از مسایلی که برای زندگی سالم آفت به شمار میرود عادت کردن به برخی از امور و زندگی به حسب «عادت» است.
برای مثال، برخی عادت دارند هر روز چای بخورند! باید این قدرت را در خود پدید آورد که بتوان بر عادتها فایق آمد. برای نمونه، به جای چای، بتوان گل گاو زبان خورد! چرا که این گیاه نوعی چای شمرده میشود. آدمی قدر عمر، سلامتی و جوانی خود را نمیداند و تا عصا به دست نگیرد از این معنا غافل میباشد.
خوردن چای به تنهایی نیز خوب نیست و بهتر است گلاب، زعفران یا دارچین با آن همراه شود.
خوردن چایی که جوشیده یا مانده است برای معده ضرر دارد و باید دور ریخته شود. چای جوشیده و به تعبیر ما پیر شده، انسان را پیر میکند. نباید از جوانی غافل شد و باید سعی نمود در مصرف خوراکیها رعایت استانداردها را داشت و هر چیزی را نخورد؛ چرا که آدمی از نخوردن نمیمیرد ولی از خوردن بعضی چیزها بیمار میشود یا میمیرد.
خداوند دنیا را برای ریاضت بندگان و به عنوان ریاضتخانه نیافریده است، بلکه میخواهد بندههای وی با استفاده از نعمتهای آن سالم زندگی کنند. البته میان داشتن سلامت در زندگی با اشرافیگری که سلامت روان آدمی را به مخاطره میاندازد تفاوت است.