امروزه روحانیت نمیتواند از جامعه رویگردان باشد و بهویژه نسبت به مسایل علمی و فرهنگی، بیتفاوت باشد.
این موضوع مانند آش کشک خاله است که در هر صورت، به روحانیت مربوط میشود. نباید نسبت به مسایل فرهنگی و نیز علم دینی جامعه، ناامید و مأیوس بود، بلکه باید تلاش کرد و با چنگ و دندان از هویت فرهنگی و اسلامی خود دفاع کنیم. هر کس با هر شیوهای و با هر کاری که توانایی انجام آن را دارد، باید در میدان باشد. متأسفانه این سبک رفتاری که در بین بعضی از مسؤولان رایج است که حرکتهای علمی بعضی از حوزویان را سیاسی میکنند و هر کسی را که چیزی بنویسد و انتقادی کند، سریع به انفرادی میبرند و مؤاخذه میکنند یا سایت آنها را فیلتر یا مسدود میسازند و بسیار بدبینانه با وی رفتار میکنند، بسیار آسیبزا و زیانبار است. گاه به شوخی میگویند اگر همسری برای شوهرش پیامک دهد شب قورمهسبزی داریم، به خاطر داشتن کلمه «سبز»، پیامک وی سیاسی تلقی میشود و ارسال نمیگردد و او باید پیامک دهد شام قورمهزردی داریم. بحث سیاسی، اینگونه است. ما در مورد چنین مسایلی مسئولیتی نداریم و متولی نیستیم، پس پاسخی هم برای ارایه نداریم، بلکه وظیفه ما ارایه کار فرهنگی و علمی است و دستکم بگذارید این کار را انجام دهیم و سایتهای ما را حذف نکنید تا بتوانیم این رسالت علمی و فرهنگی را انجام دهیم. ما به هیچ وجه سیاسی نیستیم و نمیخواهیم سیاسی باشیم. ما از حدود سال شصت به بعد، تارک سیاست شدهایم و اهل سیاست این آزادی را به ما بدهند که ما بتوانیم تحقیقات شبانهروزی خود را که زحمت فراوانی برای آن کشیدهایم و علمی است به مردم و متخصصان و به جامعه علمی ارایه دهیم. به هر حال باید به مردم گفت: ای مردم! مسلمانی و مسلمانبودن، بدون عیب و منزه است و اگر عیب و اشکالی دیده میشود، از جانب مسلمانان است. من شبانهروز در این زمینه فعالیت میکنم. گاهی از شدت کار و تحقیق، احساس فشار و خستگی بسیار شدید میکنم. احساس میکنم برای ادامه کار، دیگر نیرو و قوتی در من نمانده است؛ با اینکه خودم را تا پیش از این وقایع، انسانی پولادین و بااراده میدانستم و این حوادث رخشی چون مرا به دهها بیماری مبتلا ساخته است؛ اما با همین وضعیت دست از تفکر و نگارش بر نمیدارم؛ زیرا میدانم مهندسی دقیق دین و ارایه دین بیپیرایه و بدون تقیه و توریه، از دیگری برنمیآید.