منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )
صوت طبیعی و وحشی
صوت، یا طبیعی است یا وحشی. ملاک وحشی بودن صدا، وحشی بودن صاحب آن نیست و برای نمونه، با آن که شیر حیوانی وحشی است؛ اما صدای آن وحشی نیست و طبیعی است! بلکه هر صدایی که طبیعت مربی آن است، اهلی است گرچه صاحب آن وحشی باشد و هر صدایی که مربی آن طبیعت نیست وحشی است؛ هرچند صاحب آن اهلی باشد. انسان بهطور نوعی موجودی اهلی است؛ اما صدای آن به صورت نوعی در فراوانی از افراد، وحشی است. بر این اساس، صدای طبیعی برای همهٔ موجودات است و صدای اکتسابی برای انسان است.
صدای اهلی که نهادی و فطری است و نیاز به تعلیم و اکتساب ندارد با توجه به شرایط زمان و مکان متفاوت میشود و این گونه نیست که حکم ثابتی داشته باشد. به طور مثال، شیر یا ببر را میتوان تحت تعلیم قرار داد و صدای اهلی آن را وحشی نمود و میتوان به شیر صدای گربه را تعلیم داد، همانطور که میشود به گربهای صدای شیر آموخت. صدای انسان نیز با تربیت از وحشی به اهلی تبدیل میگردد.
کسی که ردیفهای موسیقایی را به هم میریزد و آن را درست ادا نمیکند، طبیعت وحشی او تربیت نگشته است؛ اما آن که در دامان طبیعت است، اهلی است؛ چرا که تربیتِ طبیعی دارد. همانطور که شته برای درخت طبیعی نیست و اگر سلامت درخت کنترل میشد، شته نمیگذاشت و همچنین درخت که بار نمیدهد، بهدرستی هرس نشده است و این امور هیچ کدام از ذاتیات درخت نیست و با مراقبت و تربیت صحیح، میتوان از این گونه عوارض پیشگیری نمود.
تفاوت صوت انسان و حیوان و جایگاه منطقالطیر
با آن که صوت انسان و حیوان هر دو قابلیت وحشی و اهلی شدن را دارد، تفاوتی که میان انسان و حیوان در صوت وجود دارد این است که صوت حیوان طبیعی و بسیط است؛ اما صوت انسان تألیف، ترکیب و جمعیت دارد و این امر بهخاطر مقام جمعی اوست. حیوانات نمیتوانند بیش از یک یا چند صورت محدود بخوانند، ولی انسان این گونه نیست. انسان نباید خود را تنها به کاغذ و قلمی مشغول سازد و باید با طبیعت دمخور گردد و گاه به طور مثال، تجربه کند پشه یا مگس با چه آهنگی حرکت میکند تا بسیاری از حقایق را کشف کند. حیوانات، صوت موزونی دارند و به زیبایی حرکت میکنند؛ ولی متأسفانه، برخی خود را به کاغذ و قلم سرگرم میکنند و گاه از ملکوت و جبروت نادیده سخن میگویند و به چیزی که در دید آنان است چندان توجهی نمیکنند و به جای این که خدا را در همین جا بیابند و مشاهده نمایند، از جایی بحث میکنند که اطلاع چندانی از آن ندارند.
اگر حیوانات در محیط آزمایشگاهی مورد آزمایش قرار گیرند، انسان درمییابد که یک مگس دارای اندامی متناسب و صوتی زیباست که به صورت کامل، خودکار و اهلی است.
اما انسانی که خانههای مختلف، فرهنگهای گوناگون و استادهای متفاوت به خود دیده است، هر یک، خطی بر او کشیده و نشانی بر او گذاشته و در نهایت، صدای وی وحشی گشته است و به همین سبب است که بیشتر استادان موسیقی اگر بدانند کسی پیشتر نزد دیگری شاگردی کرده است، او را یا به شاگردی نمیپذیرند و یا در پذیرش او سخت میگیرند؛ زیرا آن صدا خام نیست و مستعمل گردیده است.
تفاوت دیگری که میان صدای انسان و حیوان وجود دارد این است که صدای انسان چون جمعیت دارد، باز است؛ ولی صدای حیوانات این گونه نیست و بسته است و فقط میتوانند یک یا چند نت محدود را بخوانند. بازخوانی صدای حیوانات یا «منطق الطیر» و دانستن زبان آنان نیز با آگاهی از نت صدای آنان به دست میآید. ما میگوییم حضرت سلیمان علیهالسلام مایهٔ صدای حیوانات و این که این حیوان در چه دستگاهی میخواند و از چه نتی استفاده میکند را میدانسته است. امیر مورچگان با زبان ویژهٔ خود میگوید: « یا أَیهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکنَکمْ»(۱) و نه به عربی و حضرت سلیمان علیهالسلام است که صدای او را میشناسد. این امر همانند زبان برنامهنویسی رایانه است که منطق کامپیوتر است و زبانی ویژه به شمار میرود.
دستگاهها و نتهای صوت و صدای حیوانات قابل استخراج، استنباط، ارایه، تقلید و تربیت است و انسان میتواند با حیوانات همکلام شود؛ ولی حیوانات این گونه نیستند چون مقام جمعی ندارند.
همکلامی با حیوانات امری متوسطی است و نیاز به عصمت ندارد و عصمت مقامی برتر و بالاتر از این سخن است. توانمندی انسان بسیار بالاست و فقط باید استعداد و توانمندیهای خود را شکوفا سازد. حضرات معصومین علیهمالسلام از بیشترین استعداد خود استفاده کردهاند؛ ولی انسانهای معمولی از قدرتهای خفته در خود غافل میباشند و چنین نیست که خداوند متعال منطق الطیر را تنها برای حضرت سلیمان علیهالسلام قرار داده باشد. انسان مقام جمعی دارد. از این رو، دارای همهٔ اسما و صفات الهی است و همانطور که خداوند قدرت بر انجام هر کاری را دارد، انسان نیز ظهور اوست و قدرت هر کاری را به طور ظهوری دارد و تکلم با حیوانات، یکی از مظاهر قدرت و توانمندی اوست.
۱ـ نمل / ۱۸٫
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )