انسان میتواند از هر بدی دست بشوید، مگر از جهت امکانی خود. هر سوء و نقصی از جهت ماهیت و ماده است؛ از این رو در قنوت نماز عید فطر در مقام دعا از خدا میخواهیم که: «أَللّهُمَّ أَدْخِلْنی فی کلِّ خَیرٍ أَدْخَلْتَ فیهِ محمدا و آلَ محمدا وَ أَخْرِجْنی مِنْ کلِّ سوءٍ أَخْرَجْتَ مِنهُ محمدا و آلَ محمد؛(۱)
خدایا، مرا در هر خیری که محمد و آل محمد« صلیاللهعلیهوآله » را داخل نمودی، وارد فرما، و از هر سوء و بدی که محمد و آل محمد« صلیاللهعلیهوآله »را خارج ساختی، بیرون فرما».
از این دعا دو مطلب روشن میشود: نخست، رفع بدی از ظرف امکان؛ حتی تا مرتبهٔ تعین حقیقت محمدی امکانپذیر است و بالاتر از این مرتبه؛ اگرچه محال نیست، ولی در خور توان ما نمیباشد، از این رو در این دعا نیز مورد طلب واقع نشده است و به مرتبهٔ تعین محمدی« صلیاللهعلیهوآله » بسنده شده است. دیگر آنکه دخول در هر خیری که محمد و آل محمد« صلیاللهعلیهوآله » در آن داخل شدهاند و خروج از هر شری که محمد وآل محمد« صلیاللهعلیهوآله » از آن خارج شدهاند، در واقع درخواست و طلب مقام عصمت از خداست که در این صورت، تنها فرق معصوم با غیر معصوم در فعلیت و استعداد است. عصمت در معصوم فعلیت دارد، ولی در غیر معصوم، تنها در استعداد افراد وجود دارد؛ اگرچه کثرت ماده و نفس به افراد بشر مجال نمیدهد که این استعداد را به فعلیت برسانند. به عبارت دیگر برای هر یک از افراد بشر، معصوم شدن نیز ممکن است. چنانچه درخواست عصمت، استعدادی باشد؛ به این معنا که درخواست از استعداد انسان برخواسته باشد، از طرف خدا بخلی نیست؛ پس درخواست عصمت از خداوند اشکال ندارد.
۱٫بحارالانوار، ج ۸۳، ص۷۰٫