عشق پاک و بی شرط و شک

منبع : چشم انداز کلیات دیوان نکو / معرفی عروس دل (جلد سوم : کلیات دیوان نکو )

۳ ـ عروس دل

«عروس دل»، سوّمین عنوان مجموعهٔ «کلیات دیوان نکو»ست. در ابتدای مقدمهٔ این دیوان، از «دل» گفته شده است؛ همان چیزی که «شعر» از آن تراوش دارد؛ دلی ناآرام که در پرکشیدن‌ها و بر شدن‌ها، شور و شوق و مستی و پاکی و آیینگی و نترسی دارد و گرفتار عشقِ «هستی پاک» می‌باشد؛ دلی ناز و زیبا و صاحبِ همت که هزاران آفرین دارد و در یک عنوان کاملا گویا «عروسِ چهرهٔ حق» است و رنگ فطرت دارد. کرشمه‌ها و عشوه‌ها و نازهای این عروس زیبا همان «ندای دل» و شعر لطیف احساس عاشقانهٔ اوست که با زبان افشا می‌شود و درد و سوز و وصل و هجر و فراق و دیگر حالات عاشق را از کمونِ نهان به عیان می‌کشاند. «دلِ سالم» که نه خمودی و جبن و سستی و یبوست و خشکی دارد و نه به راه افراط؛ یعنی خودباختگی می‌رود و اطمینان و قوت و قدرت و اراده و ارادت را با سلامت اندیشه داراست، می‌تواند شعرِ خوب داشته باشد.

اما من در شعرهایم از دل خود می‌گویم؛ دلی که در دلِ تنهایی‌ترین حالت، «حق‌تعالی» به آن توجه ویژه نموده و دستگیر آن شده؛ دلی که خدا آن را ساخته و پرداخته و خواسته است؛ دلی که از خویشتن خویش به‌کلی افتاده است و به خواستِ خدا، تنها چشم بر حکم و خواست او دارد و آن می‌کند که حضرتش می‌خواهد. این ماجرای زیبا در غزل «خاک نوظهور» چنین آمده است:

چون که دیدم ذات، افتادم ز خویش

فارغ از افعال و اسمای زیاد

عشق حق شد بی من اندر جان من

جان من جانان من شد در نهاد

هرچه آمد در دلم، گفت او: مگو!

گفتمش: چشم ای غزل، عزت زیاد!

غزل‌های من از این ماجرا جوشش یافته است. چشم، زلف، دل، دلبر و یار و دلربا و گیسو و خم ابرو، همه به حقایق و مسایل ربوبی این هنگامه اشاره دارد، نه به امور خیالی که ذهن بسیاری از شاعران، شعر را با آن شاعرانه می‌سازند و هرچه این خیال از حقیقت دورتر گردد، برای آنان شعرتر می‌گردد.

من در این غزل‌های عارفانه و عاشقانه، حقایق بسیار بلندی را از عرفانِ عصمتی «محبوبی» آورده‌ام و در آن‌ها واقعیت‌هایی مستدل را آفتابی نموده‌ام که به ژرفای شهود و عمق رؤیتم مستند می‌باشد.

عشقی که حق‌تعالی به من موهبت نموده، بدون هیچ‌گونه شک و شرط می‌باشد؛ به این معنا که حضرت پروردگار را در هر چهره‌ای و در هر حالتی دوست دارم و این یارِ هرجایی را که با ذات خود در دل هر ذرّه جای دارد، با تمامی چهره‌های مهر و قهر خواهانم:

من به دنبالش روان بی شرط و شک

جان من بگرفت و گردیدم رها

منبع : چشم انداز کلیات دیوان نکو / معرفی عروس دل (جلد سوم : کلیات دیوان نکو )

مطالب مرتبط