنگها شناخته شده است. در فارسی، این یافتهها «مقام» یا «دستگاه» نام گرفته که چارچوب کلی آن آواز و شکل و هیأتِ صوت است.
صوت و نیز شکلِ آن، دارای طبیعت، سیستم، عروض، قافیه و ریتم است. صوت و صدا طبیعت انسان و دیگر پدیدههاست، بلکه مجردات و حقتعالی نیز دارای صوت و کلام هستند.
دستگاهها و ردیفهای آوازی که در اقوام و ملل وجود دارد، از طبیعتْ کشف شده و نامهایی است که برای شکل آن طبیعت نهاده شده است. پس از کشفِ دستگاهها، با گذر زمان و در طول تاریخ، عدهای گوشههای آن را با زحمت بسیار کشف کرده و سند زده و به تاریخ ملحق نمودهاند.
شعر، موسیقی و رقص برآمده از احساسات، عواطف و حالات نفسانی آدمی مانند بیم، امید، غم، شادی، میل، نفرت و دیگر هویتها و حالات درونی بوده است، از این رو همزاد بشر میباشد. طبیعیترین وسیلهٔ آواز، ششها و حلقوم طبیعی انسانی است که امام صادق علیهالسلام در توحید مفضل، از آن به «مزمار اعظم = نی باشکوه و شگرف» یاد میکند(۱). شاخ حیوانات و روییدنیهایی که در دسترس آدمی بوده، او را به اختراع سازهای بادی؛ مانند: بوق و نی و ساخت انواع طبلها و سازهای ضربی و زهی وا داشته است. هماکنون کمانچه، و ویالون از انواع سازهای زهی دانسته میشود. کاوشهای باستانشناسی تاریخ سازهای بادی و زهی را به چند هزار سال پیش از میلاد میرساند. آلات موسیقی با گذشت زمان بر دو نوع بزمی و رزمی تقسیم شد و شیپور، نی، بربط، تنبک، کوس، کرنای (کرنا)، سورنای (سرنا)، طبل، دهل، جام، جلجل، تبیره، خرمهره، دَمامه، خم، گاودم، ناقوس و سنج از انواع آن است(۲).
از این حقیقت به دست میآید که این اوباش و اراذل نبودهاند که آلات موسیقی را ایجاده کردهاند، بلکه این آلات به الهام طبیعت و با دقت نظر حکیمان پدید آمده است؛ اگرچه امروزه، دنیای استکبار و اراذل هستند که بیشترین سوء استفاده را از دانش پیچیدهٔ موسیقی میبرند و کمترین توجه را، دنیای اسلام و تئوریسینهای ساده و صوری آن به این دانش دارند؛ در حالی که موسیقی میتواند در خدمت اجتماع، اخلاق، سیاست و فرهنگ درآید. البته، موسیقی در عرصهٔ نظامی، همواره جایگاه ویژهٔ خود را حفظ کرده است؛ چنانچه میگویند شاه عباس هندوستان را با نوای موسیقی و آواز غنایی، فتح کرد. اما امروزه سیاستمداران جنایتپیشه بشر را با تسلیحات پیشرفتهٔ نظامی به خاک و خون میکشند، اما میشود با صوت و صدا و موسیقی و آهنگهای نشاطآور، دنیای بشری را به رأفت و مهربانی وا داشت. یک صوت و صدا و دستگاهی آوازی میتواند میلیونها دل را با خود همراه سازد و آنان را متحول نماید و ارتقا بخشد و همه را به دوستی و آرامش بکشاند؛ امری که تسلیحات نظامی نمیتواند آن را ایجاد کند و فقط بر دامنهٔ خشونتها میافزاید. امید است بشر روزی به این رشد برسد که صوت و صدا و آواز را ابزار صلح بداند، نه تسلیحات نظامی را.
- بحارالانوار، ج ۵۸، ص ۳۲۰٫
۲ـ تاریخ موسیقی ایران، صص ۳۷ ـ ۳۸٫
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )