یافت مسیر صحیح هدایت

منبع : چشم انداز کلیات دیوان نکو / معرفی نقد صافی ۱ ( جلد دهم : کلیات دیوان نکو )

از دعاهایی که بیان‌گر هدایت و دستگیری موهبتی و اعطایی از ناحیهٔ ذات قدسی حق‌تعالی است و نیز همان‌طور که پیش از این گفته شد، شأن محبوبان است، این دعاست: «اللهمّ اهدنی من عندک وأفض علی من فضلک، وانشر علی من رحمتک، وأنزل علی من برکاتک»(۱).

محبان سخن از «رَبَّنَا آَتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الاْآَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(۲) دارند. نصیب محبوبان، درد، غم، شهادت و خون است و بهرهٔ محبان، تلاش و کار و کوشش. غیر از این دو گروه، افراد عادی جامعه هستند که با تمامی گوناگونی، چینشی متفاوت دارند و برای آنان باید حسابی غیر از اعتبار دو گروه محبوبان و محبان لحاظ کرد.

درخواست هدایت به گونهٔ زیر نیز نقل شده است:

«عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن عبد الرحمن بن حماد الکوفی، عن عمرو بن مصعب، عن فرات بن الأحنف، عن أبی عبد اللّه علیه‌السلام قال: مهما ترکت من شیء فلا تترک أن تقول فی کلّ صباح ومساء: اللهم إنی أصبحت أستغفرک فی هذا الصباح وفی هذا الیوم لأهل رحمتک وأبرء إلیک من أهل لعنتک. اللهمّ إنّی أصبحت أبرء إلیک فی هذا الیوم وفی هذا الصباح ممّن نحن بین ظهرانیهم من المشرکین وممّا کانوا یعبدون، إنّهم کانوا قوم سوء فاسقین، اللهمّ اجعل ما أنزلت من السماء إلی الأرض فی هذا الصباح وفی هذا الیوم برکةً علی أولیائک وعقابا علی أعدائک، اللهمّ وال من والاک وعاد من عاداک، اللهمّ اختم لی بالأمن والایمان کلّما طلعت شمس أو غربت.

اللهمّ اغفر لی ولوالدی وارحمهما کما ربّیانی صغیرا، اللهمّ اغفر للمؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات الأحیاء منهم والأموات. اللهمّ إنّک تعلم منقلبهم ومثواهم.

اللهمّ احفظ إمام المسلمین بحفظ الایمان وانصره نصرا عزیزا، وافتح له فتحا یسیرا. واجعل له ولنا من لدنک سلطانا نصیرا.

اللهمّ العن فلانا وفلانا والفرق المختلفة علی رسولک وولاة الأمر بعد رسولک والأئمّة من بعده وشیعتهم وأسألک الزیادة من فضلک والإقرار بما جاء من عندک والتسلیم لأمرک، والمحافظة علی ما أمرت به، لا أبتغی به بدلاً ولا أشتری به ثمنا قلیلاً.

اللهمّ اهدنی فیمن هدیت، وقنی شرّ ما قضیت، إنّک تقضی ولا یقضی علیک، ولا یذلّ من والیت، تبارکت وتعالیت، سبحانک ربّ البیت، تقبّل منّی دعائی، وما تقرّبت به إلیک من خیر فضاعفه لی أضعافا مضاعفةً کثیرةً، وآتنا من لدنک رحمةً وأجرا عظیما، ربّ ما أحسن ما ابتلیتنی، وأعظم ما أعطیتنی، وأطول ما عافیتنی، وأکثر ما سترت علی، فلک الحمد یا إلهی کثیرا طیبا مبارکا علیه، مل‌ء السماوات ومل‌ء الأرض ومل‌ء ما شاء ربّی کما یحبّ ویرضی وکما ینبغی لوجه ربّی ذی الجلال والإکرام»(۳).

فرات گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود: هر چیزی را رها می‌کنی، خواندن این دعا در هر صبح و عصر را فرو مگذار:

خدایا، خواهندهٔ بخشش هستم در این پگاه و در تمامی این روز، برای شایستگانِ رحمت تو، و از اهل طردشدگانت دور می‌شوم به سوی تو.

خدایا، در این روز و در این صبحگاهان، از مشرکان حاضر و از آن‌چه بندگی می‌کنند، دور می‌شوم به سوی تو؛ زیرا آنان سرشناسانی پلید و فسق‌پردازند.

خدایا، آن‌چه را از آسمان به زمین فرود می‌آوری، در این صبح و در این روز، برکت و خیر بر اولیای خود، و عقوبت بر دشمنانت قرار ده.

خداوندا، کسی را که قرب تو دارد، مقرب بدار و کسی که تو را دشمن می‌دارد، دشمن دار.

خداوندا، مرا امنیت و ایمان پایانی ده، هرگاه که خورشید برمی‌آید و فرو می‌نشیند.

بار الها، بر من و بر پدر و مادرم ببخش و بر آن‌ها مرحمت آور؛ همان‌گونه که مرا در کودکی پرورانیدند. خداوندا، بر مردان گرونده و زنان گرونده و بر مردان سرسپرده و زنان سرسپرده، زندگانِ آنان و مردگانشان، ببخش. خداوندا، تو آگاهی تبدیل‌شدنشان و قرارشان (تمامی حالاتشان) را.

خداوندا، امام (به‌حق) مسلمانان را برای نگاهبانی ایمان نگه‌دار و خودت او را با مددی عزیز و گران، یاری کن و برای او گشایشی فراخ، باز کن و برای او و ما از ناحیهٔ خودت اقتداری یاری کننده قرار ده.

خداوندا، فلانی و فلانی و گروه‌های گوناگون از دشمنان رسول تو و والیان امر بعد از رسول تو و امامان بعد از او و پیروانشان را طرد نما. و از تو خواهانم فضل فراوانت را و اقرار کردن به آن‌چه از ناحیهٔ توست و سرسپردگی به امرت و نگاه‌داری آن‌چه بدان امر کرده‌ای، به گونه‌ای که بدلی برای آن، به شدت نطلبم و کم‌بهایی را به جای آن، خریدار نشوم.

خداوندا، مرا به کسی که هدایتش کرده‌ای رهنمون ساز و مرا از شرّ آن‌چه بدان حکم کرده‌ای، مصون دار. چنین است که تو حکم می‌کنی و بر تو حکم نمی‌شود و کسی را که قرب دهی، خوار نمی‌سازی. پر برکت و بلند هستی، منزهی تو ای پروردگار بیت‌الحرام، دعایم را بپذیر و خیرهایی را که با آن، به سوی تو نزدیک می‌شوم دوچندان، بلکه چندین و چندین برابر گردان، و مرا از ناحیهٔ خود رحمت و پاداشی بزرگ بخش.

پروردگارا، چه نیکوست آن‌چه مرا بدان آزموده‌ای و چه شکوهمند است آن‌چه عطایم کرده‌ای، و چه بلند است آن‌چه مرا بخشیده‌ای، و چه فراوان است آن‌چه بر من پوشانده‌ای. پس برای توست تمامی ستایش‌ها، ای خدای من! ستایشی فراوان، بسیار پاک که بر او فرخنده است. ستایشی به پُری آسمان‌ها و زمین، و به پری آن‌چه پروردگارم می‌خواهد، آن‌گونه که دوست دارد و رضاست و آن‌گونه که شایستهٔ وجاهت پروردگارم ـ که صاحب شکوه و بزرگواری است ـ می‌باشد.

اگر میان این روایت و روایت مشهور غیبت مقایسه‌ای شود، به دست می‌آید که فضای حاکم بر هر دو روایت، یکسان است. این روایت، هم از هدایت امام حق سخن می‌گوید ـ و از خداوند درخواست می‌شود که دعاکننده را به کسی که خداوند او را از ناحیهٔ خود به صورت مستقیم و بی‌واسطه هدایت کرده است، رهنمون سازد ـ و هم از گمراهی‌های حاصل از نشناختن صاحب ولایت.

