منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )
دانش موسیقی در خدمت تربیت صوت است که با ارتباطی که با نفس دارد به مدد پرورش نیروی احساسِ آدمی میآید. ترنمات موسیقیایی نیز متفاوت است. گاه با دستگاه پدید میآید و گاه بدون دستگاه. گاه طبیعی است، و گاه اکتسابی. گاه وحشی است و گاه غیر وحشی. گاه جمعی و تألیفی است و گاه غیر جمعی.
صوت دارای محتوا و ماده است. محتوای صوت به مناسبت، با حالات نفس همراه میشود. اگر این مناسبت لحاظ نشود، ممکن است صوت زجر دهنده باشد. انزجار گاهی برای صوت و گاه برای هوا و نفس و یا دیگر جهات جانبی است که با صوت سازگاری ندارد. ناسازگاری میتواند از سقف صدا باشد، یا از عرض صدا، یا در ارتباط با شکل و دستگاه برگزیده شده یا محتوا. گاه انزجار به سبب قرب و بُعد و نوع صداست. در هر حال، تناسبها و تنافرها در صوت و استماع و در نفس انسانی، گوناگون پدید میآید. شناخت این امور برای کسی که میخواهد موسیقی کار کند و موزیسین شود، لازم است.
سقف صدا، عرض صدا، قرب و بعد، زمان و مکان، خصوصیات نفس و لحن با خصوصیات اکتسابی آن که میتواند موزون یا غیر موزون باشد تمامی در یک صوت اثرگذار است. این خصوصیات اگر لحاظ شود و ایجاد تناسب کند، اشکال ندارد، ولی چنانچه کمترین خللی به تناسب وارد آید، صوت را آسیب طبیعی میزند و میتواند برای روان آدمی به عنوان عنصری آسیبزا شناخته شود که گاه شرع نیز با آن به دلیل خللی که دارد، مخالفت میکند.
خوشایندی از صوت، به تناسب عوامل مختلفی است. صوتها با هم مختلف است. برخی از گلو میخوانند و عدهای شفوی هستند و از لب میخوانند و تموّج را در دهان خود جای میدهند و به هنگام بیرون دادن صدا، لبها و دندانها را تنگ میگیرند. تفاوت صدا در دستگاهها نیز تأثیر دارد. چارگاه به شفوی نزدیک است و سهگاه حلقوی است و به حنجره نیاز دارد. همچنین چگونگی صدا و تلفظ آن با محیط زیست هماهنگ است. آنان که بر سر کوه زندگی میکنند صدایی متفاوت از کسانی دارند که در دره روزگار میگذرانند و صدا و آواز یکی برای دیگری خوشایند نیست. برای نمونه صدای فردی آلمانی برای وی و همزبانان او ترجیعآور و طربانگیز است؛ اما یک ایرانی نه تنها به طرب نمیافتد، بلکه آن را ناپسند میدارد. البته این ناپسندی به سبب صوت و صدا نیست، بلکه به خاطر نوع تربیت است. صوت طبیعی و فطری ـ که در همه مشترک است ـ شکل میباشد و تربیت، امری محتوایی و به منزلهٔ ماده است. در شکلِ صدا و صوت، همه حتی حیوانات مشترک هستند؛ ولی در محتوا تفاوت وجود دارد و تا محتوا با سلیقه و نوع تربیت فرد همسان نباشد، خوشایند طرف مقابل نیست و مانند شیرینی یا ترشی است که هر کس بر اساس میل و ذائقهٔ خویش از یکی از آن لذت میبرد و چنین نیست که ترشی خوشایند همه باشد؛ زیرا ذایقهها گوناگون است. توصیه میشود مؤذن باید با صدای خوش بخواند، و برای این است که صدای وی باید به گونهای باشد که برای همه خوشایند و با تمام ذایقهها سازگار باشد.
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی ( دستگاهها و گوشهها و تحلیل فلسفی و درمانی نواها و آهنگها )