در یکی از ماههای رمضان برای تبلیغ به شهری رفته بودم. برخی از مسؤولان کمیته امداد آن شهر از من خواستند تا به مردم توصیه کنم برای مخارج فقیران به کمیته امداد کمک کنند.
به آنان گفتم من اصلا چنین توصیهای نمیکنم؛ چرا که نوع مصرف شما را قبول ندارم. مصرفهای شما بیشتر اسراف است و من شرعا نمیتوانم مال مردم را بگیرم و به شما بدهم. گفتند هر طور که شما بفرمایید، ما همانگونه مصرف میکنیم. پس از آن در نماز جمعه به مردم گفتم هرچه میتوانید به فقرا کمک کنید که من میخواهم خود سرپرستی مصرف آن را بر عهده بگیرم و تا ریال آخرش را هم در قیامت بر ذمه میگیرم و خود جوابگوی آن هستم. کمیته امداد مرا دعوت کرد و من به ساختمان آنها رفتم. جای مرتب، با فرشهایی قشنگ و پتوهایی زیبا بود. حتی آنان تلویزیون رنگی که در آن زمانها چندان باب نبود داشتند. گفتم به به، بارکاللّه، چه جای قشنگی! این که من به شما میگویم نوع مصرفتان را قبول ندارم از همین روست. به مردم بیچاره دو کیلو نخود میدهید و بقیه درآمد را هرچند به اسم دولت، صرف چنین جایی با چنین امکاناتی میکنید. گفتند شما هرچه بگویید، ما همان را انجام میدهیم. مردم کمکهای فراوانی کردند و پول بسیاری دادند. برای رساندن این مال به نیازمندان، تنها چند نفر انسان سیر و امین لازم داشتم. از این رو حدود پانزده حاجی مؤمن، پولدار و شکمسیر را پیدا کردم تا حتی ریالی از این پول را برای خود و یا اطرافیانشان بر ندارند و همه را به فقرا بدهند. دو یا سه نفر از نیروهای کمیته امداد را هم به عنوان ناظر گذاشتم تا نوع مصرف را ببینند و به نام خود آمار بدهند. ما با آمار دادن آن اموال به نام کمیته امداد مشکلی نداشتیم، بلکه مشکل ما با فرم مصرف و سیستم گداپروری آنان بود. گفتم برای هر خانواده فقیری آذوقهای معادل دو کیسه برنج، دو تا سه حلب روغن پنج کیلویی، چهار کیلو تخم مرغ و دو ران گوسفند تهیه کنید تا همه ماه رمضان را با خیال راحت بخورند و چشم بچههای آنان، ران گوسفندی را در خانه خود ببیند و چشم دل آنان نیز سیر گردد. به نیروها گفتم شما تعداد نفرات هر خانواده را بر سه یا بر چهار ضرب کنید و معادل آن آذوقه دهید تا فقرا ماه رمضان را اشرافی زندگی کنند و خاطره خوبی از آن داشته باشند. به مردم هم گفتم: مردم! پولهایتان را بر من حلال کنید. من اینگونه پولها را خرج میکنم و از گدایی نفرت دارم؛ چرا که نیازمندان روز قیامت یخه ما را میگیرند و میگویند چرا ما را گدا نمودید و با مثل گدایان و مزدوران رفتار کردید؟