عظمت ذکر يونسيه به آن است که در رفع مشکلات و کمبودها مجرّب است و نیز نفس را جلا میدهد و آن را برای همراهی با حق آماده میسازد. در حقیقت، این ذکر برای رفع هر مشکلی کارگشاست. اهمیت نماز غفیله نیز به سبب دارا بودن این ذکر میباشد……
ذکر یونسیه از اذکار عام ترکیبی دایمی میباشد که در قرآن کریم آمده است:
«وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکذَلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ»(۱).
و ذوالنون را (یاد کن) آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در (دل) تاریکیها ندا درداد که: معبودی جز تو نیست، منزهی تو، راستی که من از ستمکاران بودم. پس (دعای) او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را (نیز) چنین نجات میدهیم.
این ذکرِ ترکیبی، مرکب از ذکر حقی توحیدی «لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ»و ذکر تسبیح خلقی اقراری: «سُبْحَانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»میباشد که نخست تسبیح حقتعالی مینماید و سپس اقرار به ظلم بر نفس میآید. بنابراین، از اذکار دارای توحید و استغفار میباشد که هم نفس را به توحید آذین میکند و هم آن را پاک و تطهیر میسازد.
اهمیت این ذکر در آن است که خداوند در پایان آن میفرماید: «وَکذَلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ» و این بدان معناست که هر مؤمنی به این ذکر پناه ببرد، حاجت متناسب خود را دریافت میکند و چنین نیست که استفاده از این ذکر، ویژهٔ حضرت یونس علیهالسلام باشد. همچنین فراز «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ»میرساند این ذکر، دارای استجابت میباشد.
ذکر یونسیه به دلیل خاصیت گرهگشایی و رفع مشکلات، پریشانیها و کمبودها، نسبت به دیگر ذکرها بیشتر مورد اهتمام بزرگان و اهل سلوک بوده است؛ چنانکه پیغمبر خدا، حضرت یونس علیهالسلام به این ذکر معتکف شده است و این ذکر، او را از دل ظلمات دل نهنگ بیرون میکشد و به ساحل میآورد. عظمت این ذکر به آن است که در رفع مشکلات و کمبودها مجرّب است و نیز نفس را جلا میدهد و آن را برای همراهی با حق آماده میسازد. در حقیقت، این ذکر برای رفع هر مشکلی کارگشاست. اهمیت نماز غفیله نیز به سبب دارا بودن این ذکر میباشد. این ذکر در رهاسازی نفس از باتلاق گناهان و گرفتاریها، چنان اقتداری دارد که حتی اگر بدترین انسانها بر گفتن آن مداومت کنند و به ظلم نفس خویش اعتراف کنند، آن را جابهجا میکند.
ذکر یادشده، ذکر مظلومان، غریبان، ضعیفان، دردمندان و گرفتاران میباشد و از اذکاری نیست که از سر سیری و بینیازی و بدون درد و با عافیت گفته شود.
این ذکر در نماز غفیله آمده است. میتوان آن را در سجده، رکوع و بهویژه در قنوت آورد. بهتر است آن را در شبانگاهان، وقت خواب، سپیدهٔ صبح، شب جمعه، عصر جمعه، سپیدهٔ سحر، عصرگاهان و در زمان تطهیر و استحمام گفت.
مداومت بر آن، سبب تنزیه نفسانی، رفع موانع، ظلمات، گرفتاریها، ریا، شرک، غرور و دیگر کاستیها و کدورات نفسانی ـ بهویژه وسواس ـ میشود و از اذکار مجرب است. اهل سلوک، به این ذکر وابسته و دلبسته میباشند و آن را ذکر خفی خود در تمامی مراحل سلوک میسازند.
از آثار مداومت بر آن، یافت آرامش، سلامتی، راحتی، نرمی و تطهیر نفس و دورسازی کدورات از آن میباشد.
مداومت دایمی بر ذکر یونسی، فرد را صاحب اقتدار و دارای نفس زکیه و صاحب قلب و دل مینماید و به مرتبهٔ عبادت، خلوص، شور و عشق و غنا میرساند؛ بهگونهای که به هیچ کس نیازمند نمیشود.
آنچه به این ذکر اهمیت میدهد، ختم عددی آن میباشد. میتوان آن را در بستههای چهل، هفتاد، هفتصد، هزار یا هزار و یک تایی برای یک یا دو مرتبه یا بیشتر مصرف کرد. مصرف فراوان آن، زیانی ندارد. استفادهٔ کثیر آن در شبهای ماه رمضان یا عصر جمعه در خلوت و تنهایی و با داشتن وقت مناسب؛ بهگونهای که خسته نباشد و خسته و مضطرب نگردد و از کارهای واجب باز نماند و نماز واجب را به تأخیر نیندازد، مفید میباشد. در گفتن این ذکر باید طمأنینه و آرامش داشت و تعجیل و ناآرامی را به آن وارد نکرد و تمامی آن را در وقت شخصی خود آورد. همچنین برای گفتن آن نباید خستگی، گرسنگی یا سیری و سنگینی داشت.
همچنین برای گفتن این ذکر باید خود را از دنس تخلیه نمود و طهارت (غسل و وضو) داشت؛ به اینگونه که به نیت گفتن این ذکر، غسل تطهیر استحبابی یا غسل ذکر کرد یا آن را در ضمن غسل واجب جنابت انجام داد. سپس نماز گزارد و ختم این ذکر را آورد. نماز آن نیز دو رکعت نافله (استحبابی) به نیت مطلق یا به نیت برآورده شدن حاجت یا رفع مشکل (نماز حاجت) خوانده میشود.
میتواند آن را به قصد خاص، مثل رفع ریا یا رفع کدورات نفسانی یا رفع ضعف نفس یا ضعف جسمانی یا رفع وسواس یا بدون قصد و تنها برای ذکرگویی آورد.
در گفتن این ذکر میتوان هر دو آیه را گفت یا فقط بر فراز «لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» بسنده کرد. در گفتن آن، باید ظلمهای نفس را شناخت و آن را صرف لقلقهٔ زبان و بدون محتوا نساخت.
آنچه در گفتن ذکر یونسیه مهم است، اهتمام به استیفای کامل آن میباشد؛ به این صورت که دقت و تلاش نماید تا این ذکر را بهدرستی و با حفظ شمارههای آن و به موقع و منظم بیاورد. برای نمونه، آن را چهل روز یا چهل مرتبه در یک مجلس با قصد اهتمام و جدیت انجام دهد و در انجام آن، اهمال نداشته باشد و آن را از روی عادت انجام ندهد. در آوردن ذکر یونسیه، نباید عادی برخورد کرد. این ذکر، مانند ذکر صلوات یا حوقله نیست که بتوان آن را در هر حالتی آورد. برای نمونه، اهتمام به این ذکر میطلبد که آن را در سجده یا قنوت و با طهارت کامل انجام داد. همچنین اهتمام به آن، به این است که در تنهایی، تاریکی و خلوت شب، آن هم زیر آسمان، بر گفتن آن اقدام کند.
میتوان آن را در بستههای چهلهزار، چهارصد، چهل، هفدههزار، هفتصد، صد و هفت، هفتاد و هفت، هفتاد، و هفتتایی، به تناسب خصوصیات ذکرپرداز، آورد؛ یعنی باید در آن، عدد چهار یا هفت به گونهای آمده باشد و مهم این است که قدرت استجابت آن برای ذکرپرداز محسوس و تجربی باشد و آن را به عددی بیاورد که مجرب بودن آن را استشمام نماید. به دست آوردن عدد مناسب این ذکر و نیز صفات زمانی، مکانی و حالتی این ذکر، با تجربه و تمرین به دست میآید. برای نمونه، باید دید گفتن آن در حال سجده بیشتر قرب میآورد یا در حال قنوت یا در زیر آسمان یا در مکان خلوت، هرچند زیر آسمان نباشد.
مجرب نمودن این ذکر، به تمرین آن به دست میآید. اهل معرفت، این تمرینها را بر روی ذکرها دارند و حالات و صفات دخیل در استجابت این ذکر را به تجربه در میآوردند. برای همین است که ذکر یونسیه در نزد هریک از بزرگان، به گونهای خاص تجویز شده است؛ زیرا برای هریک به گونهای متفاوت از دیگری و با عددی خاص، مجرّب میشده است. ذکرپرداز باید توصیههایی را برگزیند که سبب مجرب بودن ذکر خود میگردد و چنین نباشد که به این توصیهها به صورت سطحی، تعبدی و کلیشهای مواجه شود. ضمن آنکه مهم این است که در مجرب ساختن این ذکر، خستگی و سستی به خود راه نداد و شرایط مستجاب شدن آن را دانست و تمامی آن را به دقت رعایت نمود.
بعد از مجرب نمودن این ذکر، مهم این است که بتوان ذکر را مَحرم خود قرار داد و به آن خو کرد و با آن انس گرفت؛ بهطوریکه ذکر یادشده به ذکرپرداز دلبسته شود؛ همانطور که او به آن دلبسته میباشد.
در مصرف این ذکر، مهمتر از هر چیزی آن است که از این ذکر بدون قصد حاجت دنیوی و برای مطلق خیر مصرف کرد، بلکه آن را برای قوت قلب و قرب نفس و وصول به حقتعالی اهتمام داشت. برای این منظور، باید این ذکر را دایمی و قلبی ساخت و آن را در خلوت گفت. جلی ساختن آن در خلوت، اشکال ندارد؛ اما برای حصول قرب، نباید نامحرم به خود ببیند؛ بر این پایه، نباید آن را در حضور جمع و در کثرت گفت؛ بلکه همانگونه که گذشت، در خلوت، تنهایی، تاریکی و زیر آسمان شب و در حال سجده به آن پرداخته شود. بعدها میتواند حالت سجده را بردارد و آن را در حالت تربیع بیاورد. داشتن خلوت، حفظ شب و آوردن آن در زیر آسمان و رعایت تربیع به همراه ارادهٔ گفتن آن و ریختن ذکر در دم و بازدم، بدون اینکه سر خود را به اطراف بچرخاند یا به زمین و آسمان خیره شود، بلکه آرام در حالت تربیع (چهار زانو) بنشیند ـ نه در حال دو زانو و نه اینکه پایش را دراز کند ـ و نیز در حال نشستن، راست بنشیند و استقرار داشته باشد.
ذکر یادشده با این خصوصیات، خوراک نفس و قوت قلب را ایجاد میکند و معرفت و توانمندی باطنی و عزت تمام و کرامت به ذکرپرداز میبخشد. برکات و خیرات چنین ذکری چنان فراوان است که فرد را از هر چیزی بینیاز میکند و او دیگر صاحب حاجت نمیشود و هیچگاه در جایی کم نمیآورد و درمانده و زمینخورده نمیشود و احساس کاستی، از او برداشته میشود و بینیاز و غنی میگردد. در واقع، فرد چنان در اوج عظمت روحی قرار میگیرد که حاجت و نیازمندی از او برداشته میشود و مورد مصرفی برای خود ندارد، تا نیازمند گردد.
کسیکه از عهدهٔ گفتن ذکر خاص (حفظ خصوصیات گفتهشدهٔ) این ذکر برنمیآید و مشکل دارد، میتواند از ذکر عام یونسیه به گونهٔ جلی یا خفی در هرجایی ـ حتی در مسیر رفت و آمد خود ـ مصرف نماید؛ به شرط آنکه صرف لقلقهٔ زبان و عادت نگردد و آن را با اراده و توجه آورد.
این ذکر در سه فراز میآید: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ»، «سُبْحَانَک»، «إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ». این ذکر، در بستههای سهتایی و سه به سه در حال سجده یا تربیع میآید.
هریک از این سه فراز، میتواند به صورت سه ذکر مستقل از هم و به تنهایی بیاید و یا در هم مشبّک گردد و برای نمونه «سُبْحَانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» گوید.
ذکر قلبی این ذکر، همانند بعضی از ذکرهای دیگر، تنها خفی نیست، بلکه به صورت جلی نیز میآید.
زیاد گفتن این ذکر، آسیبی ندارد؛ به شرط آنکه مزاحم انجام واجبی نگردد و به کسی ظلم و آزار وارد نسازد.
۱- انبیاء / ۸۷ ـ ۸۸٫