سن تکلیف دختران در مناطق سردسیر و گرمسیر تفاوت دارد. من سن تکلیف برای دختران ایران را نه سال نمیدانم. به صورت غالبی دختران در ناحیه مرکزی و شمالی ایران در سیزدهسالگی به سن تکلیف میرسند……
من سن تکلیف برای دختران ایران را نه سال نمیدانم. نشانه تکلیف در دختران، پریود است. به صورت غالبی دختران در ناحیه مرکزی و شمالی ایران در سیزدهسالگی به سن تکلیف میرسند. سن تکلیف دختران در مناطق سردسیر و گرمسیر تفاوت دارد و مراکز تحقیقی و پزشکی و بهداشتی مربوطه میتوانند در این زمینه اطلاعرسانی داشته باشند. به دخترهای نه ساله که به سن بلوغ نرسیدهاند نباید تکلیف روزه را داشت و آنها را به نماز اجبار کرد. بله نماز و روزه تمرینی و تشویقی برای آنان مفید است؛ اما مکلف کردن آنها گذاردن بار زیادی بر عهده آنهاست. نباید دختربچهها را در سن پایین گرفتار سنگینیهای دینی و تکلیفهای الزامی آن نمود تا آنها به تندی، اجبار و الزام زودرس گرفتار نشوند و از شریعت خسته نشوند و دلزدگی و دینگریزی نیابند.
در تربیت دختران مهم این است که آنان به عفاف محتوایی سوق داده شوند و به عفاف شکلی و صوری و به پوشش بسنده نشود. عفاف محتوایی همان نجابت و سلامت زن و دوری او از آلودگی و فساد است. برخی از پوششها نیز امری فراتر از عفاف است و داخل در محدوده شخصیت میباشد. البته دین به هیچ وجه هرزگی و ابتذال را نمیپذیرد و با آن مخالف میباشد؛ زیرا هرزگی و ابتذال، شخصیت و حرمت و کرامت انسانی را نابود میکند. حتی افراد بیدین اما دارای شخصیت انسانی نیز ابتذال، هرزگی و عریانی را نمیپذیرند و آن را مستهجن میشمرند. ابتذال، انسان را از شخصیت و از کنترل و هدایتپذیری میاندازد و روح نجابت را میخشکاند و شهوت را سرکش، سیریناپذیر و غیرقابل کنترل میسازد. تخلیه انرژی جوانان وقتی زمینه عفاف نداشته باشد، به ابتذال تخلیه میشود. ابتذالهایی که روانکشی و شکنجه و آزار و تحریک نامتعارف و سادیسم دارد و فرد را به ناهنجاریهای بیشتر و ساختارشکنانه آسیبزا ورود میدهد.
عفاف به سلامت است نه به صرف پوشش ظاهر و صورت و به محتواست، نه به صرف کلیشه و به حقیقت است؛ هرچند باید حفظ ظاهر را نیز داشت و به آن اهتمام نمود که پوشش به صورت موجب جزیی علت برای عفاف است.
برای پوشش ظاهر نیز باید دختر را نخست تمرین داد که تمامی بدن خود غیر از کف دست و گردی صورت را بپوشاند و البته پوشش وی مناسب باشد و جلف نیز نباشد، ضمن آنکه اصرار بر پوشش چادر نداشت؛ زیرا دختران در جامعه امروز نقش فعالی دارند و لازم است از دستهای خود برای انجام کارهایی مانند رانندگی استفاده کنند یا فرزند خود را در آغوش داشته باشند و چادر مزاحم انجام چنین کارهایی است و مانع آزادی دستها میباشد.
همچنین باید دختر را زیرک و باهوش تربیت نمود تا بازیچه پسران هوسباز قرار نگیرد. آنان باید بدیهای رابطه آزاد دختر و پسر را بدانند و حقایق جامعه را بشناسند. درست است که اشکالی ندارد که دختران دانشگاه بروند، با پسران صحبت کنند، کتاب و جزوه رد و بدل کنند، حتی با هم دوستانه رفتار کنند؛ اما اگر حد و مرزها را رعایت نکنند و رابطه آنها همچون آتش و پنبه گردد، این دختر سادهلوح و سطحینگر است که میسوزد و عفاف خود را از دست میدهد و آبرو و حیثیت خود را لکهدار میگرداند.