کسی که خداوند او را به عنایت و موهبت خویش به صورت مستقیم هدایت کرده است، «مقرب محبوبی» است. برای همین است که می‌گوییم اگر کسی دست در دست ولی محبوبی نداشته باشد، در برابر او، و با مشرکان و از طردشدگان است؛ البته در صورتی که مستضعف فکری نباشد. مستضعفان فکری به صورت تخصصی از این بحث خارج هستند؛ زیرا آنان را با معرفت و راه درستِ وصول حقیقی و راهی که خداوند سیر عبودیت را از مسیر آن می‌خواهد، ارتباطی نیست و به زندگی ناسوتی خود مشغول می‌باشند. موضوع این روایت، افراد خبره و چیرهٔ در معرفت است که پی‌جوی هدایت و هادیان راه می‌باشند. کسانی که دست به دعا برمی‌دارند تا حتی قضای حتمی خداوند را در فضای ناسوت ـ که محیط تغییر، دگرگونی و تبدیل‌پذیری است ـ تغییر دهند؛ چنان‌چه در این دعا درخواست می‌شود: «وقنی شرّ ما قضیت».

از شُروری که در ناسوت دامنگیر برخی می‌شود و آنان را به حرمان مبتلا می‌سازد، ساختن «بـَدل» برای اولیای حق یا فروختن آنان به دنیای ناچیز است؛ چنان‌که می‌فرماید: «والإقرار بما جاء من عندک والتسلیم لأمرک، والمحافظة علی ما أمرت به، لا أبتغی به بدلاً ولا أشتری به ثمنا قلیلاً.»

هم‌چنین این روایت، نقش طهارت مولد در پذیرش ولایت و یافت مسیر درست و صحیح هدایت را خاطرنشان شده است؛ چرا که با فراز: «اللهمّ اغفر لی ولوالدی وارحمهما کما ربّیانی صغیرا» برای آنان دعا آورده است.

افزون بر نکات گفته شده، مشاعی و جمعی بودن کردار و نقش تمامی پدیده‌های هستی در نهاد پاک مؤمن و نقش‌پذیری آن از انوار ولایت، با دعا به آنان به دست می‌آید که ولایت عمومی و محبت همگانی پدیده‌ها را یادآور می‌شود: «اللهمّ اغفر للمؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات الأحیاء منهم والأموات. اللهمّ إنّک تعلم منقلبهم ومثواهم.»

در روایت دیگری، هدایت بی‌واسطه، بدون سبب و مستقیم، از حق‌تعالی خواسته شده است که این هدایتِ اعطایی از ناحیهٔ ذات حق‌تعالی، همان قرب محبوبی است و منظور ما از دعای هدایت، همین دعاست:

قال أبوجعفر علیه‌السلام : تقول فی دبر کلّ صلاة: «اللهمّ اهدنی من عندک وأفض علی من فضلک، وانشر علی من رحمتک، وأنزل علی من برکاتک.»(۴)

امام باقر علیه‌السلام فرمود: در تعقیب هر نماز گفته می‌شود: خدایا، مرا از ناحیهٔ خود هدایت فرما، و بر من از فضل خود افزونی ده، و رحمت خود را بر من فراگیر ده، و از برکت‌ها و فرخندگی‌هایت بر من نازل فرما.

حاصلِ آن‌چه از مطالعهٔ دو دعای یاد شده و روایات مرتبط با آن به دست می‌آید، این است که بندگان خداوند بر سه گروه می‌باشند: نخست محبوبان الهی هستند که بندگان خاص و برگزیده می‌باشند. گروه دوم، محبانند که سالکان وارسته و راه‌یافته به بارگاه ربوبی هستند. گروه آخر، بندگان فراوان حق هستند که عادی می‌باشند و همینان گوناگونی‌های بسیاری دارند و اعم از اهل ایمان و شایستگان، ظاهرمداران به ایمان صوری و ناشایستگان می‌باشند. البته در میان ناشایستگان، مغضوبان نیز می‌باشند. مغضوبان، افرادی عادی نیستند؛ بلکه آنتی تز محبوبان شمرده می‌شوند. ما در جلد چهارم «تفسیر هدی» که آیات پایانی سورهٔ حمد را تفسیر می‌کند، از آنان به تفصیل سخن گفته‌ایم.

  1. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۵٫
  2. بقره / ۲۰۲٫
  3. الکافی، ج ۲، ص ۵۲۹ ـ ۵۳۰٫
  4. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۵٫

منبع : چشم انداز کلیات دیوان نکو / معرفی نقد صافی ۱ ( جلد دهم : کلیات دیوان نکو )

مطالب مرتبط