حلاوت صوت

منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاه‌ها و گوشه‌ها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگ‌ها )

حضرت امام صادق علیه‌السلام آیین صوت و صدا و موسیقی را با ظرافتی تمام، در توحید مفضل، لباس کلمات پوشانده‌اند و دیگرانی هم‌چون نابغهٔ قرون، ابن‌سینا رحمه‌الله تنها به مسایلی جزیی دست یافته‌اند. هزار افسوس که شاگردانی توانا یا زمینهٔ مناسب برای رخ نمودن این دانش‌ها از حضرات معصومین علیهم‌السلام نبوده است. امامان ما بسیار مظلوم بودند و سنت بر جای مانده از آنان، حتی در عصر حاکمیت اهل ولایت نیز بسیار غریب است. با وجود این روایات، انسان شرم می‌کند گزاره‌های ابن‌سینا را با همهٔ بلندایی که دارد، در کتاب غنا و موسیقی بیاورد و آن را با کلام معصوم علیه‌السلام مقایسه کند.

در این روایت، نه تنها سخنی از حرمت صوت و صدا و غنا و موسیقی نیست، بلکه صوت به زیبایی و به شیرینی ترسیم می‌شود. بر این اساس باید گفت: مشی کسانی که نسبت به صوت و صدا بدبینانه رفتار می‌کنند و گاه از آن استفاده‌ای نمی‌برند، با مشی امام صادق علیه‌السلام و مذاق ایشان متفاوت است. حضرت علیه‌السلام در توحید مفضل، قواعدی از علم فراست، قیافه‌شناسی، کف‌شناسی و روان‌شناسی را به دست می‌دهند و خاطرنشان می‌شوند سخن گفتن هر فردی با لب و زبان وی تناسب دارد و مشکلات شکلی، صوری و جسمی لب، دهان و دندان، نوع تلفظ را با مشکلاتی رو به‌رو می‌کند.

به هر روی کسانی که می‌پندارند لذت بردن از صوت زیبا و طرب‌انگیز اشکال دارد، کجا هستند تا این فراز شریف از توحید مفضل، برای آنان بازخوانی شود:

«چنان‌چه حس شنوایی نباشد، لذت صوت‌های دل‌انگیز و طربناک و حزن‌آور از بین می‌رود».

صوت طربناک صوتی است که نوعی غنج، دلال، تحریک، ترنم و صفا را با خود دارد. این ویژگی در صدای زن بیش‌تر دیده می‌شود. بدیهی است حضرت علیه‌السلام هیچ گاه به امور حرام ارزش نمی‌دهد و معصیتی را بزرگ نمی‌شمرد، از این رو، اگر آن حضرت علیه‌السلام طربناکی را نیکو می‌شمرند، این امر می‌رساند طرب‌آور بودن امری نمی‌تواند دلیل حرمت آن قرار گیرد.

حضرت با عظمت و بزرگی از طربناکی صوت سخن می‌گویند. اگر امام علیه‌السلام برای نیک دانستن امری به طربناکی آن استدلال می‌کنند، باید طرب امر حلال و دارای ارزش باشد. با توجه به این فراز و فرازهای دیگر، حضرت در مقام شمارش ارزش‌های آفرینش سمع است. حضرت علیه‌السلام صوت غنایی را امری ارزشی می‌دانند، امام صادق علیه‌السلام تأکید می‌کنند که اگر آدمی خبرهای مردم را نشنود، شاهدی است غایب در میان آنان و یا چون مرده‌ای است که می‌جنبد. انسان انزوایی، زنده، پویا، فعال و اکتیو نیست و روح تخاطب ندارد و در واقع، هر کس به میزان تخاطبی که با دیگران دارد و به میزان توان صوت خویش، زنده است. مردم کسی را زنده می‌دانند که بتواند سخن گوید و میدان‌دار باشد. شریعت نیز اگر سخن‌گوی قوی نداشته باشد، منزوی می‌گردد و به‌تدریج نادیده انگاریده می‌شود؛ همان‌طور که اگر از صدای جبههٔ باطل دوری شود، باطل به محاق می‌رود.

اما امام صادق علیه‌السلام در توحید مفضل، فراز «وأشبه شیء بذلک المزمار الأعظم» را می‌آورند که فرازی بسیار بلند است. ما هنوز کتابی در موسیقی ندیده‌ایم که با رویکردی فقهی، به این گزارهٔ بلند بپردازد. آیا تاکنون نام «مزمار اعظم» را شنیده‌اید. مزمار اعظم آدمی صوت و صدای اوست. آیا شنیده‌اید یکی از اولیای الهی، مزمار (نی) را با وصف اعظم یاد نماید. شبیه‌ترین چیز به دهان و دندان و سیستم صوتی انسان، «مزمار اعظم» است. مزمار اعظم چیست و این نی بزرگ که حضرت از آن نام می‌برد، کدام است؟ آیا مزمار اعظم به «صور اسرافیل» شبیه است؟ می‌گویند صدای اسرافیل بسیار زیباست. در روایتی از اهل سنت رسیده است:

«در آفریده‌های خداوند صوتی نیکوتر از صوت اسرافیل وجود ندارد و چون او به سماع می‌رود، اهل آسمان‌ها از نماز و تسبیح خویش باز می‌مانند.»(۱)

 حضرت امام صادق علیه‌السلام به مفضل می‌فرماید: حنجره شبیه نی و ریه بسان انبانی است که در آن می‌دمند تا باد داخل آن شود، و عضلاتی که شش را می‌گیرد تا صدا بیرون آید، هم‌چون انگشتانی است که بر آن انبان می‌نهند تا باد در نی به جریان افتد.

صدای نی نیز این گونه است. سوراخ‌های روی نی، اگر به هنگام نواختن، دست روی آن نباشد، هوا را بیرون می‌دهد، بدون آن که صدایی را تولید کند؛ ولی اگر دست روی آن‌ها نهاده شود و به قدر نیاز دست گذارده و برداشته شود، صدا رقیق و شدید و زیر و بم می‌شود.

درست است که به لحاظ دلالت و تعریف، مخرج صوت هم‌چون مزمار است؛ ولی در حقیقت، مزمار است که مانند مخرج صوت است و نباید گفت دستگاه صوتی آدمی چون مزمار است، بلکه باید مزمار و نی را شبیه آن دانست، همان‌طور که نباید چشم را شبیه دوربین دانست، بلکه باید دوربین را ساخته شده از روی چشم دید؛ زیرا دستگاه صوتی و چشم اولی، حقیقی و طبیعی است؛ ولی نی و دوربین و دیگر امور شبیه آن، ثانوی و مصنوعی است.

حضرت از وجود «مزمار اعظم» خبر می‌دهد؛ مزماری که مراکز علمی نمی‌دانند چیست؛ چیزی که حضرت، آن را شبیه‌ترین چیز به حلقوم انسانی می‌داند.

این فرازها ارزش صوت و صدا را می‌رساند. امام صادق علیه‌السلام از نی و نغمه سخن می‌گوید و این می‌رساند که سخن گفتن در این امور، نه حرام است و نه ترویج باطل، بلکه نیازمند تحقیق علمی و سرمایه‌گذاری برای تولید نظریهٔ صائب در آن می‌باشد.

۱ـ تفسیر الثعلبی، ج ۷، ص ۲۹۶٫

منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاه‌ها و گوشه‌ها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگ‌ها )

مطالب مرتبط