نرمی و انعطاف صوت

نرمی و انعطاف صوت

منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاه‌ها و گوشه‌ها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگ‌ها )

نرمی و انعطاف صوت

گفتیم صوت، طنین و حریت و آزادی را می‌طلبد. صوت باید انعطاف و نرمی داشته باشد. هم‌چون بدن ژیمناست‌ها که بسیار نرم است و همانند فنر عمل می‌کند، به عکس کسی که بدن خشکی دارد، اگر خم شود، بدن وی مانند چوب خشکی صدا می‌دهد و انعطافی ندارد و شکننده است. حال، صدایی که انعطاف ندارد، مانند بدن خشک می‌ماند که ملایم و نرم نیست تا به هر طرف بچرخد و بالا و پایین شود. این خشکی و قابلیت انعطاف در صوت، به «زیر» و «بم» تعبیر می‌شود. صدای بم و کلفت که انعطافی ندارد، برای روضه‌خوانی و مانند آن مناسب است. صدای بم، صداهای شکمی است و صدای زیر صدای سَری است و گویا از داخل سر می‌خواند. صاحب صدای زیر به‌راحتی می‌تواند ترکی، فارسی و عربی را با هم بخواند؛ ولی آن که صدای بم دارد، صدای وی انعطافی ندارد که بتواند هم بیات ترک بخواند و هم حجاز. در ضمن، صاحب صدای زیر می‌تواند شش دانگ صدای خود را آزاد کند، به عکس صدای بم که چنین قدرتی در آن نیست.

دانگ و بانگ صوت

دانگ و بانگ در موسیقی و آواز اهمیت بسیاری دارد؛ چرا که بر خواننده لازم است بداند صدای وی چند دانگ و دستگاهی که موسیقی را با آن اجرا می‌کند چند بانگ دارد و دانگ صدای وی نسبت به بانگ آن با چه مقامی مناسب است و توان اجرای کدام یک را بهتر دارد.

شناخت هریک از این دو امر بسیار گسترده و پیچیده است. بانگ صدا را بم یا ریز و بالا می‌سازد. بانگ‌های مقام‌ها نیز متفاوت است؛ برای نمونه، دستگاه اصفهان یا همایون بانگ کمی دارد و بانگ عراق بسیار بیش از بانگ اصفهان و بانگ راست پنج‌گاه بیش‌تر از بانگ عراق است و همین‌طور هر یک از دستگاه‌های دیگر نسبت به دیگر مقامات بانگ ممتازی دارد که تناسب هر یک را باید ملاحظه نمود.

دانگ صدای حیوانات نیز متفاوت است، همان‌طور که حقیقت آن‌ها گوناگون است. پاره‌ای از حیوانات صداهای بم دارند؛ مانند «گاو» و صدای بعضی زیر است؛ مانند «سگ» که شش دانگ پارس می‌کند. به طور کلی حیواناتی که محیط زیست آنان جنگلی است و آزاد هستند، طنین صدای خوبی دارند. خروس، بلبل و قناری نیز صدای زیر دارد؛ از این رو تا خروس را در لانه‌اش جای ندهند و قناری را در فضای تاریک قرار ندهند، پیوسته شلوغ می‌کند، به عکس مرغ که این‌گونه نیست.

باید توجه داشت هرچند هر خواننده‌ای بالاخوانی و کشیدن و ریزشدن صدایش را دوست دارد و می‌خواهد صدای شش‌دانگ داشته باشد، اما زمزمه و بم‌خوانی نیز خود نوعی هنر است؛ هنری که آوردن آن چندان هم آسان نمی‌باشد.

خش صوت

از خصوصیات دیگر صوت این است که گاهی صاف و گاه دارای خش و ریگ است؛ مانند رادیو که گاهی موج آن صاف است و گاه خش دارد. اگر فرکانس صدا بالا رود و درشت شود، صدا خش‌دار می‌گردد. خش صوت را در حالت عادی آن نمی‌توان به‌راحتی دریافت. البته، کسی که توان صوت‌شناسی دارد، از فرکانس صوت، آثار صوت، از جمله، خَش آن را درمی‌یابد.

منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاه‌ها و گوشه‌ها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگ‌ها )

مطالب مرتبط