ولایت پدر بر فرزند

ولایت پدر بر فرزند

پيش نويس كتاب قانون – جلد يكم – قانون ولايت.

ولایت پدر بر فرزند

خط ۴۴۱ : پدر بر فرزندان دارای دو گونه ولایت است: یکی ولایت بر استیفای حقوق و منافع فرزند نابالغ است که بر او ولایت و حق صیانت دارد. دیگری ولایت حرمت است که فرزند لازم است رعایت احترام پدر را اهتمام داشته باشد و با او مخالفت ننماید.

این دو ولایت در مورد کارهای عادی، معمولی و نازل ثابت نیست، بلکه در کارهای قابل اهتمام و مهم نافذ می‌باشد. هم‌چنین پدر باید مصلحت و خیر فرزند و منافع او را لحاظ نماید. بنابراین اگر وی از فرزند چیزی را بخواهد که برای او فساد دارد، ولایت پدر ساقط می‌شود. پدر نمی‌تواند فرزند خود را به معصیت امر نماید و ولایت در طول ولایت خداوند و در چارچوب احکام دینی و در مسیر ایمان و هدایت سالم فرزند است. فرزند با بلوغ و عقل، مستقل می‌باشد و پدر دیگر برای استیفای حقوق وی ولایت ندارد، هرچند ولایت حرمت را دارد و رعایت احترام او واجب می‌باشد؛ بنابراین باید برای تصمیم‌های مهم زندگی غیر از ازدواج، از او اذن داشته باشد. هم‌چنین ولایت پدر شامل موضوعاتی که دارای الزام و وجوب شرعی می‌باشد، نمی‌گردد. پدر و اولیای دم، در چارچوب احکام شرع، ولایت قصاص دارند.

نفی ولایت مادر

(۳۲۸)

خط ۴۴۲ : مادر بر فرزند خود ولایت ندارد؛ تا در برابر وی مسؤولیتی سنگین نداشته باشد و بتواند سبک‌بار مرکز زندگی خویش یا نقطهٔ احساس و عاطفه برای شوهر خود باشد.

ولایت قیمومیت پسر بزرگ‌تر

خط ۴۴۳ : از موارد ولایت، ولایت قیمومیت پسر بزرگ‌تر نسبت به تصدی برخی از امور پدر خود می‌باشد. این ولایت، حق پسر بزرگ‌تر می‌باشد.

از دست رفتن ولایت مرتد و قاتل

خط ۴۴۴ : کسی که مرتد می‌گردد، ولایت خود را بر همسر و فرزندان و نیز بر اموال خود از دست می‌دهد.

خط ۴۴۵ : کسی که مرتکب قتل می‌شود، ولایت برای مذاکره و تصالح ندارد و باید با اولیای وی به سازش رسید.

(۳۲۹)

(۳۳۰)

پيش نويس كتاب قانون – جلد يكم – قانون ولايت.

مطالب مرتبط