من برای بهروز کردن فقه، هم سیستم اجتهاد خاصی که از آن به «فقه حکمتگرا» تعبیر میشود، استنباط کردهام و هم عناوین کتابها و موضوعات فقهی را طراحی و نیز چیدمانی نو به آن دادهام؛ چرا که ترتیب کتابهای فقهی در سیر تاریخی خود، چیدمانی علمی و مناسب نداشته است. همچنین با تحقیق ژرف در مسایل، احتیاط در فتوا را برداشته و فتوای شفاف و صریح خود را بيان كرده ام…..
هر علم و درسی زبانی دارد که برای فهم آن باید زبان آن را دانست. زبان هر علم نیز نزد استاد حقیقی آن است. من حدود شانزدهسال داشتم که لمعه را نزد استادی عزیز که ترک آذری بود، خواندم. او میخواست برای فهم بهتر زبان وی، ترکی را یاد بگیرم. من میگفتم شما لمعه را اگر به همان زبان ترکی خود نیز بگویید، میفهمم که چه میگویید. در حقیقت من چون در فضایی قرار گرفته بودم که محور آن ترکزبان بود، ایشان میخواست خود را با این فضا بهروز و هماهنگ کنم تا بتوانم استفادهٔ بهتری از درس ایشان داشته باشم. من در فقه همین را میگویم. فقه باید موضوعشناسی داشته باشد تا بتواند خود را با موضوعات روز تطبیق و هماهنگ کند و درگیر مبادی و اسیر آنها نشود و نیز خود را در شناخت موضوعات به عرف و به تقلیدی سطحی احاله ندهد. برای نمونه، هنوز نمیدانند بلاد کبیره چیست و نماز در کجای تهران هشت میلیونی شکسته و در کجا درست است؟ با معیارهایی که برخی میگویند، اگر جمیعت این شهر، روزی به بیست میلیون برسد، نماز چند میلیون نفر شکسته خواهد بود و همه مسافر میباشند.
من برای بهروز کردن فقه، هم سیستم اجتهاد خاصی که از آن به «فقه حکمتگرا» تعبیر میشود، استنباط کردهام و هم عناوین کتابها و موضوعات فقهی را طراحی و نیز چیدمانی نو به آن دادهام؛ به این معنا که ترتیب کتابهای فقهی در سیر تاریخی خود، چیدمانی علمی و مناسب نداشته است. همچنین با تحقیق ژرف در مسایل، احتیاط در فتوا را برداشته و فتوای شفاف و صریح خود را ارایه دادهایم. من همانطور که خود میگویم اقتصاد و وجوهات و منابع کشور نیازمند شفافیت است تا از فساد مصون بماند، در ارایهٔ علم نیز قایل به شفافیت و دوری از ابهام و اجمال و تعبیرهای احتیاطگونه و محافظهکاری و نیز دوری از تقیه هستم. من بیشترین تحقیق را در فقه و موضوعات آن داشتهام و برای این دانش، بیش از هر علم دیگری وقت گذاشتهام. یعنی من یکی از ویژگیهای خود را «تحقیق در فقه» و نیز تدریس چهل سالهٔ آن میدانم. من از نوزده سالگی خود را از اساتید مطرح فارغ و مجتهد دیدم و از آن زمان تاکنون، بیشترین فعالیت را در فقه داشتهام؛ اما فضای مانعان و ظاهرگرایان، این تحقیقات را بر نمیتابد و از ارایهٔ آنها جلوگیری میکند و چند کتاب مختصری که در فقه دارم، بهخصوص تحریرالتحریر و حقیقةالشریعه و رسالههای توضیح المسایل و نیز کتاب فقه غنا و موسیقی و قمار و دیگر کتابهایی را که حتی مجوز نشر از ارشاد داشته است، همه را افزون بر انبارها از خانه به خانه و از مغازه به مغازه جمعآوری و خمیر نمودند.
براي مطالعه به لينك زير مراجعه نماييد: