اگر کسی مورد عنایت حضرت حقتعالی قرار گیرد و خدا او را دوست داشته باشد، محبت غیر خود را ـ اگرچه با زور و دشواری هم باشد ـ از دل وی بیرون میآورد و بر او خدایی میکند.
عشق و محبت به خدا، عالیترین سنجش کمال آدمی است و همهٔ مخلوقات، هرچند عشق به حق تعالی را بهنوعی در «فطرت» خود دارند؛ ولی عشق به حقتعالی از نظر ترکیب، اراده و تحصیل، چیز دیگری است و کمتر کسی به مراحل عالی آن نایل میگردد؛ هرچند مراحل ابتدایی آن را بسیاری دارا میباشند.
البته عشق به خدا با پرستش مخلوقات و حب به موجودات مادی ـ به خصوص مظاهر ملموس طبیعت، همانند زن، فرزند، مال، پست و مقام ـ جمع نمیشود و کسانی که بهطور جدی، دل در مظاهر مادی دارند، کمترین محبت را به خدا دارند.
دل به غیر بستن، امر قسری و جبری است که روزی بریده میشود. از مصادیق غیر، دل بستن به دنیا یا به زن و فرزند، علم، مال، طبیعت و لذت است که همه، اموری قسری میباشند. جوانی میرود، عمر میگذرد، دوست و یار، حتی اگر صادق نیز باشد، میمیرد و هر چیزی روزی انسان را رها میکند و یا انسان آن را رها میکند؛ پس باید دل به چیزی بست که زوال نداشته باشد و قابل بریدن نباشد، که همان انس به حقتعالی و دوستی با اوست. اگر کسی دید انس به حقتعالی ندارد، باید بداند که دل بر اغیار سپرده و انس به غیر، او را ناآرام ساخته است.
بیدلی را نیز گروهی از دلها تشکیل میدهند و بسیاری از افراد از داشتن دل بیخبر میباشند؛ همانطور که بسیاری بیخبر از آناند که آنچه به نام حاصل برای خود همراه میکنند، حاصل نیست و با آنکه دست دارند، چیزی در دست ندارند.
برخی در مقام تعارضِ خدا و دنیا یا فقدان دنیا، معلوم نیست چه وضعی پیدا میکنند. گاهی پیش میآید که فردی بر اثر فقدان امری از امور دنیوی، خدای خود را متهم میسازد و از او ناراضی میگردد. گاه نیز شاید انکار او را پیش کشد و بیخدا شود. کمتر کسی میشود که در صورت فقدان و تعارض، خدا را برگزیند و ایمان به او را حفظ نماید و به رضای او راضی گردد. حقتعالی بسیاری را در امتحانات عادی و معمولی قرار میدهد و امتحانات سخت، تند و تیز را تنها برای گروهی معین قرار میدهد و در میان این گروه نیز، بسیاری شرمنده میشوند و تنها تعدادی بسیار محدود، پیروز این میدان میباشند. این گروه، همان کسانی هستند که خدای مهربان آنان را مورد عنایت خاص خود قرار داده و زمینههای شرک، عناد و بغض را با صیقل دادن نفس آنان، از آنها دور ساخته است.
خداوند، این گروه از افراد را برای خود برمیگزیند و اگر به سختی هم که شده باشد، محبت غیر خود را از دل آنان بیرون میکند تا خود را مهیای عشق به حقتعالی سازند و دل به وی بندند و از غیر حقتعالی رنجیده و بریده گردند. حال، برخی بهسختی ـ مانند دوستان حقتعالی ـ و بعضی بهراحتی، مانند اولیای بهحق که در رأس همهٔ آنها حضرات معصومین و ائمه هدی علیهمالسلام قرار دارند.