پيش نويس كتاب قانون – جلد يكم – قانون ولايت.
تفتیش عقیده به ولایت فقیه
خط ۲۸۸ : تفتیش عقیده نسبت به اعتقاد به ولایت فقیه ممنوع میباشد و در مراکز آموزشی و استخدامی از آن سؤال نمیشود، اما التزام عملی به نظام اسلامی و ولیفقیه و قوانین مورد تنفیذ ولی امر، بر همه لازم میباشد. البته مسؤولان و مدیران نظام به اولویت لازم، از کسانی انتخاب میشوند که اعتقاد قلبی به نظام ولایت فقیه دارند.
شایستهسالاری
خط ۲۸۹ : شایستهسالاری، تنها نگاه به شخصیت علمی، تخصصی و ایمانی و تعهدی فرد نیست، بلکه توانمندی شخصیتی و اقتدار نیز باید
(۲۵۸)
مورد اعتبار قرار گیرد. بر این اساس، کسی که یکی از سه خصوصیت علم، ایمان و قدرت را ندارد، برای سِمتهای مدیریتی شایسته نیست. اگر حاکمی نتواند مصونیت و امنیت فرد و جامعه را با اقتدار تأمین کند، به همان نسبت از مشروعیت و حقانیت آن کاسته میشود و اعتبار خود را از دست میدهد. اگر حاکم بهطور کلی، قدرتِ مهار ناامنیها را از دست دهد، شایستگی برای ادامهٔ حکومت ندارد و در نظام اسلامی، خود به خود منعزل و منعطل میشود و بدون نیاز به استعفا، کنار میرود. البته در طرف مقابل، تأمین حداکثری و حد نصاب امنیت، حقی را برای حاکم ایجاب نمیکند و وی نمیتواند در برابر این کمال، امتیازی بگیرد.
صفات کارگزاران
خط ۲۹۰ : در نظام ولی فقیه، تمامی مدیران و کارگزاران لازم است نازل صفات ولی فقیه را در آگاهی و عدالت داشته باشند. ولایت تنفیذی به مسؤولان در صورتی برای آنان ثابت است که آنها دارای شرایط لازم همچون حلالزادگی برای دوری از دنائت طبع و خست و اقتضای دشمنی با صاحبان حقیقی ولایت و حصول مقبولیت در نزد مردم، بلوغ، عقل بهمعنای کارآزمودگی به تناسب مسؤولیتی که دارند و عدالت و بهخصوص کفایت باشند؛ بهویژه آنکه صاحبان شرایط نیز چه بسا از عهدهٔ چنین مسؤولیتهایی بهراحتی برنمیآیند تا چه رسد به آنان که بهصورت طبیعی درگیر کاستی میباشند و اقتضای بدیها بر آنان غلبه دارد. کسانی که دیندار و پایبند به احکام اسلام نیستند و اهل نماز، روزه و وظایف شرعی نمیباشند و در یک کلمه سلامت دینی ندارند، لیاقت
(۲۵۹)
عهدهداری کارهای اجتماعی، اسلامی و منصبهای همگانی را ندارند و اگر عهدهدار شوند، غاصب و متجاوز به حقوق همگانی شناخته میشوند بهخصوص اگر به ضعف و انفعال در برابر صاحبان هواهای نفسانی و اهل دنیا مبتلا باشند.
تخصص و کاردانی
خط ۲۹۱ : کارگزاران در ناحیهٔ تخصص، کاردانترین و متخصصترین آنها انتخاب میشوند نه افراد با تخصص معمولی و تا تخصص برتر وجود دارد، به کار گرفتن افراد دیگر مجاز نیست تا اهمال در ناحیهٔ حقوق مردم و ارباب رجوع پیش نیاید. رعایت برتری تنها در ناحیهٔ تخصص و علم میباشد، نه در جانب عدالت.
تعبد، خلوص و معنویت
خط ۲۹۲ : لایهٔ ظاهری اسلام برای تصدی مدیریت در نظام ولی فقیه کفایت نمیکند و مدیر ولایی نیاز به تعبد، خلوص، قرب و عبادت دارد، نه اینکه فقط معاون رهبری باشد. کارگزار ولایی کسی است که توان عزلت و تنهایی و خلوت سالم و رهایی از شهوات و تمایلات نفسانی دارد.
خط ۲۹۳ : ولایت فقیه ریاستی معنوی است که ریشه در روح و جان شیعیان دارد و باید با معنویت شیعی تناسب داشته باشد. ولی فقیه نیاز به خلوت با پروردگار دارد تا بتواند نفس اماره را رام کند و نخست خودسازی داشته باشد تا بتواند به دیگران در کمال حریت مدد داشته باشد و نامسلمانی نکند و در پرتو ولایت معنوی وی، نسیمی از ولایت باطنی و حقیقی در
(۲۶۰)
همه جریان داشته باشد و این معنا در افکار و کردار آنان نمایان باشد تا به غفلت نگراید و محبت ولایی را از دست ندهد و اسیر هوس و پایبند شهوت و درگیر هوا و یاغی به تمایلات نگردد. در جامعهٔ ولایی هر مدیری چنین توانی را از خلوتهایی که با پروردگار دارد، به تناسب میگیرد. اگر این شرایط لحاظ نشود، متولیان امور مدیریت را به سیاست شیطنت که منشی ندارد و فاقد حکمت عملی است، میآلایند و فساد سیستمیک و نهایت نارضایتی عمومی ایجاد میکنند.
کفایت کارگزاران
خط ۲۹۴ : کفایت برای مدیران و کارگزاران باید با عدالت متناسب با این سمتها یعنی ملکهٔ دوری از تمایلات و خواهشهای نفسانی و توان خویشتنداری و نیز با تخصص و آگاهی همراه باشد.
طیب مولد
خط ۲۹۵ : ولایت، نصبی الهی و امری قدسی و دارای حرمت است که به فاقدان شرایط بهخصوص به کسی که طیب مولد ندارد، نمیرسد. طیب مولد از تمایزات مهم میان شیعه و تسنن است. کسی که از نطفهٔ زنا و مجامعت حرام یا برای زمان حیض است، یا وجوهات شرعی مانند خمس را نمیپردازد و نطفهٔ وی حاصل از لقمهٔ حرام است، طیب مولد ندارد و به همین اعتبار، درگیر دشمنی و بغض با صاحب حقیقی ولایت میشود. برای سنجش طیب مولد یا برخوردای از لقمهٔ حلال میتوان دید آیا از اولیای خدا انس و قرب و شیرینی به دل میآید یا کدورت و قساوت و بُعد. در صورت دوم لازم است مشکل خود را با
(۲۶۱)
ذکرهای تطهیرکننده مانند تسبیح و استغفار برطرف نماید.
صفای سریره
خط ۲۹۶ : مدیران نباید سوء سریره و بدباطنی داشته باشند. دلی که نسبت به سادات بیتفاوت نیست و نهایت احترام را به آنها دارد، با دلی که از دیدن آنها بغض یا کدورت پیدا میکند یا اهمال دارد و نسبت به آنها صاف و اهل صفا نمیباشد، متفاوت است و دل دوم درگیر بیماری و مشکل باطنی است. ولایتفقیه نسبت به احترام به سادات و رسیدگی به آنها به خصوص هزینهٔ درست سهم سادات، اهتمامی در خور دارد.
پيش نويس كتاب قانون – جلد يكم – قانون ولايت.